عرفان شیعی

عرفان اسلامی در بستر تشیع

عرفان شیعی

عرفان اسلامی در بستر تشیع

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «علامه حسن زاده» ثبت شده است

علامه حسن زاده آملی زندگی نامه خودنوشت مفصلی دارند که ذیلا تلخیص یافته آن با قدری توضیح آمده است : در پایان سال ۱۳۰۷ هجری شمسی در خانه ایمان و تقوی از پدری الهی، بزرگوار و اهل یقین و مادری جدّاً با ایمان، پاک و راستگو متولّد شده ام. در حالی که شش ساله بودم به مکتب خانه خدمت یک معلّم روحانی شرفیاب شدم و پیش او خواندن و نوشتن یاد گرفتم و تعدادی از جزوات متداول در مکتبخانه های آن زمان را خواندم تا این که در خردسالی تمام قرآن را به خوبی فرا گرفتم.

پس از آن وارد دوره ابتدایی مدارس جدید شدم. بیش از دو سال از ورودم به مدرسه نگذشته بود که مادرم (علیها الرضوان) در سنّ جوانی وفات نمود. در سنّ چهارده سالگی به فضل پروردگارم بارقه مشرقیه الهیه و شهاب قبسی به من رسید که به اقتضای عین ثابته ام مطلوب من بود... پس، این بارقه همانند نوری در پیش رویم شتافته، مرا در کسب معارف الهی راهنمایی کرده و کرّهً بعد کرّهً به تخلّق به اخلاق ربوبی ترغیب و مرّهً بعد مرّهً به تأدّب به آداب انسانی تحریص می کرد و برهه بعد برهه مرا به فرار و انزجار از مردم آن زمان و آیین های تباه و پستشان تحریص می نمود.

پس، از پدرم رضوان الله تعالی علیه برای ورود به مدرسه دینیّه (حوزه علمیه) اجازه خواستم و او بی درنگ همراه با شعفی شدید و گریه ای بلند که از سر شوق و خوشحالی و سرور بود اجازه داد. شهرمان آمل در آن وقت حافل عده ای از علماء بود که نمونه های فضل و تقوی بودند. این حُججِ باهره جهت جلوگیری از اندراس اعلام هدایت در لُجَجِ غامره در تأدیب و تعلیم ما کوششی تامّ نمودند. شایسته است به ذکر نامهای نامی شان تبرّک بجویم؛ آیات و حجج: محمد غروی، عزیزالله طبرسی، ابوالقاسم رجایی، حاج شیخ احمد اعتمادی و عبدالله اشراقی رضی الله تعالی عنهم و رضوا عنّا. اوّلین کتاب هایی که به ما تعلیم دادند اینهایند: رساله منظومی در لغت به نام «نصاب الصبیان» تصنیف ابو نصر فراهی، رساله امثله از کتاب «جامع المقدمات» در طیّ چند هفته نصاب را یاد گرفتیم و کاملاً حفظ کردیم و درس جامع المقدمات هم به «عوامل ملا محسن» رسیدیم. در حالی تحصیلات کتب ابتدائیه را که در میان طلّاب علوم دینیّه معمول و متداول است از نصاب الصبیان و رساله عملیه فارسی آیه الله سید ابوالحسن اصفهانی (چون ایشان مرجع علی الاطلاق در آن زمان بودند) و کلیات سعدی، گلستان سعدی و جامع المقدمات و شرح الفیه سیوطی و حاشیه ملا عبدالله بر تهذیب منطق و شرح جامی بر کافیه نحو و شمسیه در منطق و شرح نظام در صرف، مطوّل در معانی و بیان و بدیع و معالم در اصول، تبصره در فقه و قوانین در اصول تا مبحث عام و خاص را در آمل که همواره از قدیم الدهر واجد رجال علم بوده، از محضر مبارک روحانیین آن شهر آیات عظام و حجج اسلام: محمد آقا غروی و آقا عزیزالله طبرسی و آقا شیخ احمد اعتمادی و آقا عبدالله اشراقی و آقا ابوالقاسم رجائی و غیرهم که همگی از این نشأه رخت بربسته اند، فرا گرفتند و نیز از حضرت آیه الله عزیزالله طبرسی تعلیم خط می گرفتند تا اینکه خود حضرتش در آمل چند کتاب مقدماتی را تدریس می کردند.

روزی مخبر مرگ به مدرسه آمد و خبر وفات پدرم آورد رحمه الله علیه، پس از آن خاله‌ام رحمه الله علیها سرپرستی مرا به عهده گرفت و نسبت به من از والدینم نیکوکارتر و مهربان تر بود.

پس از گذشت شش سال از اشتغالم به تحصیل در شهر آمل در روز نهم ذی القعده الحرام ۱۳۶۹ از هجرت نبوی(علی مهاجرها آلاف التحیه و الصلاه و السلام) به تهران مهاجرت کردم. پس از سختی های زیاد پروردگارم مرا در مدرسه حاج ابوالفتح (علیه الرحمه) واقع در آخر خیابان ریِ تهران مأوی داد. ایشان چند سالی در مدرسه مبارک حاج ابوالفتح (رحمه الله علیه) به سر بردند و باقی کتب شرح لمعه از عام و خاص قوانین تا آخر جلدین آنرا در محضر شریف مرحوم آیه الله آقا سید احمد لواسانی (رضوان الله تعالی علیه) درس خواندند. و بعد از آن چندین سال در مدرسه مبارک مروی به سر بردند.

بعد می فرمایند : آنگاه به دلم گذشت به کسی مراجعه کنم که به علماء بینا و داناست. به محضر آیت الله حاج شیخ محمد تقی آملی که از بزرگان علماء در تهران بود مشرّف شده، جریان شرکتم در بعضی از محافل درسی و ناخشنودیم را از درس های رایج معمولی برایش حکایت کردم، ایشان مرا به طور جدی به ادراک محضر علامه ذوفنون آیت الله حاج میرزا ابوالحسن شعرانی و حکیم میرزا مهدی الهی قمشه ای تشویق کرد.

به ارشاد جناب آیه الله حاج شیخ محمد تقی آملی (قدس سره) به محضر مبارک علامه حاج میرزا ابوالحسن شعرانی طهرانی (اعلی الله مقامه) رسیدند و آن بزرگوار چون پدری مهربان، سالیانی دراز در کنف عنایتش، همّ خویش را به تربیت و تعلیم ایشان مصروف داشت – به مدت 13 سال – و از فنونی چند دری بروی ایشان گشود. از

منقول تمام مکاسب و رسائل شیخ انصاری (قدس سره) و جلدین کفایه آخوند خراسانی (قدس سره) و پس از آن کتاب طهارت و کتاب‌های صلوه و خمس و زکات و حج و ارث جواهر را به صورت درس فقه خارج استدلالی محققانه، تا اینکه مطمئن شد و باور نمود که بر استنباط فروع از اصول تواناست. آنگاه ایشان را به تصدیق قوه استنباط و اجتهاد مشرف ساخت.

از معقول اکثر شرح خواجه طوسی (قدس سره) بر اشارات ابن سینا (قدس سره) و اکثر اسفار ملاصدرا (قدس سره) و کتاب نفس و حیوان و نبات و تشریح شفای شیخ الرئیس که از کتاب نفس تا آخر طبیعیات شفاء است.

از تفسیر تمام دوره تفسیر مجمع البیان طبرسی از بدو تا ختم آن. شرح شاطبیه به نام «شراج المبتدی و تذکار المقری المنتهی» که شرح علامه شیخ علی بن قاصح عذری بر قصیده لامیه منظومه علامه شیخ قاسم بن فیره رعینی شاطبی در علم قرائات است. می باشد. شرح شاطبیه (در علم قرائات و معرفت قاریان) از کتابهای درسی بود که در مراکز علمی خوانده می شد و استاد علامه شعرانی (قدس سره) آنرا پیش پدرش خوانده بود.

از کتب ریاضی و نجوم به : رساله فارسی ملاعلی قوشچی در علم هیئت، شرح قاضی زاده رومی بر «الملخّص الهیه» از مؤلفات محمّد بن محمود خوارزمی چغمینی معروف به شرح چغمینی، استدراک بر تشریح الافلاک شیخ بهایی تألیف علامه شعرانی، کتاب «الاصول» مشهور به اصول اقلیدس صوری به تحریر خواجه طوسی که حاوی پانزده مقاله در حساب و هندسه است که همه مسائلش به براهین ریاضی مبرهن است ، اُکَرمالاناوس به تحریر خواجه طوسی، اُکَر ثاوذوسیوس در مثلثات و اشکال کروی به تحریرخواجه طوسی، شرح علامه خفری بر «تذکره فی الهیه» محقق طوسی در علم هیئت که شرحی استدلالی است بر مسائل هیئت. بعد از تعلّم شرح خفری بر تذکره به زیج بهادری که اتمّ و ادقّ و اجدّ زیجات است، و تعلیم کتاب کبیرمجسطی تألیف بطلیموس قلوذی به تحریر طوسی در علم هیئت است و شریف ترین مصنف در این علم است . در عمل به آلات رصدی، اسطرلاب و ربع مجیّب به نحو کمال و معرفت آلاتی که در کتابهای یاد شده مذکور است.

از کتب طبّ، قانونچه محمد بن محمود چغمینی، شرح الاسباب نفیس بن عوض بن حکیم طبیب، تشریح کلیات قانون شیخ الرئیس.

در علم درایه و رجال: دوره کامل رساله استاد علامه شعرانی که تاکنون چاپ نگشته است و دوره کامل «جامع الرواه اردبیلی» علیه الرحمه.

در حدیث و روایت: جامع وافی فیض کاشانی (رضوان الله تعالی علیه) پس از خواندن جامع وافی به انخراط در سلک روات دین و انسلاک درسلسله حمله احادیث صادره از اهل بیت عصمت و وحی مشرف گشته است.

خداوند سبحانه ما را به اخذ و تعلّم کتاب «زیج بهادری» از محضر استاد شعرانی در طیّ چهار سال موفق نمود در حالی که بر همه مسایل آن از بدو تا ختم برهان اقامه می کردیم. من به غوص در مسایل آن تا آنجا متبحّر شدم که بر استخراج آن متمهّر گشتم و آن را به طور کامل شرح کردم که هنوز چاپ نشده است. از این زیج نُه سال استخراج تقویم کردم که چاپ و منتشر شد.

بعد از تسلّط بر زیج بهادری دستور دادند به تعلّم کتاب کبیر مجسطی بطلیموس قلوذی به تحریر خواجه طوسی. این مجسطی دستوری بزرگ در علم هیئت و شریف ترین مصنّف در این علم است و نیز مقصد اسنی و مطالب اعلی و نهایه النهایات در درس هیئت استدلالی می باشد.

در آن سنوات استاد آیه الله حاج میرزا ابوالحسن رفیعی قزوینی (قدس سره) از قزوین به تهران تشریف فرما شدند و اقامت فرمودند که به هدایت جناب استاد شعرانی به حضور شریفش تشرّف یافتند و چند سالی (5 سال) در محضر مبارکش نیز به تحصیل علوم عقلی و نقلی و عرفانی از اسفار صدر اعظم فلاسفه و شرح علامه محمد بن حمزه مشهور به ابن فناری بر مصباح الانس صدر الدین قونوی و خارج فقه (طهارت و صلوه و اجاره از روی متن عروه الوثقی فقیه آقا سید محمد کاظم یزدی) و خارج اصول (از متن کفایه الاصول آخوند خراسانی) مشتغل بودند و به «فاضل آملی» از زبان مبارک ایشان وصف می شدند.

تمام حکمت منظومه متأله سبزواری و مبحث نفس اسفار و حدود نصف شرح خواجه بر اشارات شیخ رئیس را تلمذ نمودند. و نیز در مجلس تفسیر قرآن آن جناب خوشه چین بودند که همه درسها بیش از ده سال در بیت شریف حکیم متأله الهی قمشه ای (رضوان الله تعالی علیه) بعد از نماز مغرب و عشاء برگزار می شد. و نیز مدتی مدید در تهران در درس خارج فروع فقهیه و اصول علامه جناب آیه الله آشیخ محمد تقی آملی شرکت فرمودند. و همچنین از اعاظمی که در تهران به ادراک محضرشان بهره مند بودند، جناب حکیم الهی و عارف صمدانی استاد محمد حسین فاضل تونی (رحمه الله تعالی علیه) است که قسمتی از طبیعیات شفا و شرح علامه قیصری بر فصوص شیخ اکبر محی الدین عربی را نزد ایشان تلمذ نمودند. و قسمتی از طبیعیات شفا را در محضر مبارک جناب آیه الله حاج میرزا احمد آشتیانی (قدس سره) خوانده اند. و یکی از آن بزرگواران شیخ جلیل مفضال و خدوم علم و کمال و بارع در علوم عقلیه و نقلیه حاج شیخ علی محمد جولستانی (رحمه الله تعالی علیه) بود که در فراگیری لئالی منتظمه در منطق تصنیف متأله سبزواری پیش ایشان شاگردی نمودند.

در مدت اقامت حضرتش در تهران در طی سیزده سال یا بیشتر همراه با اشتغال به تحصیل علوم از آن محاضر عالیه طبق روش معهود و سیره جاریه بین علمای روحانی به تعلیم و تدریس در مدارس (حوزه علمیه) روحانی نیز اشتغال داشتند و کتابهای ذیل را تدریس فرمودند: معالم الاصول، مطوّل تفتازانی ایشان شش دوره به تدریس مطوّل توفیق داشت، و معانی مطوّل از اول تا آخر و قسمت زیادی از بیان بدیع آنرا تحشیه فرمودند که بسیار گرانقدر و شریف است، کشف المراد فی شرح تجرید الاعتقاد در علم کلام که اینک با تصحیح و تعلیقات حضرتش به طبع رسید، قوانین در اصول، شرح محقق طوسی بر اشارات شیخ رئیس در حکمت مشائیّه، شرح لمعه در فقه، ارث جواهر در فقه، لئالی منتظمه، جوهر نضید، حاشیه ملاعبدالله، شرح شمسیه، هیئت فارسی در قوشچی، شرح چغمینی، تشریح الافلاک شیخ بهایی، اصول اقلیدس، زیج بهادری، (این پنج کتاب در ریاضیات: هیئت و حساب و هندسه است) و همچنین موفق به یادگیری زبان فرانسه گردیدند.

از جمله کسانی که خداوند سبحان در تهران... از سفره های علمی آنها روزی ام داد، عارف بالله و حکیم متأله جامع و ادیب متضلّع بارع مولایم علامه شیخ محمد حسین فاضل تونی، شیخ جلیل مفضال و خدوم علم و کمال و بارع در علوم عقلیه و نقلیّه حاج شیخ علی محمد جولستانی، حاج میرزا ابوالحسن رفیعی قزوینی، حاج میرزا احمد آشتیانی و حاج شیخ محمد تقی آملی (رفع الله درجاتهم) بودند.

خدای دانا را گواه می گیرم بر این که این بزرگان برای خدا علم آموختند و برای خدا عمل کردند و برای خدا تعلیم دادند علیهم صلوات الله و سلامه. سپس خداوند سبحان به قضاء محتوم و قدر مبرمش مهاجرت از دارالعلم تهران را به شهر مقدس قم در روز دوشنبه ۲۲ مهر ماه سال ۱۳۴۲ هجری شمسی مطابق با ۲۵ جمادی الاولی سال۱۳۸۳هجری قمری برای ما مقدر فرمود .

بعد از ورود به قم، تدریس معارف حقّه الهی و تعلیم فنون ریاضی را شروع کردند. برخی از دروسی که حضرت استاد (حفظه الله تعالی) تدریس فرمودند، از شرح دفتر دل باب یازدهم جلد 2 شارح استاد صمدی آملی (حفظه الله تعالی) به شرح ذیل می باشد: تدریس چهار دوره اشارات با شرح خواجه که در هر دوره ای با تصحیح دقیق و تعلیقات وشرحی محققانه همراه بوده است،

تدریس مصباح الانس به مدت هشت سال در حوزه علمیه قم برای چندین نفر از عزیزان به خصوص جناب عارف واصل حضرت حجه الاسلام سمندری نجف آبادی و جناب عارف واصل حضرت آقای دکتر امامی نجف آبادی و دوره دوم تدریس آن نیز در تاریخ 24/7/1370 که تا صفحه 49 این کتاب به طبع انتشارات فجر در طی 184 جلسه ادامه یافت و در تاریخ 26/11/71 با کسالت ایشان تعطیل شد، تدریس شرح فصوص الحکم قیصری چهار دوره که برای شاگردان املاء می فرمود و آنان می نوشتند، تدریس یک دوره کامل شفا شیخ رئیس که در ضمن تدریس از روی چندین نسخه تصحیح شده و تعلیقات و حواشی نمودند، تدریس چهار دوره تمهید القواعد در حوزه علمیه قم که هر دوره‌اش حدود چهار سال به طول انجامید، تدریس « اُکَر مانالاؤس » که مدت سه سال در حوزه علمیه قم بطول انجامید، تدریس دو کتاب « اُکَر ثاوذوسیوس و مساکن » به تحریر خوجه طوسی، تدریس اصول اقلیدس، تدریس دروس هیئت و دیگر رشته های ریاضی، خود می فرمایند: بعد از ورود به قم تدریس معارف حقه الهی و تعلیم فنون شریف ریاضی را شروع کردم و تاکنون ۲۴ سال است که بر این وتیره مُثلی سیر می نمایم «ذلک فضل الله یوتیه من یشاء» و همچنین چند سالی به علت حرص به علم جویی در تعدادی از دروس فقهی در محضر مشایخ آن شرکت جستم.

همچنین به محض ورود به قم محضر مبارک راقی به قله های معارف قرآنی و سامی به اسنمه سرشت های انسانی و نائل به ذروه علیای اجتهاد در علوم عقلی و نقلی، عَلَمِ علم و عمل، طود تحقیق و تفکیر، فخر اسلام، صاحب تفسیر قویم عظیم المیزان، عارف مکاشف ربانی، فقیه صمدانی، عالم به ریاضیات عالی «حساب و هندسه»، استاد اکبر، معلم اخلاق، مکمّل نفوس شیقه به کمال، آیت الله العظمی سیّد محمّد حسین طباطبایی (قدس الله نفسه القدسیه) را ادراک نمودم. حضرت استاد علامه، یگانه عصر به مدت 17 سال از محضر قدسی علامه طباطبائی (ره) بهره بردند. در خدمت ایشان کتابهای زیر را خواندند: کتاب «تمهید القواعد» صائن الدین علی بن ترکه که تدرّس آن شب جمعه 12 شعبان المعظم سنه 1383 هجری قمری به اتمام رسید، کتاب برهان منطق شفاء شیخ رئیس. تاریخ شروع آن شعبان المعظم 1386 هجری قمری مطابق با آذر ماه 1347 هجری شمسی بوده است، جلد نهم اسفار صدرالمتألهین به چاپ جدید که از اول باب هشتم کتاب نفس تا آخر آن می باشد و درس آن در روز یکشنبه 23 شعبان المعظم مطابق با پنجم آذر ماه 1346 هجری شمسی بطور کامل پایان پذیرفت، کتاب توحید بحار مجلسی. تاریخ شروع آن: شب پنجشنبه 14 شوال المکرم 1394 هجری قمری بوده است، جلد سوم بحار که در مورد معاد و مطالب دیگر آن است و آنرا به تمامی خواندند. از جمله چیزهایی که از محضر قدسی او استفاده کردند، تحقیق در مورد شعب علم، بحث از واجب تعالی و صفات او، تفسیر آیات قرآنی و تنقیب در عقاید حقّه جعفری بوده است.

علامه حسن زاده سوگند یاد کرده و می فرمایند: به جانم سوگند مهمترین چیزی که در محضر شریف او جوهر عاقل را مبتهج می کرد، اصول علمیّه و امهّات عقلیه ای بود که القاء می فرمود و هر یک از آنها دری بود که درهای دیگری از آن گشوده می شد. به خداوند سوگند از محضر روحانی او علم و عمل فیضان می کرد؛ حتی سکوتش نطقی بود که هیمانی ملکوتی را حکایت می کرد. از جمله کسانی که در عتبه علیای او اعتکاف داشتم- عتبه ای که در آن، جان من از نسیم روح زندگی برخوردار بود و نفسی را که در زمره اموات شمرده می شد احیاء کرد و او را از ظلمات به نور درآورد- زبده علمای عامل و عمده عرفای شامخ، عروج کرده به مطالع یقین، حکیم متفقه، فقیه متأله، استاد علامه مکاشف و بحر معارف، مولایم حاج سیّد محمد حسن الهی طباطبایی تبریزی – برادر علامه استاد حاج سید محمد حسین طباطبایی تبریزی- بود. این دو برادر (رضوان الله تعالی علیهما) در اکتساب جمیع فنون علمی و آداب سلوک عرفانی قرآنی یار و همسفر یکدیگر بودند و حقّ این دو بزرگ بر من عظیم است. (جزاهم الله خیر جزاء المحسنین) آیت الله حسن زاده به مدت چهار سال یا بیشتر جهت تعلم علوم ارثماطیقی در محضر گرانقدر عالم وفیّ زکیّ تقیّ، صاحب خط ممتاز، دوحه شجره قرآن و عرفان و برهان، فرزند صاحب کمالات و خوارق عادات، عالم کامل، مکمّل مکاشف، حضرت آیه الله العظمی حاج سید علی قاضی تبریزی مصداق « اَلوَلَدُ سِرُّ اَبیه» اعنی الحجه سید مهدی قاضی مشرف بوده اند.

به فرمایش خودشان: ایشان در تعلیم من بذل جهد فرمود و او را بر من حقی است عظیم. مجموعه آثار حضرت علامه ذوالفنون حسن زاده آملی بیش از یک صد و ده مجلد کتاب است که بیش از نیمی از آن به زیور طبع آراسته و در اختیار عموم قرار گرفته است.

فهرست آثار مکتوب علاّمه حسن زاده آملی حفظه الله: نامه ها بر نامه ها، ولایت تکوینی، وحدت از دیدگاه عارف و حکیم، مشکاة القدس علی مصباح الانس، الهی نامه، انسان در عرف عرفان، تصحیح و تعلیق تمهید القواعد، تصحیح و تعلیق رساله تحفة الملوک، تصحیح و تعلیق شرح فصوص خوارزمی، تصحیح و تعلیق شرح فصوص قیصری، تصحیح رساله مکاتبات، رساله نور علی نور در ذکر و ذاکر و مذکور، رساله لقاء الله، رساله مفاتیح المخازن، رساله انه الحق، رساله ای در سیر و سلوک، شرح طائفه ای از اشعار و غزلیات حافظ، شرح فصوص الحکم، کلمه علیا در توقیفیت اسماء، قرآن و عرفان و برهان از هم جدایی ندارند، عرفان و حکمت متعالیه، فص حکمة عصمتیه فی کلمة فاطمیه، نثرالداری علی نظم اللئالی، گنجینه گوهر روان، نصوص الحکم بر فصوص الحکم، معرفت نفس، مفاتیح الاسرار لسلاک الاسفار، النور المتجلی فی الظهور الظلی، النفس من کتاب الشفاء ابن سینا، الالهیات من کتاب الشفاء ابن سینا، الاصول الحکمیه، الحجج البالغه علی تجرد النفس الناطقه، ترجمه و تعلیق الجمع بین الرایین، ترجمه و شرح سه نمط آخر اشارات، تصحیح و تعلیق شرح اشارات، تصحیح و تعلیق شفا، تقدیم و تصحیح و تعلیق آغاز و انجام خواجه طوسی، تقدیم و تعلیق رساله اتحاد عاقل به معقول علامه رفیعی قزوینی، دروس اتحاد عاقل به معقول، دررالقلائد علی غررالفرائد ( تصحیح و تعلیق بر شرح منظومه )، جزوه من کیستم، مُثُل و مثال، توبه، تقدیم و تصحیح و تعلیق رساله قضا و قدر محمد دهدار، تقدیم و تصحیح و تعلیق کشف المراد فی شرح تجرید الاعتقاد، رساله امامت/رساله فی الامامة (در هشت رساله عربی )، رساله حول الرویه، رساله خیرالاثر در رد جبر و قدر، قرآن هرگز تحریف نشده/فصل الخطاب فی عدم تحریف کتاب رب الارباب، انسان و قرآن، تصحیح خلاصة المنهج ملافتح الله کاشانی، مصادر و ماخذ نهج البلاغه، انسان کامل از دیدگاه نهج البلاغه، تصحیح نهج البلاغه، تصحیح سه کتاب ابی الجعد،نثراللئالی،طب الائمه، ، تکملة منهاج البرائه از جلد 15 الی 19 در شرح نهج البلاغه، حکمت عملی یا اخلاق مرتضوی، رساله ای در اربعین، شرح چهل حدیث در معرفت نفس، اضبط المقال فی ضبط اسماء الرجال، وجیزه ای در ترجمه و شرح زندگانی علامه طباطبائی، وجیزه ای در مناسک حج ( در ده رساله فارسی )، تعلیقات علی العروة الوثقی، القطب و المنطقه، استخراج جداول تقویم، استیعاب الوجوه الممکنه فی صنعة الاصطرلاب، تصحیح و تعلیق الدر المکنون و الجوهر المصون، تصحیح و تعلیق اکرمانالاوس، تصحیح و تعلیق تحریر مجسطی بطلمیوس به تحریر خواجه طوسی، تصحیح و تعلیق تحریر مساکن ثاوذوسیوس، تصحیح و تعلیق تحریر اصول اقلیدس، تصحیح و تعلیق تحریر اکرثاوذوسیو، تصحیح و تعلیق شرح بیرجندی بر بیست باب، تصحیح و تعلیق شرح بیرجندی بر زیج الغ بیک، تصحیح و تعلیق شرح بیرجندی بر زیج الغ بیک، تصحیح و تعلیق شرح چغمینی، تعلیقه بر رساله قبله مولی مظفر، دروس هیئت و دیگر رشته های ریاضی، دروس معرفة الوقت و القبله، دروس معرفت اوفاق، رساله تعیین سمت قبله مدینه، شرح زیج بهادری، شرح قصیده کنوز الاسماء، مصادر اشعار دیوان منسوب به امیرالمومنین (ع)، امثال طبری، تصحیح و اعراب اصول کافی، تصحیح گلستان سعدی، تصحیح کلیله و دمنه، تقدیم و تصحیح و تعلیق نصاب الصبیان، تعلیقه بر باب توحید حدیقة الحقیقة، تعلیقه بر قسمت معانی مطول، دیوان اشعار، قصیده ینبوع الحیوة ( ضمیمه در رساله جعل )، مجموعه مقالات، هزار و یک نکته، هزار و یک کلمه 6 جلد، هشت رساله عربی، تقدیم و تصحیح و تعلیق خزائن، ده رساله فارسی، یازده رساله فارسی، در آسمان معرفت، کشیک، نهج الولایه، طب و طبیب و تشریح، صد کلمه در معرفت نفس، صحیفه زمردین در سخنان سیدالساجدین، ادله ای بر حرکت جوهری در مجموع علامه حسن زاده شاگرد بزرگان مکتب تهران بوده و پس از مهاجرت به قم از محضر علامه طباطبایی و برادر بزرگوارشان آقا سید محمد حسن الهی و آقا سید مهدی فرزند مرحوم قاضی بهره های فراوان برده اند. ایشان درواقع آخرین حکیم ذوفنون از سنخ حکمای بزرگ گذشته اند که در مقامات عرفانی دارای عالی ترین درجات می باشند.

منابع :

  • آشتیانی – سید جلال الدین، شرح مقدمه قیصری بر فصوص الحکم
  • آشتیانی – سید جلال الدین، شرح فصوص الحکم (القیصری)
  • امینی نژاد – علی، آشنائی با مجموعه عرفان اسلامی، صص 176 تا 228
  • یزدان پناه – سید یدالله، مبانی و اصول عرفان نظری، صص 34 تا 60
  • امینی نژاد – علی، حکمت عرفانی، صص 44 تا 51