عرفان شیعی

عرفان اسلامی در بستر تشیع

عرفان شیعی

عرفان اسلامی در بستر تشیع

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «عارف مسلمان» ثبت شده است

به لحاظ مطابقت با واقع بنابر بیان حقایق توسط فیلسوف، عارف و عالم دینى این حقایق ناظر به واقع‌اند، و در عین ناظر به واقع بودن، از نظر مطابقت با واقع، تفاوت‌هایى دارند. متون دینى به لحاظ اصل آنها، منبع هستى‌شناسى قدسى‌اند، و از همین روى هیچ خطایى در آنها راه ندارد؛ اما در کار عارف و فیلسوف به لحاظ عنصر بشرى آن، احتمال خطا وجود دارد، مگر آنکه فردْ معصوم باشد. لیکن به طور عمده در عرفان و فلسفه بحث ما ناظر به معصوم نیست، بلکه ناظر به زبدگان و نخبگانى است که در فلسفه و عرفان اسلامى میراثى بر جاى گذاشته‌اند.

اگر مى‌گوییم درجه یقین عارف قوى‌تر از درجه یقین فیلسوف است، به این معناست که مقدار واقع‌نمایى فلسفه نسبت به عرفان کمتر است. فلسفه واقع را گزارش مى‌کند، اما در عرفان واضح‌تر، یقینى‌تر و واقع‌نماتر است. در سنت فلسفى و سنت فکرى فرهنگى ما فلسفه عمدتاً از طریق عرفان، آهسته آهسته توانست ارتقا یابد. به تعبیر دیگر، عملاً به برکت ابن عربى و مکتب اوست که ملاصدرا توانست بسیارى از مسائل را به خوبى دریابد و باز به برکت همین شهود بود که توانست بهتر استدلال کند و بهتر کار فلسفى انجام دهد. بنابراین درجه مطابقت عرفان بیشتر است. در متن دینى هم باید توجه داشت که فهم منضبط، به صورت روشمند و ضابطه‌مند محور کار قرار گیرد. باید دقیقاً مشخص کنیم که چگونه مى‌توان متون دینى را فهمید. در این زمینه خود ملاصدرا، علامه طباطبایی(ره)، حضرت امام(ره)، ابن عربى، و دیگران معیارهایى را بیان کرده‌اند. قونوى در این باره متونى دارد که روش فهم را به خوبى منضبط کرده است. ما در رساله رمز و راز تأویل عرفانى، نوع اول تأویل، یعنى تأویل طولى را تبیین کرده‌ایم. تأویل عرضى و انواع دیگر تأویل نیز باید دقیقاً مشخص شود.

در بسیارى از متون دینى مى‌توانیم به اصل آموزه‌ها و به مراد از متون دینى دست یابیم؛ اما بخش‌هایى نیز هست که هر چه مى‌کوشیم، در حد احتمال باقى مى‌ماند. این موارد، محل بحث ما نیست.

گاه متن‌هاى دینى آن‌قدر زیاد است که مى‌توانند همدیگر را کمک کنند تا مسئله به خوبى فهمیده شود. ولى در برخى موارد، گزارش‌هاى متون دینى در موضوعى خاص، اندک یا مبهم‌اند و وضوح لازم را ندارند. آموزه دینى براى ما چندان مشخص نیست. به تعبیر دیگر، عالم دینى وقتى در متون دینى کار مى‌کند، بعضى جاها به صراحت مى‌گوید متن دینى این را گفته، و در برخى موارد مى‌گوید ظاهرِ نزدیک به صریح، و بعضى مواقع ظاهرى است با تعاضدهایى که مى‌توان گفت این ظهور حجت است، و در بعضى مراحل نیز ظهورى در بین نیست بلکه متن مبهم است. اینجا دیگر تقریباً این ادعا مطرح نیست.آنجا که براى فیلسوف مسلمان، عارف مسلمان و عالم دینى، متن دینى ظهور دارد، جایى است که درصد رسیدن به واقع بیش از جاهاى دیگر است، و از این روى، فیلسوف و عارف مسلمان، متن دینى را میزان قرار مى‌دهد.

منابع :

  • یزدان پناه، یدالله - دوفصلنامه معارف عقلی- مرکز پژوهشی دائرة ‌المعارف علوم عقلی اسلامی – پیش شماره سوم (عرفان اسلامی)

عارف مسلمان همیشه خود را بین مبدأ مادى و مقصد الهى مشاهده مى‌کند و این احساس را در خود مى‌یابد که مى‌بایست با سیر و سلوک و برنامه‌هاى عملى، منزل به منزل، مقاماتى را طى نموده تا به آن مقصد نهایى دست یابد. مبدأ حرکت عالم مادّه و مقصد نهایى خداى سبحان است و عارف مى‌خواهد قدم به قدم، این مسیر را طى کند تا به آن مقصد نهایى برسد. عارف مسلمان خود را پشت پرده‌ها و حجاب‌هاى فراوان و زمخت مى‌یابد که حقایق را از وى پوشانده است. باید آرام ‌آرام این حجاب‌ها و موانع از بین برود تا به مقام اوج که معرفت زلال حقایق هستى است دست پیدا کند.

عارفان در این مسیر مقامات و منازلى را رصد کرده‌اند که طالبانِ حقیقت به ارشاد و دستگیرى استاد راه، منزل به منزل و مقام به مقام سیر وجودى یافته تا آنجا که به وصول حق که از آن به «مقام فناء» و «بقاء بعد از فناء» و «مقام توحید» یاد مى‌شود، نائل مى‌آیند.

بنابراین در تعریف عرفان عملى مى‌توان گفت:

مجموعه برنامه‌ها و دستوراتى که یک سالک عملاً در خود پیاده مى‌کند تا آنکه منازل سلوک را یکى پس از دیگرى سیر نماید و به حق نائل شود، عرفان عملى است.

این دستورالعمل‌ها ممکن است امورى ظاهرى بوده و یا آنکه مربوط به باطن انسان و ضمیر او باشد. لکن در امور ظاهرى نیز جنبه باطنى مدنظر است، از این روى تمام دستورات عرفان عملى با صبغه باطنى تنظیم شده است.

بنابراین می توان "علم عرفان عملی" را چنین تعریف نمود: "مجموعه دستورها و نیز آموزه‌های معطوف به اعمال و احوال قلبی در قالب منازل و مقامات، که پیروی از آن‌ها سبب دریدن حجاب‌ها و موانع و پیمودن منازل سلوکی شده و به حصول کمال نهایی انسان (لقاء الله و وصول به حق تعالی) می‌انجامد.

محقّق قیصری (م ۷۵۱ق)، در تعریف علم عرفان عملی می نویسد:

معرفة طریق السلوک و المجاهدة لتخلیص النفس عن مضایق القیود الجزئیة، و اتصالها إلی مبدئها و اتّصافها بنعت الإطلاق و الکلّیة؛ (رسائل قیصری، رسالة التوحید و النبوة و الولایة، ص۷) (علم عرفان عملی)، شناخت مسیر سلوک و مجاهدت برای رها ساختن نفس از تنگناهای قیدهای جزئی و اتّصالش به مبدأ خود و اتّصافش به صفت اطلاق و کلّیت، است.

منابع :

  • یزدان پناه - سید یدالله، فروغ معرفت، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (ره)، صص ۳۱ تا ۳۲

  • امینی نژاد – علی، حکمت عرفانی، صص ۵۷تا ۵۸