عرفان شیعی

عرفان اسلامی در بستر تشیع

عرفان شیعی

عرفان اسلامی در بستر تشیع

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «میرز ابوالحسن شعرانی» ثبت شده است

میرزا ابوالحسن شعرانی در سال 1320 ق. در تهران و در خانواده‎ای روحانی و دانش پرور، به دنیا آمد و پرورش یافت. سواد قرآنی را نزد پدر عالمش، شیخ محمد تهرانی آموخت و در حقیقت پدرش نخستین معلم او بود. بعدها که کمی بزرگ شد وارد مدرسه مروی تهران گشته، به تحصیل پرداخت. ادبیات عرب، فارسی، منطق، فقه، اصول، فلسفه، ریاض، و... را طی سال‌ها آموخت.

از معروفترین اساتید او در حوزه علمیه تهران، می‎توان از آیت الله حاج میرزا مهدی آشتیانی نام برد. همچنین حکیم محقق میرزا محمود قمی از اساتید او بود که مردی زاهد و دانشمند بود. حبیب الله ذوالفنون نیز استاد ریاضی میرزا ابوالحسن شعرانی در حوزه تهرانی بود.

میرزا ابوالحسن شعرانی، در دوره جوانی که حوزه علمیه قم تازه تأسیس شده بود، سفری به آن دیار کرد و در محضر اساتیدی مانند‌ آیت الله حاج شیخ عبدالکریم حائری (مؤسس حوزه) حاج شیخ عبدالنبی نوری به ادامه تحصیل پرداخت.

شعرانی 26 ساله بود که پدر عالم و بزرگوارش را از دست داد. این حادثه برای او بسیار سنگین بود ولی هرگز اراده او را در راه سال‌ها کسب دانش و سیر در آفاق و انفس برای تحصیل علم و سیر و سلوک سست نکرد. این بود که پس از سال‌ها تحصیل در حوزه تازه تأسیس قم، آهنگ حوزه کهن و پرخاطره نجف اشرف کرد و مدت‌ها در آنجا موفق به بهره‎گیری از محضر اساتید بزرگ شد.

در بین اساتید حوزه علمیه نجف، سید ابوتراب خوانساری (متوفی 1346 ق) بیشتر از دیگران، شعرانی را مجذوب خود کرد. سید ابوتراب خوانساری در بین علماء شخصیت برجسته‎ای داشت و علاوه بر فقه و معارف شیعه، با فقه اهل سنت نیز آشنا بود.

شیخ ابوالحسن شعرانی پس از تکمیل تحصیلات علمی و سیر و سلوک عرفانی و عملی، در اوج استبداد رضاخانی به تهران بازگشت و شروع به تبلیغ و تدریس و تحقیق و ادامه سیر و سلوک کرد. او در مدت عمر پربرکت خویش شاگردانی فرزانه و حکیم و فقیه تربیت کرد.

او بازمانده خاندانی از خاندان‌های علم و دانش و تقوا و معنویت بود. سلسله نسب میرزا ابوالحسن شعرانی، به دانشمندی بزرگ و قرآن شناسی فرزانه یعنی علامه «ملا فتح الله کاشانی» (م 988 ق) مفسر معروف عصر صفویه می‎رسد. تفسیر «منهج الصادقین» وی به زبان فارسی شهره آفاق است.

علامه شعرانی علاوه بر مهارت کافی در فقه و اصول و تفسیر و حدیث و فلسفه و ریاضی و عرفان و کلام و...، با چندین زبان ـ غیر از فارسی و عربی ـ آشنا بود:

  • فرانسه: شعرانی به زبان فرانسه، کاملاً تسلط داشت و بسیاری از کتب علوم اسلامی ترجمه شده به زبان فرانسه را خود مطالعه و با متن اصلی تطبیق می‎کرد و صحت و سقم ترجمه را تعیین می‎نمود.
  • ترکی: زبان ترکی را مثل زبان مادری می‎دانست و می‎خواند و می‎نوشت.
  • انگلیسی: وی به زبان انگلیسی نیز به قدر متعارف و لازم آشنایی داشت.
  • عبری: شاید شگفت انگیز باشد که عالمی دینی با آن همه وسعت اطلاعات و اشتغالات در علوم مختلف، به زبان عبری هم تسلط داشته باشد! ایشان این زبان را از یک روحانی یهودی فراگرفته بود.

برخی او را خواجه نصیر عصر، و استاد جلال الدین همایی او را شیخ بهایی عصر لقب داده‌اند.

علامه میرزا ابوالحسن شعرانی در مدت عمر پربرکت خویش شاگردانی فرزانه و حکیم و فقیه تربیت کرد. بسزاست به معرفی برخی از آنان بپردازیم: آیت الله میرزا هاشم آملی، آیت الله شیخ عبدالله جوادی آملی، آیت الله شیخ حسن حسن زاده آملی، استاد شیخ محمدحسن احمد فقیه یزدی، علی‌اکبر غفاری و محدث اُرمُوی.

علامه حسن زاده آملی درباره تبحر و گستردگی معلومات استادش، علامه شعرانی می گوید: «آقای شعرانی ذوالفنون بودند. بنده هیچیک از اساتیدم را به تبحر در منقول مثل ایشان ندیدم. یکی از کتاب های دوره شفا، علم موسیقی است. مرحوم آقای شعرانی، موسیقی هم می دانست. فرانسه را به اندازه عربی می‌دانست و مسلط بود. جناب علامه شعرانی در ادبیات، قلم توانایی داشت. فارسی را خیلی سنگین و قوی و فصیح می‌نوشت. در ریاضیات عالیه. در نجوم: من بارها این مطلب را به عرض رسانده‌ام در میان علمای روحانی ما، در عصر خودم بنده کسی را به تبحر در ریاضیات از ایشان بهتر و برتر ندیدم.

آثار قلمی علامه شعرانی، بهترین وسیله شناخت وسعت و عمق علم و دانش و تفکر اوست:

  • در زمینه تفسیر و علوم قرآنی: حاشیه بر مجمع البیان (در ده جلد)، تصحیح کامل تفسیر صافی (در دو جلد)، حواشی و تعلیقات بر تفسیر منهج الصادقین (در ده جلد)، مقدمه و حواشی و تصحیح کامل تفسیر ابوالفتوح رازی (در دوازده جلد)، نثر طوبی، دائره المعارف اصطلاحات قرآن، از الف تا حرف صاد تجوید قرآن و طبع و چاپ بیش از 60 نسخه قرآن در اندازه‎های مختلف.
  • در زمینه حدیث و روایت: جمع حواشی و تحقیق و تصحیح کتاب وافی اثر مرحوم فیض کاشانی (در سه جلد)، تعلیقات بر شرح اصول کافی اثر ملا صالح مازندرانی، (در دوازده جلد)، تعلیقات بر وسائل الشیعه (از جلد 16 تا 20)، حاشیه بر ارشاد القلوب دیلمی، ترجمه و شرح دعای عرفه سیدالشهداء علیه السلام، ضمیمه کتاب فیض الدموع، ترجمه و شرح مفصل صحیفه سجادیه، تحقیق و تصحیح جامع الرواه، رساله در علم درایه.
  • در فقه و اصول: المدخل الی عذاب المنهل (در اصول)، شرح کفایه الاصول ، شرح تبصره علامه حلی، حاشیه کبیره بر قواعد، رساله در شرح شکوک صلاه در عروه الوثقی، فقه فارسی و مختصر برای تدریس در مدارس، مناسک حج با حواشی؛ 9 نفر از مراجع تقلید
  • در فلسفه و کلام: شرح تجرید در علم کلام، حاشیه بر فصل الخطاب محدث نوری، کتاب راه سعادت در اثبات نبوت و رد شبهات یهود و نصارا، ترجمه کتاب «الامام علی صوت العداله الانسانیه» با نقدِ لغزش‌های نویسنده ، تعلیقاتی بر کتاب «محمد پیامبر و سیاستمدار» نوشته مونتگمری وات، اصطلاحات فلسفی، مقدمه و حواشی محققانه بر اسرار الحکم سبزواری
  • در هیئت و نجوم: شرح عمل به زیج (جدولی که از روی آن به حرکات سیارات پی می‎برند) مبتنی بر هیئت جدید، تعلیقه و مستدرک تشریح الافلاک با اشاره به هیئت جدید، هیئت فلاماریون، ترجمه از زبان فرانسه، تقاویم (تقویم‎های) شبانه روزی.
  • در تاریخ: ترجمه «نفس المهموم» اثر حاج شیخ عباس قمی، مقدمه، تصحیح و تحقیق کشف الغمه، مقدمه و تصحیح منتخب التواریخ، مقدمه کتاب وقایع السنین خاتون‌آبادی، مقدمه، تصحیح و تعلیقات بر کتاب روضه‌الشهداء،
  • در فنون دیگر: تصحیح کامل و مقدمه و حاشیه بر جلد اول و سوم کتاب «نفایس الفنون فی عرابس العیون» اثر محمود آملی از دانشمندان قرن هشتم.

علامه میرزا ابوالحسن شعرانی در اواخر عمر دچار ضعف و بیماری قلب و ریه شد و زیر نظر پزشک بود. وقتی بیماری‎اش شدت یافت برای معالجه به آلمان برده شد و در بیمارستانی در شهر هامبورگ بستری گردید. اما معالجات سودی نبخشید و سرانجام این عالم عامل و دانشمند کم‌نظیر، پس از هفتاد و سه سال زندگی پرافتخار در هفتم شوال 1393 (12/8/1352) جان به جان آفرین تسلیم کرد و دعوت حق را لبیک گفت و در جوار ملکوتی حضرت عبدالعظیم حسنی، روبروی باغ طوطی به خاک سپرده شد.