عرفان شیعی

عرفان اسلامی در بستر تشیع

عرفان شیعی

عرفان اسلامی در بستر تشیع

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «متون درسی عرفان نظری» ثبت شده است

کتاب مصباح الانس

مصباح الأنس که نام کامل آن،« مصباح الأنس بین المعقول و المشهود» است، شرحى است مزجى که شمس الدین محمد بن حمزه فَنارى، مشهور به ابن فَنارى( ۸۳۴- ۷۵۱ ق)، به زبان عربى، بر مهم‌ترین اثر صدر الدین قونَوى؛ یعنى« مفتاح الغیب» یا« مفتاح غیب الجمع و الوجود» نگاشته است.

متن و شرح، هر دو، از منابع مهم عرفان نظرى و از متون آموزشى در این رشته مى‌باشند.

شارح، همه عبارات متن را در شرح نیاورده و آنچه را آورده، گاه، با تغییراتى همراه است و در مجموع، متن و شرح را به‌گونه‌اى به هم آمیخته که جز با علایم و نشانه‌ها تفکیک آنها از یک‌دیگر ممکن نیست.

شارح، در تبیین قواعد کشفى به لسان عقل، سعى بلیغى نموده و کوشیده است تا هماهنگى عرفان و برهان و عقل و دل و شهود و نظر را نشان دهد و ازاین‌رو، کتاب را« مصباح الأنس بین المعقول و المشهود» نامیده و در این جهت، به قدوة العارفین، صدر الدین قونوى تأسى نموده است، زیرا او نیز در بسیارى از آثار خود هماهنگى عرفان و برهان را نشان داده است.

شارح، کتاب را با مقدمه‌اى زیبا و پربار شروع مى‌کند و بعد از حمد و درود، به انگیزه خود در شرح، اشاره مى‌کند و مى‌گوید:

 چون از پراکندگى علماى ظاهر نفرت داشتم، زیرا کثرت شک و تردید هواهاى ابناى علوم، به اندازه‌اى رسید که تطابق روش‌هاى ایشان، امید نمى‌رفت و به موافقت بین علماى سلف و خلف در پرده‌بردارى از حقایق عقیده و گشودن لغزش‌هاى موجود در شریعت، امیدى نبود. همین، مرا برانگیخت تا عمیقا به حقیقت مذاهب توحید ذات و صفات بنگرم.

به همین خاطر، شارح، وادى اوهام را رها کرده و خواسته به آسمان حقیقت ارتقا پیدا کند، پس سر به آستان عارفان نهاد و اندیشه خود را در وادى حقایق و معارف ایشان جولان داد، لذا کتاب« مفتاح غیب الجمع و الوجود» را براى تفکر و اندیشه و شرح برگزید و در این شرح از کلمات جناب قونوى و اساتید و شاگردان او بهره گرفت.

انگیزه تالیف کتاب

چنان‌که از مقدمه شارح برمى‌آید، تبیین و توضیح مقاصد و معانى عالى در کتاب« مفتاح الغیب» و نیز ایجاد انس و مؤالفت و هماهنگى بین عرفان و برهان، انگیزه و محرک اصلى او بر نگارش این شرح بوده است.

منابع مورد استفاده در کتاب

شارح، علاوه بر آرا و اندیشه‌هاى شخصى، منابع زیر را نیز مورد استفاده قرار داده است:

  •  آثار و تألیفات صدر الدین قونوى، به‌خصوص کتاب« الفکوک»؛
  • آثار محیى الدین، به‌خصوص« الفتوحات المکیه» و« فصوص الحکم»؛
  • شرح مؤید الدین جَنْدى بر فصوص الحکم؛
  • آثار سعد الدین سعید فَرْغانى و دو شرح مهم او بر تائیه کبراى ابن فارض با نام‌هاى« مشارق الدرارى» و« منتهى المدارک»( اولى به فارسى و دومى به عربى)

اهمیت و جایگاه کتاب

کتاب« مصباح الأنس»، در بین متون عرفانى، به‌طور عام و در بین شروح« مفتاح الغیب»، به‌طور خاص از اهمیت و اعتبار ویژه‌اى برخوردار است؛ هرچند، بخش عظیمى از این اهمیت و اعتبار، ناشى از اهمیت کتاب« مفتاح الغیب» قونوى است، اما خود نیز از نکات تازه و بدیعى برخوردار است؛ چه شارح، نکات ارزش‌مندى را از آثار محیى الدین و سایر تألیفات قونوى و دو شاگرد برجسته‌اش؛ یعنى مؤید الدین جندى و فرغانى، در«مصباح الأنس» گرد آورده است که در جاى دیگر چنین مجموعه‌اى را نمى‌توان یافت و این امور، موجب شده است که این کتاب، نه تنها در بین شروح متعدد« مفتاح الغیب»، بلکه در بین کتب متعدد عرفانى، انظار عالمان و عارفان را به خود جلب نموده و شخصیت‌هاى بزرگى را به تدریس و تعلیقه‌نگارى بر آن واداشته است.

ساختار و محتویات

عناوین کلى، در بخش‌هاى مختلف شرح، مطابق با متن آن؛ یعنى« مفتاح الغیب» است که شامل:

  • فاتحه
  • تمهید
  • جملى
  • باب
  • خاتمه

مى‌باشد.

شارح، بر این چهارچوب کلى، عناوینى چون« فصل» و« سابقه» و« خاتمه» افزوده است و پس از مقدمه خود بر کتاب،« فاتحه» را که در واقع مقدمه قونَوى بر« مفتاح الغیب» است، در پنج« فصل» شرح نموده و« تمهید جملى» را به« سابقه» و دو« فصل» و« خاتمه» تقسیم نموده و سابقه را در ده فصل و فصل اول از تمهید جملى را در نُه« مقام» و فصل دوم آن را در چهار مقام و خاتمه آن را در دوازده فصل و خاتمه کتاب را در ضمن شانزده« سؤال» شرح کرده است.

در فاتحه کتاب، از اقسام علوم، امتناع معرفت حقایق اشیا با علم نظرى و کسبى، موضوع و مسائل و مبادى هر علمى به‌طور کلى و موضوع و مبادى و مسائل علم الهى و عرفان نظرى به‌طور خاص بحث شده است. تمهید جملى، به بیان نحوه ارتباط عالم به حق تعالى و ارتباط حق تعالى با عالم، اختصاص یافته است و چنان‌که اشاره شد، شارح، مباحث تمهید جملى را در سه محور تنظیم نموده؛ یعنى سابقه و دو فصل و خاتمه.

سابقه، در بیان اصول و قواعدى است کلى که تبیین رابطه حق با خلق و خلق با حق به آن بستگى دارد. در این سابقه، از ده قاعده و اصل کلى بحث شده و شارح هریک را در فصلى مستقل شرح نموده است. در فصل اول از تمهید جملى، اضافات بین ذات حق و صفات او و در فصل دوم، نسبت حق و ایجاد اعیان مُکَوَّنات به اعتبار اقسام اسما و صفات، بحث شده و خاتمه تمهید جملى، به بیان متعلقات طلب انسان و عدم تناهى مراتب استکمال، اختصاص یافته است.

در بخشى که زیر عنوان« باب» آمده، از کلیات جهات ارتباط بین حق سبحانه و مُکَوَّنات و غیر آن از عِلْویات و سِفْلیات بحث شده و در خاتمه کتاب، خصوصیات انسان کامل تبیین گردیده است.

نسخه شناسی

نسخه‌اى از این کتاب به قلم محمدصادق بن محمدرضا تویسرکانى و همراه با تعلیقات مرحوم میرزا هاشم اشکورى، در سال ۱۳۲۳ ق، توسط حاج شیخ احمد شیرازى در ایران به چاپ سنگى رسیده است و همین چاپ در سال ۱۳۶۳ ش، توسط انتشارات فجر با همکارى وزارت ارشاد اسلامى افست شده و تعلیقات استاد حسن‌زاده آملى به انتهاى کتاب ضمیمه گردیده و در سال ۱۳۷۴ ش، با تصحیح آقاى محمد خواجوى و با حواشى و تعلیقات متعددى توسط انتشارات مولى به چاپ حروفى رسیده است که مشخصات آن چنین است:

  • مصحح، علاوه بر تصحیح، مقدمه‌اى در شرح حال قونَوى و ابن حمزه فَنارى و نیز توضیحاتى در مورد شیوه تصحیح و نسخه‌هایى که در تصحیح کتاب مورد استفاده بوده‌اند، به آن افزوده است و پنج فهرست با عناوین آیات، احادیث، اشعار، امثال و حکم و اعلام به آن ضمیمه نموده که فهرست اعلام آن مشتمل بر اصطلاحات عرفانى و غیر عرفانى و اشخاص و کتب و فرق و غیره مى‌باشد؛
  • تفکیک متن از شرح، به‌وسیله چاپ متن با حروف تیره‌تر صورت گرفته است؛
  • براى هریک از عناوین پنج‌گانه کتاب؛ یعنى مقدمه شارح و فاتحه و تمهید جملى و باب و خاتمه، عددى از ۱ تا ۵ در نظر گرفته شده و نیز براى هر فراز از فرازهاى مربوط به این عناوین، عدد دیگرى ثبت شده تا تطبیق ترجمه کتاب که توسط مصحح انجام شده و مستقلا به چاپ رسیده با متن آن، آسان گردد؛
  • تصحیح کتاب بر اساس سه نسخه انجام شده که عبارتند از:
    • نسخه چاپ سنگى که با کتابت محمدرضا تویسرکانى و تصحیح مرحوم میرزا هاشم بن محمد اشکورى و با همت شیخ احمد شیرازى در سال ۱۳۲۳ ش، به چاپ رسیده است( مصحح، این نسخه را اصل قرار داده و با اعتماد به آن، کتاب را تصحیح نموده است)؛
    • نسخه موجود در کتاب‌خانه دانشکده ادبیات دانشگاه تهران که در سال ۱۳۲۱ ش، تحریر شده است؛
    • نسخه‌اى از کتاب‌خانه سلطنتى آلمان.
  • پس از مقدمه مصحح، ابتدا، متن کامل و تصحیح شده« مفتاح الغیب» همراه با حواشى و تعلیقات آن آمده است و سپس، کتاب« مصباح الأنس» و شماره صفحات« مفتاح الغیب» در داخل علامت‌[] ثبت شده است؛
  • کتاب، مزین به حواشى و تعلیقات متعددى است که تعلیقات مرحوم میرزا هاشم اشکورى از شاگردان مرحوم آقا محمدرضا قمشه‌اى، با حرف« ش» و تعلیقات مرحوم حاج میر سید محمد قمى( فاطمى)، از شاگردان مرحوم میرزا هاشم اشکورى، با علامت اختصارى« ق» و تعلیقات امام خمینى( قدس سره)، با علامت اختصارى« خ» و تعلیقات اندک مرحوم آقا محمدرضا قمشه‌اى، با علامت« آقا محمدرضا قمشه‌اى» و تعلیقات اندک استاد حسن‌زاده آملى، با علامت اختصارى« آ» و تعلیقات ارزش‌مند مؤلفى ناشناخته، با عنوان« فتح المفتاح»، با علامت اختصارى« ف»، مشخص شده‌اند.

کلامی از علامه حسن زاده درباره کتاب

و از جمله کسانى که در اقامه برهان بر مسائل عرفانى دست توانا دارد و نقشى‌ بسزا ایفا کرده است قاضى القضات محمد بن حمزه معروف به ابن فنارى است. وى رساله مفتاح غیب الجمع و الوجود ابوالمعالى محمد بن اسحاق معروف به صدر الدین قونوى را شرحى بسیار مبسوط کرده است و آن را مصباح الانس بین المعقول و المشهود فى شرح غیب الجمع و الوجود نامیده است.

صاحب اسفار در آخر فصل بیست و هشتم مرحله ششم اسفار در علت و معلول، که در کیفیت سریان حقیقت وجود در موجودات متعینه و حقایق خاصه تحقیق فرموده است، مفتاح قونوى را چنین نام برده است: ذکر الشیخ العارف صدر الدین القونوى فى کتابه المسمى بمفتاح غیب الجمع و التفصیل، و لکن صواب آن است که ما گفته ایم، و صدر قونوى را کتاب دیگر به نام مفتاح غیب الجمع و التفصیل نیست.

مصباح الانس از اصول صحف عرفانى استدلالى و برهانى و از ماخذ کتاب اسفار است و در ترتیب کلاسیکى کتب درس عرفانى بعد از تمهید القواعد و بعد از شرح قیصرى بر فصوص الحکم خوانده مى شود.

خواننده مصباح الانس ناچار باید به فلسفه الهى آشنا باشد، بلکه باید زحمت کشیده در آن فن باشد، لذا چون ابن فنارى مى خواهد مطلبى عرفانى را بر کرسى برهان بنشاند متوسل به مساله اى فلسفى مشابه آن مى شود، و ذهن خواننده را بدین شیوه خاص بدان مطلب عرفانى انس مى دهد و آشنا مى کند. و گاهى اثبات مطلب را به لفظ تانیس عنوان مى کند،

مصباح الانس در بحث و بسط و تانیس مسائل عرفانى به مسائل نظرى فلسفى که همان انس بین مشهود و معقول است کتاب یگانه است. و مصباح یعنى چراغ فروزان و درخشان فرا راه سالک محقق در عرفان نظرى و عملى است.

 

فصوص الحکم

این کتاب از تالیفات عارف نامدار، محمد بن علی بن محمد بن احمد بن عبدالله بن حاتم طایی مکنّی به ابن عربی و ملقب به محیی الدین است وی متوفای سال 638 ه‍ ق می‌باشد.

فصوص الحکم عنوانی است که به گفته مؤلف، پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم برای کتاب برگزیده است. عنوان کتاب مرکب از دو کلمه فص و حکمت است که نیازمند توضیح است.

معنای کلمه فص

برای کلمه «فص» در کتابهای لغت، معانی مختلفی ذکر شده که دو معنای آن با محتوای کتاب مناسب تر می‌نماید این دو معنی عبارتند از:

  •  خلاصه و چکیده چیزی
  •  نگین انگشتر

با توجه به اینکه حکمت در نزد عارفان، معرفت شؤون ذاتی و تجلیات اسماء و صفات حق به مشاهده حضوری است، فص هر حکمتی بنا به معنای اول عبارت است از خلاصه علوم و معارفی که برای هر یک از پیامبران مذکور در این کتاب به شهود حضوری حاصل شده است؛ معارفی که به مقتضای تفاوت اسمی که ظهور آن در هر پیامبری غالب است و به لحاظ اختلاف آنها در استعداد و قابلیت، متفاوت می‌باشد. و بنا به معنای دوم، فص هر حکمتی عبارت است از قلب هر یک از پیامبران مذکور در این کتاب که علوم و معارف مخصوص به هر یک، از مبدا عالی به آن افاضه شده و در آن نقش می‌بندد همانند نگین انگشتر که اسم صاحبش را بر آن حک می‌کنند تا نشانی از وجود او باشد و از آنجا که نزول و عروج مراتب وجود دوری است و قلب انسان کامل محل نقوش حکمت های الهی است، این حکمتها را به حلقه انگشتری و قلب را به نگین آن که محل نقوش است تشبیه نموده است.

موضوع کتاب فصوص

موضوع کتاب «عرفان نظری» است. این کتاب یکی از عالی‌ترین و به اعتباری عالی‌ترین متن در این رشته از معارف الهی است و لذا با یکی از شروح معتبرش همواره از مهم‌ترین متون آموزشی در عرفان نظری بوده و هست.

آغاز و انجام تالیف فصوص

تاریخ دقیق آغاز و انجام تالیف فصوص الحکم روشن نیست، اما با توجه به اینکه ابن عربی تاریخ مبشره‌ای را که علت اصلی تالیف کتاب است دهه آخر محرم سال ۶۲۷ ه‍ ق ذکر نموده می‌توان نتیجه گرفت که این کتاب در دهه آخر زندگانی او تالیف گردیده و چون از سال ۶۲۰ ه.ق در دمشق اقامت نموده و تا پایان عمر در آن مکان باقی مانده است، تالیف کتاب فصوص الحکم نیز در دمشق صورت گرفته است.

انگیزه تالیف

ابن عربی انگیزه خود را از تالیف این کتاب اجرای فرمان صریح پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم دانسته است و در حقیقت کتاب را نه از خود، بلکه از پیامبر می‌داند که در مبشره‌ای به او داده است تا آن را در اختیار دیگران قرار دهد و آنان را از اسرار موجود در آن بهره مند سازد.

 از دید متعارف نیز کتاب فصوص الحکم یکی از عالی‌ترین آثار موجود در عرفان نظری است، که پاسخگو بودنش به بخشی از نیازهای معرفتی انسان و عدم وجود نظیر و بدیلی برای آن ضرورت تالیف چنین اثری را مسلم می‌سازد، و از این جهت از جمله آثاری است که از دو ویژگی اساسی در بایستگی تالیف هر اثر برخوردار است یعنی وجود نیازی منطقی و عدم وجود منبعی مناسب که پاسخگوی آن نیاز باشد.

شرح فصوص الحکم قیصری

این کتاب از تالیفات عارف بلند مرتبه داود قیصری است. مؤلف در مقدمه کتاب می‌گوید: «و سمیت الکتاب بمطلع خصوص الکلم فی معانی فصوص الحکم» بنابر این، نام کتاب «مطلع خصوص الکلم فی معانی فصوص الحکم» است و آن طور که برخی گمان نموده‌اند این عنوان صرفا نام مقدمه کتاب نیست بلکه کل کتاب اعم از مقدمات دوازده گانه و شرح فصوص به این نام، نامیده شده است.

این کتاب شرحی غیر مزجی به طریق «قال - اقول» بر یکی از مهمترین آثار ابن عربی در عرفان نظری یعنی کتاب «فصوص الحکم» است و به دلیل امتیازات آن نسبت به سایر شروح پیوسته از منابع آموزشی در این رشته بوده و اکنون نیز به عنوان یک متن آموزشی در عرفان نظری مورد توجه است.

مؤلف کتاب «داود بن محمود بن محمد رومی قیصری» است که یکی از شارحان برجسته مکتب عرفانی محیی الدین عربی و برجسته‌ترین شاگرد ابو الغنایم عبد الرزاق کاشانی است.

انگیزه تالیف

قیصری در مقدمه شرح خود بر فصوص به این نکته اشاره دارد که پس از توفیق حضور در محضر عارف نامدار عبد الرزاق کاشانی و آغاز به قرائت فصوص در محضر او خداوند او را از اسرار و رموز و معانی این کتاب آگاه ساخت و در نهان به معرفت او نسبت به این کتاب بدون نیاز به تامل و مطالعه بشارت داده شد و در بین اصحاب درس کاشانی به این فضیلت اختصاص یافت و در زمانی اندک به اسرار کتابی احاطه یافت که پس از سالها بحث و مطالعه، عقول عقلا و افهام فضلا از رسیدن به کنه اسرارش ناتوان است.

و لذا به مصداق آیه شریفه «و اما بنعمة ربک فحدث» بر خود لازم دانسته است تا به شرح این کتاب اقدام نماید و از این طریق رموز و اسرار و دقایق آن را برای عقل و فهم طالبان حقیقت و جویندگان فضیلت قابل هضم سازد و دستور محیی الدین را در مقدمه فصوص که می‌گوید. «هذه الرحمه التی وسعتکم فوسعوا» امتثال نماید.

بنابر این وجود معانی بلند و حقایق بسیار در کتاب فصوص از یک سو و ضرورت بهره مند شدن پژوهندگان اسرار هستی و حقایق عرفانی از اسرار و رموز دقایق آن و ناتوانی عقول آنان از دست یابی به آن اسرار و دقایق از سویی دیگر رسالت تبیین و توضیح و شرح بیان مقاصد این کتاب را بر دوش کسی می‌نهد که به لطف الهی در اندک زمانی به همه اسرار و رموزش واقف گشته و به معانی و حقایق موجود در آن احاطه یافته است و به عقیده قیصری این شخص کسی جز او نیست زیرا تنها اوست که به چنین موهبتی اختصاص یافته و در سر و نهان بر آن بشارت داده شده است پس شکر این نعمت را باید به جای آورد و با نوشتن شرحی مناسب بر کتاب کاری را که تنها او قادر بر آن است به انجام رساند.

آغاز و انجام تالیف

از زمان آغاز و انجام تالیف این اثر اطلاع دقیقی در دست نیست. آنچه از مقدمه مؤلف کتاب به دست می‌آید این است که تالیف آن مربوط به زمان حضور قیصری در درس فصوص عبد الرزاق کاشانی است و لذا بعضی این کتاب را به مثابه تقریرات درس استاد دانسته‌اند و شباهت بسیار بین این شرح و شرح عبد الرزاق کاشانی را، مؤید این مطلب گرفته‌اند.

روش قیصری در شرح

قیصری بیش از آنکه بخواهد عقاید عرفانی خود را مانند دیگر شارحان مطرح نماید و یا به نقض و ابرام عقاید وا ندیشه‌های موجود در فصوص بپردازد رسالت خود را توضیح و تبیین اسرار و دقایق موجود در کتاب دانسته و بر همین اساس از ابتدا تا انتهای کتاب مشی نموده است و برای رسیدن به این منظور مقدماتی را در اول کتاب آورده که فشرده‌ای از یک دوره مباحث اساسی در عرفان نظری است و فهم آنها نقش مهمی در فهم کتاب دارد و در واقع این مقدمات کلید فهم این کتاب و هر متن عرفانی دیگر است.

تکیه به متن و سعی در حل عبارات مشکل و معضلات آن و توضیح آن در قالب عباراتی واضح و روشن و بیانی خارج از حد ایجاز و تطویل از خصوصیاتی است که این شرح را در میان سایر شروح ممتاز گردانیده است.

دست نوشت‌ها و چاپ‌های شرح

از این کتاب دست نوشت های متعددی در کتابخانه‌های ترکیه و ایران و دیگر نقاط بجای مانده که دکتر عثمان یحیی به برخی از آنها در مقدمه محققانه خود بر نص النصوص سید حیدر آملی در بخش مربوط به معرفی شروح فصوص الحکم اشاره نموده است.

این شرح اولین بار در ایران در سال ۱۲۹۰ ه. ق پس از تحریر آن توسط مرحوم حاج ملا محمدحسین کاشانی و بعد از مقابله آن با نسخ متعدد، به چاپ سنگی رسید. همین چاپ بارها افست شده و در اختیار طالبان علم و عرفان قرار گرفته است.

چاپ حروفی این کتاب در سال ۱۳۷۵ ه. ش توسط شرکت انتشارات علمی و با تصحیح و تعلیق و مقدمه استاد سید جلال الدین آشتیانی انتشار یافته است که ویژگی‌های این چاپ را تحت عنوان معرفی نسخه موجود در کتابخانه نور بیان خواهیم نمود.

معرفی نسخه موجود

نسخه موجود، چاپ منقح و فنی کتاب است که در سال ۱۴۱۷ ه. ش توسط شرکت انتشارات علمی و با تحقیق و تعلیق و مقدمه استاد سید جلال الدین آشتیانی انتشار یافته است.

کتاب همراه با فهرست های آن ۱۳۲۵ صفحه دارد که باید مقدمه پنجاه و هشت صفحه‌ای مصحح را که با حروف شماره گذاری شده است، به آن اضافه نمود. به طور کلی این نسخه شامل چهار بخش است.

  •  مقدمه محقق در پنجاه و هشت صفحه.
  • مقدمه قیصری بر شرح فصوص همراه با تعلیقات آن از صفحه ۳ تا ۲۸۶
  • شرح قیصری بر فصوص از صفحه ۲۸۹ تا ۱۱۹۷
  • فهرست‌های کتاب از صفحه ۱۱۹۹ تا آخر کتاب

در مقدمه کتاب توضیحاتی در مورد تعلیقات کتاب، شارحان مکتب محیی الدین، نقد پاره‌ای از مطالب ابو العلا عفیفی در تعلیقات و مقدمه خود بر فصوص، اشاره به برخی از لغزشهای ابن عربی و بیان خصوصیات نسخه‌های مورد اعتماد در تصحیح کتاب آمده است.

در مقدمه قیصری بر شرح فصوص پس از خطبه و هر یک از فصول دوازده گانه، تعلیقات مفید و ارزشمندی از مرحوم آقا محمدرضا قمشه‌ای و مرحوم غلامعلی شیرازی و تعلیقاتی از مؤلفی گمنام با شماره ۱۲ و نیز تعلیقاتی از مصحح محترم کتاب آمده است و پس از مقدمات از صفحه ۱۵۶ تا ۱۶۶ تعلیقات امام خمینی (قدس سره) بر مقدمه شرح فصوص قیصری و از صفحه ۱۶۹ تا ۲۸۹ تعلیقات مرحوم میرزا ابو الحسن جلوه بر این مقدمه چاپ شده است.

شرح قیصری نیز با تعلیقات امام خمینی (قدس سره) و مرحوم آقا محمدرضا قمشه‌ای و مرحوم غلامعلی شیرازی و تعلیقاتی از مصحح محترم همراه است.

شرح فصوص به پیروی از متن آن در بیست و هفت فص تنظیم شده که هر فص به یکی از اولیاء و انبیاء اختصاص یافته است. توضیحات لازم در مورد معنای کلمه «فص» و خصوصیت کلی هر یک از فصوص بیست و هفت گانه در معرفی کتاب فصوص الحکم آمده است و در اینجا صرفا به عناوین فص‌ها اشاره می‌شود.

۱- فص حکمه الهیه فی کلمه آدمیه 

۲- فص حکمه نفثیه فی کلمه شیثیه 

۳- فص حکمه سبوحیه فی کلمة نوحیه 

۴- فص حکمه قدوسیه فی کلمه ادریسیه 

۵- فص حکمه مهیمیه فی کلمه ابراهیمیه

۶- فص حکمه حقیه فی کلمه اسحاقیه

۷- فص حکمه علیه فی کلمه اسماعیلیه 

۸- فص حکمه روحیه فی کلمه یعقوبیه 

۹- فص حکمه نوریه فی کلمه یوسفیه 

۱۰- فص حکمه احدیه فی کلمه هودیه 

۱۱- فص حکمه فتوحیه فی کلمه صالحیه 

۱۲- فص حکمه قلبیه فی کلمه شعیبیه 

۱۳- فص حکمه ملکیه فی کلمه لوطیه 

۱۴- فص حکمه قدریه فی کلمه عزیریه 

۱۵- فص حکمه نبویه فی کلمه عیسویه 

۱۶- فص حکمه رحمانیه فی کلمه سلیمانیه 

۱۷- فص حکمه وجودیه فی کلمه داودیه 

۱۸- فص حکمه نفسیه فی کلمه یونسیه 

۱۹- فص حکمه غیبیه فی کلمه ایوبیه 

۲۰- فص حکمه جلالیه فی کلمه یحیویه 

۲۱- فص حکمه مالکیه فی کلمه زکریاویه 

۲۲- فص حکمه ایناسیه فی کلمه الیاسیه 

۲۳- فص حکمه احسانیه فی کلمه لقمانیه

۲۴-فص حکمه امامیه فی کلمه هارونیه 

۲۵- فص حکمه علویه فی کلمه موسویه 

۲۶- فص حکمه صمدیه فی کلمه خالدیه 

۲۷- فص حکمه فردیه فی کلمه محمدیه.

در مقدمه کتاب پس از خطبه آن، دوازده فصل آمده که در هر یک از آنها یکی از مسائل مهم عرفان نظری مورد بحث واقع شده است، این فصول دوازده گانه عبارتند از:

۱فی الوجود و انه هو الحق 

۲- فی اسمائه و صفاته تعالی 

۳- فی الاعیان الثابته و التنبیه علی بعض مظاهر الاسماء فی الخارج 

۴- فی الجوهر و العرض 

۵- فی بیان العوالم الکلیة و الحضرات الخمس الالهیه 

۶- فیما یتعلق بالعالم المثالی 

۷- فی مراتب الکشف و انواعها اجمالا 

۸- فی ان العالم هو صوره الحقیقه الانسانیه بحسب مراتبها 

۹- فی بیان خلافه الحقیقه المحمدیه و الاقطاب 

۱۰- فی بیان الروح الاعظم و مراتبه و اسمائه فی العالم الانسانی 

۱۱-فی عود الروح و مظاهره العلویه و السفلیه الیه تعالی 

۱۲- فی النبوه و الرساله و الولایه. 

(استاد جلال الدین آشتیانی این فصول دوازده گانه را در کتابی با عنوان شرح مقدمه قیصری به تفصیل شرح نموده است)

شرح قیصری و دیگر شرح‌های فصوص

پیش از شرح قیصری شرح‌های متعدد دیگری بر فصوص الحکم ابن عربی نوشته شده که بر اساس گزارش دکتر عثمان یحیی در مقدمه نص النصوص عبارتند از:

شرح اسماعیل بن سودکین بر فص ادریسی، شرح صدر الدین قونوی به نام «الفکوک» و شروحی از مؤید الدین جندی، حسین بن عبدالله بن محمد بن عمر عباسی، کمال الدین انصاری شافعی، کمال الدین عبد الرزاق کاشانی، علاء الدوله سمنانی، محمد بن محمد ورادی، ابو معین عبدالله بن احمد بخاری و رکن الدین شیرازی.

معروف‌ترین این شروح عبارتند از: شرح قونوی به نام «الفکوک» و شرح مؤید الدین جندی و شرح عبد الرزاق کاشانی.

اما کتاب الفکوک قونوی را هر چند فصل فصل کتاب فصوص الحکم را دنبال می‌کند، به معنای اصطلاحی نمی‌توان جزو شروح به شمار آورد زیرا بیشتر به کلیات عقاید ابن عربی توجه کرده و در بسیاری موارد استقلال فکری خود را حفظ نموده است.

شرح جَندی را اولین کتابی دانسته‌اند که می‌توان به معنای معروف و معهود کلمه «شرح» شرح فصوص الحکم نامید. این شرح نیز مانند الفکوک بیشتر به بحث‌های فکری و نظری می‌پردازد و کمتر به شرح و تفصیل عبارات و الفاظ کتاب فصوص توجه دارد. روش شرح جندی این گونه است که یک یا چند سطر را از فصوص نقل می‌کند و به بحث مفصل در باره تمام جوانب و فروع این عبارت می‌پردازد بدون اینکه در باره الفاظ و یا صرف و نحو آنها سخنی بگوید و در تفصیل مطالب گاه آن قدر پیش می‌رود که به اطناب می‌انجامد. شرح جندی همواره مورد عنایت عارفان بعد از او بوده است به طوری که دیگر شارحان فصوص شرح خود را با توجه به شرح جندی نوشته‌اند. قیصری نیز در هنگام تالیف شرح فصوص به شرح جندی مراجعه می‌نموده و در همه جای شرح او تاثیر جندی ظاهر است. (مقدمه رسائل قیصری از سید جلال الدین آشتیانی)

در شرح کاشانی که حدود سی یا چهل سال بعد از شرح جندی نوشته شده بحث‌های علمی و نظری مختصرتر می‌شود و توجه به توضیح الفاظ و عبارات بیشتر و مانند جندی گاهی مطالبی تازه از خود می‌افزاید.

شرح قیصری از نظر سبک و روش به شرح کاشانی نزدیک است. اما خیلی بیشتر از آن به حل عبارات و الفاظ فصوص توجه دارد و کمتر به اظهار نظر شخصی می‌پردازد و از نظر روشنی عبارات و سلاست نیز بر آن ترجیح دارد. مقدمه ارزشمند آن نیز بر امتیازات این شرح نسبت به شروح قبلی افزوده و آن را به صورت یکی از مناسب‌ترین متون آموزشی در عرفان نظری درآورده است.

این روند (توجه تدریجی به حل عبارات و الفاظ و کاستن از اظهار نظر و بحث‌های مبسوط علمی) در شروح بعد از قیصری ادامه می‌یابد به طوری که حد کمال آن را در شرح جامی بر فصوص و زیاده روی در آن را در شرح عبد الغنی نابلسی می‌توان مشاهده نمود.

شارحین شاخص فصوص

در بین شرح ‏هائى که بر فصوص نوشته ‏اند شرح عارف محقق مؤید الدین محمود بن ساعد حاتمى معروف به مؤیّد الدین الجندى م 690 ه ق، تحقیقی ‏ترین و جامع ‏ترین شرح بر فصوص است. عبد الرحمن نور الدین محقق جامى (م- 898) او را شارح اول فصوص می ‏داند عفیف الدین تلمسانى که ملا عبد الرزاق کاشانى از او تعبیر به: الامام العارف نموده است از تلامیذ بنام قونویست که بر فصوص شرح نوشته است.

تلمسانى‏  فصّ آدمى و شیثى را مفصّل و دیگر فصّ‏ ها را مختصر شرح کرده و جامى شرح او را ندیده است. عفیف الدین (م 690 ه ق) بر منازل السائرین نیز شرح تحقیقى نوشته است و ملا عبد الرزاق هنگام شرح منازل، آن شرح را در اختیار داشته است. برخى تلمسانى را شارح اول منازل می ‏دانند و این اواخر دانشمندى فرانسوى دو شرح از منازل چاپ کرده است که تاریخ تألیف دو اثر مقدم بر زمان شرح تلمسانى است.

عفیف الدّین نزد استاد خود قونیوى بسیار محترم بوده به‏ نحوى که استاد هنگام رحلت خرقه و سجّاده و تألیفات و کتب خود را به او داده است.

تلمسانى از مردم مغرب عربى است که بعد از رحلت استاد، در قونیه نماند و بوطن مألوف خود مراجعت نمود و برخى از مخالفان عرفان، او را مورد حمله قرار دادند و جمعى از وى طرفدارى نمودند، لذا گوشه انزوا اختیار کرد و موفق به تأسیس حوزه عرفانى کامل نشد. 

اسماعیل بن سودکین نورى (م- 646 ه ق) از تلامیذ ابن عربى فقط فصّ فصوص ادریسى را شرح کرده است‏ .

جَندى شارح اول فصوص از مردم جند، از شهرهاى ترکستان روسیّه فعلى بوده است که بدست مغولان ویران گردید و مردم آن قتل عام شدند و دیگر این شهر از نو بنا نشد. در شرح جندى مطالبى عالى در عرفان نظرى وجود دارد که در دیگر شرح ها وجود ندارد، یا بقول جامى آن مطالب در جاى دیگر دیده نمی ‏شود.

محقق جندى در شرح طریق خاصّى دارد بعد از نقل قسمتى از متن، خود رأسا به تحقیق در اطراف آن می ‏پردازند، لذا این شرح براى کسى که بخواهد براى بار اول‏ شرح فصوص بخواند نافع نمی ‏باشد و خیلى سنگین بنظر می ‏آید. ... جندى بواسطه احاطه حیرت ‏آور که در عرفان دارد و این احاطه توام با روح محققانه وى، منشأ ظهور چنین اثرى شده است.

یکى از شارحان بزرگ فصوص که خود داراى افکار و انظار عرفانى است، عارف نامدار ملا عبد الرزاق کاشانى «قدس سره» است متوفى در سنه 730 ه ق.

وى در عرفان نظرى از تلامیذ جندیست و داراى آثار ارزنده در عرفان و تصوف می ‏باشد یکى از عارفانى که احدى مانند وى مدارج سلوک و درجات و مقامات ولایت و نبوت را بیان نکرده است. عارف محقق سعید الدین فرغانى م 700 ه ق از مردم فرغانه است که دو شرح بر تائیه ابن فارض نوشته و در مقدمه شرح عربى مطالبى نوشته است که در مقدمه شرح فارسى بدان مضبوطى مطالب را بیان نکرده است و بر آن نیز مطالب عالیه بی ‏نظیرى افزوده است کلیه عرفاى بعد از او، در مقام تحریر مسائل عرفانى از او استمداد جسته‏ اند.

محقق قیصرى (م 751 ه ق) نیز یکى دیگر از شارحان فصوص و از تلامیذ ابوالغنائم ملّا عبد الرزّاق کاشانى است که فصوص را نزد وى قرائت نموده است.

شرح قیصرى براى کسانى که بخواهند متن کتاب را به درستى بفهمند، بهترین کتابست لذا در حوزه‏ هاى علمى اصفهان و طهران این شرح را اساتید براى تدریس مناسب ‏تر دیدند شرح کاشانى عمیق‏تر و علمی ‏تر و حاکى از انظار شخصى مؤلف است. ولى باز قیصرى مهارت خود را حفظ کرده و آنچه را که برشته تحریر می ‏آورد حاکى از عمق نظر و احاطه او به آراء قونوى و دیگر استادان این فنّ می ‏باشد.

در شرح بالى افندى م- 960- سیر نزولى عرفان واضح و آشکار است و این سیر نزولى در شرح نابلسى (م- 1143) پرواضح و هویداست و حاکى از تنزل مدارج عرفان است.

نور الدّین عبد الرحمن جامى استاد بزرگ علوم نقلیه و عرفان در حوزه علمیّه هرات‏ (م- 898) مؤلف نصّ النصوص شرح بر نقش الفصوص (که مختصر فصوص و آخرین اثر ابن عربى است)، و شارح فصوص الحکم، از اساتید بزرگ عرفان و از شارحان نامى افکار ابن عربى است که شرح و مقدمه او بر نصّ النصوص زبده آثار محققان از عرفاست. جامى با خبرگى خاص خود عالی ‏ترین مطالب موجود در آثار ابن عربى و قونوى و فرغانى و جندى و کاشانى و گاهى قیصرى و برخى دیگر از اساتید فن را با مختصر تغییر و گاهى عین عبارات یا تلخیص مفصّلات را در آثار خود گنجانیده است‏ .

اشعة اللّمعات جامى شرحى است بر لمعات عراقى که به ‏نحوى عالمانه و محققانه، ... لمعات را شرح کرده است و جزء بهترین آثار عرفانى بزبان فارسى است. (سید جلال الدین آشتیانی، شرح مقدمه قیصرى بر فصوص الحکم، ص: 26 تا 27)

تحقیق و چاپ

یکی از آثار نفیس در تصوف اسلامی شرح محققانه «داوود بن محمود بن محمد القیصری الرومی مولدا و الساوی محتدا و مقاما» بر کتاب عظیم فصوص الحکم شیخ اکبر، ابن عربی، است. در کشور ما توجه اساتید بیشتر به این شرح بود. حاج ملا محمد حسن کاشانی دانشمند جامع و حکیم عارف مشرب در صدد چاپ شرح قیصری بر آمد، آن بزرگوار با تهیه چند نسخه و مقابله کتاب با نسخ متعدد شرح قیصری را به صورتی که اکنون مورد استفاده طلاب است به قید تحریر آورد.

کسانی که در چاپ شرح قیصری کوشش داشتند عبارت‌اند از مغفور له، استاد عالیقدر، آقا میرزا عبد الغفار نجم الملک، استاد علوم ریاضی دار الفنون، و خلد مقام، آقا میرزا اسد الله محلاتی، استاد زبان عربی دار الفنون و امام جماعت آن مرکز علم و معرفت، و مدیر شریف و متعهد دار الفنون، میرزا عباس طهرانی.

شرح فصوص در سنه ۱۲۹۰ هجری قمری به زیور طبع آراسته شد.

علامه حسن زاده نیز پس از چهار دوره تدریس فصوص الحکم آن را با استفاده از نسخ متعدد خطی و چاپی تصحیح و با تعلیقات تنی چند از اساتیدشان در دو جلد در سال 1386 به چاپ رسانیده اند.

این نسخه که توسط انتشارات بوستان کتاب دفتر تبلیغات اسلامی قم چاپ شده است بهترین و صحیح ترین نسخه چاپی فصوص تاکنون می باشد.

تعلیقات امام خمینی بر فصوص الحکم نیز به صورت مستقل همراه با تعلیقات ایشان بر مصباح الانس چاپ شده است. این تعلیقات را امام خمینی در سال 1355 هجری قمری ( 1315 شمسی) ، نوشته اند.

امام خمینی در تعلیقات بر شرح قیصری بر فصوص الحکم ، به عنوان یکی از آن مصلحانی ظاهر می‌شود که هم فلسفه را قبول دارد، هم منطق را و هم عرفان را، اما در صدد بیان هیچ یک از آنها نیست، بلکه هدفی دیگر را دنبال می‌کند که همان تفاهم بین عرفان ابن عربی با معارف شیعه است، لذا گاهی دیدگاه‌های فلسفی و یا عرفانی قیصری را رد کرده و در مقابل آن، نظریه‌ای جدید را ارائه می‌دهد تا این هدف را به پیش برد.

شروح متعددی از فصوص الحکم نیز هم اکنون در بازار نشر موجود است که از آن جمله می توان شرح خوارزمی، جامی، پارسا، جندی، بالی افندی، قونوی(فکوک)، تلمسانی، عبدالرزاق کاشانی، سید حیدرآملی(تا فص 5 زیرچاپ)، صائن الدین ابن ترکه و نابلسی را نام برد.

عنوان کتاب و نویسنده

این کتاب، نوشته صائن الدین بن ترکه اصفهانى است و شرح« قواعد التوحید» تألیف افضل الدین محمد ترکه مى‌باشد.

در مقدمه کتاب، در مورد عنوان و نام آن چنین آمده است:  قد سمى بعد فراغه بکتاب التمهید فی شرح رسالة قواعد التوحید، بنابراین، عنوان اصلى کتاب،« التمهید فی شرح رساله قواعد التوحید» است که بعدها به« تمهید القواعد» شهرت یافت.

انتخاب عنوان« التمهید» براى این کتاب از آن جهت است که در این شرح، اصول و قواعدى فراهم آمده و نکاتى از حکمت و عرفان بیان شده که فهم آنها زمینه‌ساز فهم دقیق رساله عمیق« قواعد التوحید» است.

این کتاب، شرحى غیر مزجى است به طریق« قال- أقول» بر رساله ارزش‌مند« قواعد التوحید» تألیف ابو حامد محمد اصفهانى، مشهور به تُرکه، مؤلف« الحکمه المنیعه و الحکمه الرشیدیه و الاعتماد الکبیر» که از حکماى بزرگ مشاء در عصر خود بوده و سرانجام به روش عرفان و تصوف روى آورده و آثار ارزش‌مندى در این رشته پدید آورده است که رساله« قواعد التوحید » از آن جمله است.

موضوع کتاب

رساله« قواعد التوحید» مهم‌ترین مسئله را در عرفان نظرى که توحید وجود است، با ادله و براهین روشن و قطعى به اثبات رسانده و شبهات و ایراداتى را که پیرامون این مسئله موجود است دفع نموده و راه را براى فهم درست آن هموار ساخته است.

با این توضیح، موضوع کتاب« تمهید القواعد» نیز که شرح و بسط رساله« قواعد التوحید» است، روشن گردید و معلوم شد که این کتاب به‌عنوان یکى از منابع مهم در عرفان نظرى به شرح و توضیح توحید وجود و اثبات آن و بیان مبانى عقلى و عرفانى در این مسئله و دفع شبهات و ایرادات از آن پرداخته است.

تاریخ نگارش

تاریخ آغاز و انجام تألیف کتاب« تمهید القواعد» روشن نیست. اما با رجوع به تألیفات دیگر او مى‌توان زمان احتمالى نوشته شدن این کتاب را به دست آورد؛  این کتاب باید قبل از سال ۸۰۸ ق، تألیف شده باشد، زیرا در رساله مناظرات خمس( عقل و عشق)، به کتاب« تمهید» ارجاع داده شده است و خود این رساله، در سال ۸۰۸ ق، پایان یافته است.

جایگاه کتاب

در بین همة متون عرفانی، کتاب تمهید القواعد ابن‌تر‌که جایگاه ویژه‌ای دارد. متانت، صلابت نظام‌مندی، هدفمندی و جامعّیت در این علم، از خصایص این متن عرفانی است؛ امّا بارزترین مشخصة این کتاب که در دیگر متون عرفانی به ندرت یافت می‌شود، نظری کردن و به عقل و برهان نشاندن حقایق عرفانی است. هم‌آوردی عارف و حکیم و مبارزة عقل و شهود را به خوبی می‌توان در این قواعد توحیدی به تماشا نشست. از جمله ویژگی‌های این کتاب رعایت جانب انصاف است. سخن حکیم را به درستی و زیبایی مطرح کردن و از مواضع حکیم دفاع کردن، نشانگر اخلاق یک عارف حکیم است. به عبارت دیگر، تمهید القواعد حلقه پیوست عرفان و حکمت و واسطة بین عقل و شهود است.

انگیزه های تالیف کتاب

آنچه را که مؤلف، به‌عنوان عوامل و انگیزه‌هاى اصلى در تألیف کتاب، معرفى نموده عبارتند از:

  •  اهمیت مسئله توحید در وجود که عالى‌ترین مرحله توحید و فراتر از توحید واجب و توحید خالق و توحید رب و مدبر است؛ مسئله‌اى که نیل به کنه آن، غایت آمال عارفان متفکر و حکیمان متأله است
  •   صعوبت دست‌یابى به این هدف که از طریق تلفیق برهان و عرفان و حرکت در پرتو وحى و شریعت، حاصل مى‌گردد و نیل به آن، با برهان عارى از شهود و یا شهود ناهم‌آهنگ با وحى ممکن نیست
  •  پرداختن رساله« قواعد التوحید» به مسئله توحید وجود و اثبات آن با مبانى حکمى و دفع شبهات از آن، به بهترین وجه ممکن
  •  عمیق بودن رساله« قواعد التوحید»؛ به‌گونه‌اى که بسیارى از استفاده کنندگان، از فهم مقاصد و مبانى آن ناتوانند

برخی ویژگى‌ها:

برخی ویژگى‌های کتاب تمهید القواعد عبارتند از:

  • چنان‌که قبلا اشاره شد شارح در این کتاب به روش غیر مزجى و به طریق« قال- أقول»، به شرح و بسط مضامین رساله قواعد التوحید پرداخته است
  • تکیه بر توضیح عبارات متن، از ویژگى‌هاى مقبولیت هر شرح است که این خصوصیت، در« تمهید القواعد» به‌خوبى رعایت شده است؛
  •  شارح به تبع متن، در هر مسئله، در صورتى که شبهات و ایراداتى وجود داشته باشد، در حد امکان به اتقان و استحکام آن شبهات پرداخته و بر آنها اقامه دلیل نموده و سپس ضعف آنها را آشکار ساخته و چنان بحث را پیش برده که راه هر گونه توجیه و انکار، بر اشکال کنندگان بسته شود
  •  در موارد لزوم به نقل قول از بزرگان حکمت و عرفان پرداخته و با تمسک به اقوال آنان، زمینه را براى فهم مقاصد کتاب و قبول آنها از طرف مخاطبان که بیشتر، اهل نظر هستند، فراهم نموده است، زیرا که عادت اهل نظر بر این است که استناد به اقوال بزرگان در هر مطلبى، موجب اطمینان و اعتماد آنان گردیده و قبول آن را براى آنها آسان مى‌سازد
  •  در توضیح مباحث متن تلاش شده است مبانى حکمى و عرفانى آن مورد بررسى قرار گیرد تا از طریق توضیح و تبیین مبانى، فهم مقاصد کتاب آسان گردد
  • در صورتى که مقاصد متن به استدلالى جز آنچه ماتن آورده نیازمند باشد، شارح به بیان آن استدلال‌ها پرداخته است و نیز شبهات و ایراداتى را که دیگران مطرح نموده‌اند و یا قابل طرح است، پاسخ مى‌گوید
  • تلفیق شهود و برهان از شیوه‌هایى است که شارح در اکثر تألیفات خود به کار گرفته و در این کتاب نیز این شیوه به‌خوبى نمایان است؛ روشى که براى قابل فهم شدن حقایق عرفانى، بسیار مؤثر است و ماتن نیز بر اهمیت آن تأکید نموده است.

نسخه‌شناسی

با توجه به اینکه کتاب« تمهید القواعد»، مدت‌ها در حوزه‌هاى اصفهان و تهران و قم از متون آموزشى عرفان نظرى بوده، نسخه‌هایى از آن توسط علاقه‌مندان به این رشته استنساخ گشته و دست‌نوشت‌هاى متعددى از آن به جاى مانده است. یکى از دست‌نوشت‌ها، دست‌نوشتى است که در حوزه تهران تدریس مى‌شده و همین نسخه را مرحوم حاج شیخ احمد شیرازى، در سال ۱۳۱۵ ق، به چاپ رسانیده است که اغلاط و افتادگى‌هاى فراوانى در آن وجود دارد.

مرحوم میرزا محمود قمى، از شاگردان برجسته مرحوم آقا محمدرضا قمشه‌اى، از روى کتابى که استادش تدریس مى‌نموده، نسخه‌اى فراهم آورده که آن نیز مغلوط است و افتادگى‌هاى زیادى در آن به چشم مى‌خورد.( مقدمه تمهید القواعد استاد سید جلال الدین آشتیانى). پس از چاپ کتاب، در سال ۱۳۱۵ ق، نسخه‌اى از هرات به تهران آوردند که از روى نسخه شارح یا یکى از تلامیذ او استنساخ شده است و بسیارى از نسخه‌هاى دیگر با این نسخه مقابله و تصحیح شد. از جمله مرحوم میرزا احمد آشتیانى در هنگامى که کتاب را نزد استادش مرحوم آقا میرزا هاشم گیلانى قرائت مى‌نمود، نسخه خود را با نسخه هرات مقابله نمود و نتیجه آن، پدید آمدن نسخه کاملى از کتاب بود که از هر حیث قابل اعتماد است.

این کتاب، در سال ۱۳۹۶ ق، با تصحیح و تعلیق و مقدمه استاد سید جلال الدین آشتیانى و به همت انجمن اسلامى حکمت و فلسفه ایران به چاپ حروفى رسید و در سال ۱۳۶۰ ش، تجدید چاپ گردید.

چاپ دوم کتاب در سال ۱۳۶۰ ش با تصحیح و تعلیقات و مقدمه استاد سید جلال الدین آشتیانى است که داراى خصوصیات زیر می‌باشد:

  • این نسخه بر اساس نسخه مرحوم آقا میرزا احمد آشتیانى به‌عنوان نسخه اصل و نسخه چاپى از کتب ملکى مرحوم آقا میرزا ید الله کجورى، معروف به میرزا ید الله نظرپاک که او آن را با نسخه‌هاى قابل اعتماد مقابله و تصحیح نموده است و نیز نسخه مرحوم میرزا محمود قمى، مقابله و تصحیح گردیده است
  • این نسخه مشتمل بر مقدمه‌اى مفصل از مصحح محترم است که بالغ بر ۱۷۰ صفحه مى‌باشد. فهرست تفصیلى مطالب کتاب، صفحات ۱۸۲ تا ۱۹۲ و اصل کتاب که مستقل از مقدمه شماره‌گذارى شده است، صفحات ۳ تا ۲۷۴ را در بر مى‌گیرد. متأسفانه این نسخه فاقد فهرست‌هاى تخصصى همانند فهرست آیات و روایات و اعلام و اصطلاحات و غیره مى‌باشد
  • این کتاب، مزین به حواشى مرحوم آقا محمدرضا قمشه‌اى و شاگردان او مرحوم میرزا محمود قمى و مرحوم میرزا هاشم اشکورى و نیز حواشى و تعلیقاتى از مصحح محترم آن استاد سید جلال الدین آشتیانى است.

نسخه برگزیده کتاب تمهید القواعد به لحاظ صحت متن« نسخه تصحیح و تحشیه شده توسط علامه حسن راده آملی است که توسط نشر: الف -لام میم در شهریور ماه سال 1386 در 256 صفحه  قطع وزیری به چاپ رسیده است.  با توجه به دسترسی آیت الله حسن زاده به نسخ خطی و معتبر کتاب و چهار دوره تدریس آن و تصحیحات انجام شده، این نسخه صحیح ترین نسخه در دسترس از تمهید القواعد در حال حاضر می باشد.

فهرست ابواب و فصول کتاب

مصحح محترم، فهرستى تفصیلى از مباحث کتاب را آورده است که هرچند از جهت نمایاندن مباحث جزئى و مشخص کتاب، کمک شایانى به استفاده کنندگان مى‌کند، اما از نشان دادن پیکره اصلى و مباحث محورى کتاب ناتوان است. این ضعف در اصل به رساله« قواعد التوحید» به‌عنوان متن و کتاب «تمهید القواعد» به‌عنوان شرح مربوط است که مباحث را در چارچوب ابواب و فصول منظمى ارائه نداده‌اند و از این جهت کار مراجعه به کتاب و استفاده از آن را مشکل ساخته‌اند.

ظاهرا مصحح کتاب در ابتدا مصمم بوده است عناوینى را براى مشخص ساختن مطالب و مباحث آن قرار دهد، اما این عناوین از چهار عنوان تجاوز نمى‌کند که سه عنوان آن مربوط به مقدمه است که عبارتند از:

  •  فی بیان موضوع العلم على مشرب التحقیق
  •  فی معنى بعض الألفاظ المتداولة بحسب غرضهم
  •  فی بیان معنى لفظ الکون

یک عنوان هم به مباحث اصلى کتاب اضافه شده است؛ یعنى عنوان« فی اشتراک الوجود بحسب المعنى و المفهوم» که در صفحه ۵۵ کتاب آمده است و بعد از این عنوان، تا آخر کتاب عنوان دیگرى به چشم نمى‌خورد. با این حال مباحث عمده کتاب را مى‌توان در چهار محور معرفى نمود که عبارتند از:

  • اثبات توحید وجود و دفع شبهات از آن و بیان برخى از خصوصیات حقیقت وجود
  • ظهور وحدت در کثرت و بیان پیدایش کثرات و تعینات؛ از تعین اول تا آخرین مرتبه ظهور حقیقت وجود
  • بیان ویژگى‌هاى انسان و اثبات صلاحیت او براى مظهریت تامه الهى و بیان مراتب نزولى و صعودى او
  • راه و روش وصول به معارف حقه و دفاع از حقانیت کشف و شهود و اثبات هم‌آهنگى برهان و شهود و دفع اشکالات بر هر یک از این دو روش.

مباحث دیگرى که در کتاب آمده است، یا از مبادى و مقدمات محورهاى چهارگانه است و یا از نتایج و متفرعات آن.

گفتار علامه حسن زاده درباره کتاب

و از جمله کسانى که در نقش برهانى کردن مسائل عرفانى سهم بسزا دارند ابوحامد محمد اصفهانى معروف به ترکه، و نبیره او على بن محمد بن محمد ترکه معروف به ابن ترکه و ملقب به صائن الدین است. ابوحامد رساله شریف قواعد التوحید را در رد توهم شیخ اشراق سهروردى به اعتباریت وجود نوشته است، و به مسائل گرانقدر عرفانى اشاراتى لطیفف کرده است. سپس ابن ترکه آن را به صورت قال اقول در شصت و پنج بند شرح کرده است و آن را تمهید القواعد نامیده است.

تمهید القواعد رساله اى بسیار سنگین و ژرف است و اولین کتاب درسى عرفانى است.

تمهید القواعد از همان اوایل تصنیف کتاب درسى و مورد توجه اهل فن بوده است. مثلا طاوسى (یعقوب بن محمد بن على طاوسى) در عنوان دوم خاتمه کتاب کنه المراد فى وفق الاعداد که در فایده مربعات وفقى بحث مى کند رساله تمهید القواعد را یاد مى کند و مؤلف آن را تقدیس مى نماید به بیانى که در رساله عرفان و حکمت متعالیه آورده ایم.

در تمهید القواعد در اثبات وحدت مطلق وجود و وجوب آن، یعنى در اثبات تحقق عین وجود مشترک، و به عبارت دیگر در وحدت شخصیه وجود که موضوع علم شریف عرفان است بخوبى بحث کرده است، و شبهه هایى را که بر موضوع علم عرفان ایراد کرده اند جواب داده است.

و همچنین در یکى از مسائل بسیار مهم فن عرفان که وجود صمدى را اطلاق‌ حقیقى احاطى است، و تمیز محیط از محاطه به تعین احاطى است نه به تعین و تمیز تقابلى کمال تمهر و تبحر خویش را ارائه داده است.

و در مساله نفس نیز شبهه هایى را که در سیر و سلوک نفسانى، و وجدان و شهود عرفانى ایراد کرده اند ما تن و شارح جواب مى دهند. در آداب سیر و سلوک راهنمایی هایى دارند. و در معنى مراقبت داد سخن را داده اند. در تصفیه و تزکیه و فواید و نتایج منفرع بر آن به نحو اجمل بحث کرده اند. و رساله را به فایده اى بسیار ارزشمند پایان برده اند که ملاک تمیز حق و باطل در مکاشفات سالک چیست؟

در تمهید القواعد بیان مى شود که تصفیه و تخلیه در تکامل انسان به منزلت افاده نظر در طریق استدلال است، و نسبت بین فکر و حدس در طریق نظر مانند نسبت بین سلوک و جذبه در مسیر عرفان است که انسان در مسیر تکامل از نظر و فکر ترقى مى کند به حدس مى رسد، و از سلوک به جذبه و از تدریج در حرکت به طى دفعى زمین و زمان بلکه به مقامى اعلى و ارفع از این امور.

و نیز در توفیقیت اسماء به مشرب عرفان خوب تحقیق فرموده است. و بخصوص در بیان توحید بنا بر عرف تحقیق که عارف بالله بر آن است در کمال اتقان و ایقان بحث کرده است که موحد به توحید صمدى را از جمع بین تفرقه و جمع، و تنزیه از تنزیه و تشبیه چاره نیست. و در این امر عظیم که غایت قصواى عروج توحیدى انسان است تمسک و تبرک جسته است به بیان کامل و جامع ماثور از کشاف حقایق امام بحق ناطق جعفر بن محمد الصادق علیه السلام که : الجمع بلا تفرقة زندقة، و التفرقة بدون الجمع تعطیل، و الجمع بینهما توحید.

و همچنین بسیارى از مسائل و فواید علمى را به اختصار بلکه به رمز و ایما و اشاره در بردارد که دال بر کثرت تضلع و تبحر ما تن و شارح در مباحث عقلى و حقایق عرفانى اند. و بالجمله محسنات این متن و شرح وزین و رصین و وجیز و عزیز بسیار است، نگارنده آن را تاکنون چهار دوره تدریس کرده است، و آن را تصحیح و تحشیه کرده است.

شروح تمهید القواعد

شروح نگاشته شده معاصر بر تمهید القواعد به شرح زیر هستند :

عین نضاخ

آیت الله عبدالله جوادی آملی تدریس ‌تمهید القواعد را در سال‌های 1361 تا 1363 در بین فضلا و اساتید این رشته، به انگیزة فهم درست عرفان و انتقال این علوم به اهل آن در آیندة حوزه به انجام رساندند.

عین نضاخ شرحی است بر کتاب « » ابن ترکة اصفهانی که یکی از منابع اصلی و درسی رایج در حوزة عرفان نظری است.

بارزترین خصیصة مؤلف را در این اثر، می‌توان تصفیه، تهذیب و تزکیة آن دانست. ایشان ضمن تقریر صحیح و تحریر این متن، صحت و سقم آن را در میزان عقل قطعی برهانی و ترازوی نقل معتبر وحیانی توزین کرده و خالص و سره را از غیر آن ممتاز می‌کند و آنچه بر حق دانسته، با قرآن و برهان مستند می‌نماید. دو محور اصلی این شرح را بررسی تحقیقی توحید و موّحد تشکیل می‌دهد. از آن جهت که مؤلف معتقد است به رغم تلاش ما‌تن و شارح، دو مسألة مبنایی و دشوار « اثبات وحدت شخصی وجود» و «توجیه کثرات» به شایستگی برآورده نشده و به تتمیم و تکمیل نیاز دارد، بر این اساس در پایان مباحث، به اقتضای جمع‌بندی مطالب، این دو امر، مخصوصاً وحدت شخصی وجود را با استمداد از حکمت متعالیه و رهیافت به متون فلسفی، خصوصاً اسفار صدرالمتألهین شیرازی، تفسیر اثبات می‌کند.

اشاره به این نکته ضروری است که اثر حاضر در سطح اساتید حکمت و عرفان طراحی و تدوین و بهره‌مندان مستقیم آن، اساتید حوزه و دانشگاه هستند.

این اثر، بار نخست در سال 1372 توسط نشر الزهراء، در یک جلد قطور، با نام تحریر تمهید القواعد طبع و نشر گردید و پس از یک دهه، بار دیگر از نظر نویسنده گذشته تا اضافات و اصلاحات احتمالی صورت پذیرد و برخی شبهات و پرسش‌ها در این رابطه پاسخ گفته شود. ایشان این کتاب را از آغاز تا انجام بازبینی مجدد نموده و نظرات جدید و اضافات لازم را به آن الحاق کرده‌اند.

جلد اوّل این کتاب‌ با مقدمة طولانی شارح آغاز گشته که برخی از عناوین آن به شرح ذیل است: محبت اصلی و نزدیک‌ترین راه آن ـ تمهید القواعد و مدرّسان رسمی آن و برخی مطالب دربارة اصل عرفان که در بیست شماره بررسی می‌شوند همچون: فرق عرفان عملی با اخلاق، معنای اعتباری بودن ماسوی الله، اطلاق مقسمی ذات واجب، رهزنی خلط مفهوم و مصداق وجود برای درک وحدت وجود، نفی کثرت وجود و اثبات نمود در وحدت وجود و غیره. پس از مقدمه، اصل کتاب با عنوان «تحریر تمهید القواعد» شروع شده و در آن به منزلت عرفان و مکانت عارف پرداخته می‌شود. در ادامه خطبة کتاب تمهید القواعد شرح داده شده و در آن از اموری همچون: نقش انبیا و رسول خاتم6 در ادراک توحید، ویژگی‌هایی تمهید القواعد و اشارات خطبة کتاب، سخنی می‌رود.

عنوان بعدی، مقدمة کتاب تهمید القواعد است که در آن موضوع علم عرفان، مبادی علم عرفان، مسائل علم عرفان، مفاهیم و اصطلاحات، نفس الأمر، فتح و مفاتیح، وجود در عرفان، معنای لفظ کون و احکام وحدت حقیقی و اعتباری مورد بحث و بررسی قرار می‌گیرند.

در قسمت مفاهیم و اصلاحات، بعد از ذکر موضوع، مبادی و مسائل عرفان نظری برخی از الفاظ متداول مشترک میان دو علم حکمت و عرفان شرح داده می‌شود تا از مغالطات لفظی‌ای که در خلال بحث بر اثر مبهم بودن این الفاظ ممکن است رخ دهد پیشگیری شود. با تشریح این الفاظ برخی از مبادی تصوری عرفان نظری نیز تبیین می‌شود و سپس «وجود در فلسفه»، «نفس الأمر»، «وجود در عرفان»، «معنای لفظ کون» مورد بررسی قرار می‌گیرند.

از صفحة 343 به بعد، شارح اصل کتاب یعنی متن آنرا تشریح نموده و در ابتدا «روش عرفان» را در کسب حقایق تبیین می‌کند و همچنین از آن در مقابل شبهات حکما دفاع می‌نماید.

دو مبحث مهم «اشتراک معنوی وجود» و «وجوب حقیقت وجود» پایان بخش جلد اول کتاب حاضر می‌باشند.

مبحث اشتراک معنوی وجود با تذکر چند نکته آغاز می‌شود که در آنها سعی شده تفاوت اشتراک لفظی و معنوی در علوم اعتباری و علوم عقلی روشن شود تا بدینوسیله از خلط مباحث جلوگیری شود. سپس ادلة ماتن بر اصالت وجود شرح داده می‌شود و در انتها شارح، نظرات خویش را در «اشارات اشتراک معنوی وجود» می‌آورد. در اوّلین اشارة خود، کسانی را که عرفانی سخن می‌گویند و فلسفی می‌اندیشند را مورد انتقاد قرار داده و آنها را عامل پیچیده و دشوار شدن برخی از مطالب فن عرفان نظری می‌داند. در نقد این دسته از اهل علم می‌فرماید: «‌معنای عرفان نظری برهانی کردن مشهود عارف است، به عقل عرفانی نه به عقل فلسفی و به اصطلاح خاصّ عرفانی نه فلسفی و به مبانی خاصّ عرفانی نه فلسفی و طبق منطق ویژه عرفانی نه منطق مشایی».

جلد دوم کتاب، با مبحث «اطلاق مقسمی حقیقت واجب» و «اشارة اطلاق مقسمی حقیقت واجب» آغاز می‌شود و نتایج ذیل از آن گرفته می‌شود:

1- مقصود از اطلاق در این بحث به لحاظ خارج است نه ذهن، چون محور بحث حقیقت وجود است نه مفهوم آن 2- مراد از اطلاق نه مقسمی است و نه قسمی 3- اطلاق مقسمی در موردی رواست که در کنار آن اطلاق قسمی و مانند آن تصور شود، در حالی که بنا بر وحدت شخصی وجود، چیزی در کنار او نیست تا قسم آن قرار گیرد. در ادامه، به مذهب مشاء و نقض و نقص براهین عرفا از سوی مشائیون پرداخته می‌شود و دو اشکال آنان نقل و نقد می‌گردد. برخی دیگر از مباحث کتاب عبارتند از: وجوه چهارگانة تشخّص و تعّین طبیعت  واجب بر فرض تعین، اثبات امتناع تعین طبیعت واجب، تقریر عرفانی عینیت تشخّص با ذات واجب، نقدهای اهل نظر بر مبنای عرفاء و پاسخ آنها

در قسمت دیگر، فروع مسألة توحید (تبیین هویت مطلقه و تعینات آن) به انضام مسائل ذیل بررسی می‌شود: تبرئه از تنزیه و تشبیه، مقام ذات و حضرت اطلاق ذاتی و نفی اعتبارات، تعین اوّل و حقیقت محمدیه، استجلاء و علم تفصیلی واجب، نفس رحمانی و مراتب تعینات استجلایی و عوالم سه گانه.

جلد سوّم از چهار قسمت اصلی «موحّد و انسان کامل»، «وحدت شخصی وجود و ارجاع تشکیک از بود به نمود»، «وحدت اطلاقی وجود در قرآن و سنت»، و «بیان موحد کامل» تشکیل می‌شود.

ضرورت و مظهریت تاّم انسان کامل، اشکلات مربوط به مبادی نظری مظهریت تاّم انسان، گمان حکما بر نیاز طریق تصفیه، بی‌نیازی و استقلال طریق تصفیه و برتری عرفان بر برهان، از جمله مباحثی‌اند که تحت عنوان موحّد و انسان کامل، تبیین می‌شوند.

از مباحث مهمی که در ذیل عنوان « بی‌نیازی و استقلال طریق تصفیه» مطرح می‌شود، سهولت طریق عرفان و تصفیه بر روش برهان و فلسفه است که یکی از علت‌های آن از نظر شارح چنین است: «بی‌نیازی طریق تصفیه از قیود زایدی که در تعّلم حکمت مورد نیاز است سهولت و آسانی این راه را نسبت به راه نظر ثابت می‌کند».

در قسمت «وحدت شخصی وجود و ارجاع تشکیک از بود به نمود»، هفت برهان دربارة «وحدت موجود» طرح و نقد می‌شوند و در ادامه مباحثی همچون: حدس و تبیین وحدت شخصی وجود، حکمت متعالیه و تبیین وحدت شخصی وجود و برهان صدیقین و وحدت شخصی وجود، بررسی می‌شوند.

از مهم‌ترین مباحثی که در جلد سوّم کتاب به آنها اشاره می‌شود، وحدت اطلاقی وجود در قرآن و سنّت است که در قالب مسائل ذیل بدان پرداخته می‌شود: قرآن و سنت، خاستگاه اندیشة وحدت اطلاقی وجود، زبان عرفانی أسمایی قرآن، و عناصر محوری عرفان اسلامی و سایر مباحث از این قبیل.

و سرانجام یکی از دو مسأله محوری و اساسی عرفان که شارح در جای جای اثر خود به اهمیت و نقش ایندو تأکید نموده است، در پایان جلد سوم به بحث و مداقّه گذاشته می‌شود و مطالبی چون: توحید و اتّحاد و وحدت و درجات موّحد، ضرورت انسان کامل در برهان و قرآن و کمال عرفان، حیات کبرای موحّد کامل، موحد کامل، مرآت حق و خلق و نقش‌بی‌همتای توحید در تزکیه را در بر می‌گیرد.

شایان ذکر است کتاب سه جلدی حاضر، مجموعاً در 1344 صفحه به محضر مخاطبان، بالأخص اساتید حوزه و دانشگاه عرضه می‌شود.

عرفان استدلالی در شرح تمهید القواعد

عرفان استدلالی در شرح تمهید القواعد، شرح ، تعلیق و تنظیم تمهید القواعد است که توسط حسن معلمی نگاشته و توسط موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران منتشر شده است .

متن این نوشتار دارای 22 درس و 45 شرح است. در ابتدا این متن شرح شده و هر جا استدلالی بوده به صورت قیاس منطقی در آمده و سپس تعلیقه شده و در نکات ضروری مباحث مهم توضیح و مورد نقد قرار گرفته است بنابراین این نوشتار شامل شرح فارسی و تعلیقه عربی و نقد جدی است.

شرح تمهید القواعد، فی علم العرفان النظری

شرح تمهید القواعد در علم عرفان نظری به زبان عربی و توسط آیت الله سید کمال حیدری از شاگردان آیت الله جوادی آملی در دوجلد نوشته شده است. این اثر تویط مؤسسة الإمام الجواد (ع) للفکر والثقافه به چاپ رسیده است و نسخه الکترونیک آن را می توانید از اینجا (جلد اول) و اینجا (جلد دوم) دریافت نمائید.

ترجمه و شرح التمهید فی شرح القواعد التوحید

حجت الاسلام محمد حسین نائیجی از شاگردان علامه حسن زاده آملی، تمهید القواعد را در دو جلد ترجمه و شرح نموده اند که در سال 1392 توسط انتشارات آیت اشراق به چاپ رسیده است.

تصحیح، تعلیق و شرح تمهید القواعد ابن ترکه

آیت الله حسن رمضانی از شاگردان علامه حسن زاده آملی تمهید القو.اعد را در یک جلد با عنوان تصحیح، تعلیق و شرح تمهید القواعد ابن ترکه به چاپ رسانده اند.