عرفان شیعی

عرفان اسلامی در بستر تشیع

عرفان شیعی

عرفان اسلامی در بستر تشیع

فصوص الحکم

این کتاب از تالیفات عارف نامدار، محمد بن علی بن محمد بن احمد بن عبدالله بن حاتم طایی مکنّی به ابن عربی و ملقب به محیی الدین است وی متوفای سال 638 ه‍ ق می‌باشد.

فصوص الحکم عنوانی است که به گفته مؤلف، پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم برای کتاب برگزیده است. عنوان کتاب مرکب از دو کلمه فص و حکمت است که نیازمند توضیح است.

معنای کلمه فص

برای کلمه «فص» در کتابهای لغت، معانی مختلفی ذکر شده که دو معنای آن با محتوای کتاب مناسب تر می‌نماید این دو معنی عبارتند از:

  •  خلاصه و چکیده چیزی
  •  نگین انگشتر

با توجه به اینکه حکمت در نزد عارفان، معرفت شؤون ذاتی و تجلیات اسماء و صفات حق به مشاهده حضوری است، فص هر حکمتی بنا به معنای اول عبارت است از خلاصه علوم و معارفی که برای هر یک از پیامبران مذکور در این کتاب به شهود حضوری حاصل شده است؛ معارفی که به مقتضای تفاوت اسمی که ظهور آن در هر پیامبری غالب است و به لحاظ اختلاف آنها در استعداد و قابلیت، متفاوت می‌باشد. و بنا به معنای دوم، فص هر حکمتی عبارت است از قلب هر یک از پیامبران مذکور در این کتاب که علوم و معارف مخصوص به هر یک، از مبدا عالی به آن افاضه شده و در آن نقش می‌بندد همانند نگین انگشتر که اسم صاحبش را بر آن حک می‌کنند تا نشانی از وجود او باشد و از آنجا که نزول و عروج مراتب وجود دوری است و قلب انسان کامل محل نقوش حکمت های الهی است، این حکمتها را به حلقه انگشتری و قلب را به نگین آن که محل نقوش است تشبیه نموده است.

موضوع کتاب فصوص

موضوع کتاب «عرفان نظری» است. این کتاب یکی از عالی‌ترین و به اعتباری عالی‌ترین متن در این رشته از معارف الهی است و لذا با یکی از شروح معتبرش همواره از مهم‌ترین متون آموزشی در عرفان نظری بوده و هست.

آغاز و انجام تالیف فصوص

تاریخ دقیق آغاز و انجام تالیف فصوص الحکم روشن نیست، اما با توجه به اینکه ابن عربی تاریخ مبشره‌ای را که علت اصلی تالیف کتاب است دهه آخر محرم سال ۶۲۷ ه‍ ق ذکر نموده می‌توان نتیجه گرفت که این کتاب در دهه آخر زندگانی او تالیف گردیده و چون از سال ۶۲۰ ه.ق در دمشق اقامت نموده و تا پایان عمر در آن مکان باقی مانده است، تالیف کتاب فصوص الحکم نیز در دمشق صورت گرفته است.

انگیزه تالیف

ابن عربی انگیزه خود را از تالیف این کتاب اجرای فرمان صریح پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم دانسته است و در حقیقت کتاب را نه از خود، بلکه از پیامبر می‌داند که در مبشره‌ای به او داده است تا آن را در اختیار دیگران قرار دهد و آنان را از اسرار موجود در آن بهره مند سازد.

 از دید متعارف نیز کتاب فصوص الحکم یکی از عالی‌ترین آثار موجود در عرفان نظری است، که پاسخگو بودنش به بخشی از نیازهای معرفتی انسان و عدم وجود نظیر و بدیلی برای آن ضرورت تالیف چنین اثری را مسلم می‌سازد، و از این جهت از جمله آثاری است که از دو ویژگی اساسی در بایستگی تالیف هر اثر برخوردار است یعنی وجود نیازی منطقی و عدم وجود منبعی مناسب که پاسخگوی آن نیاز باشد.

شرح فصوص الحکم قیصری

این کتاب از تالیفات عارف بلند مرتبه داود قیصری است. مؤلف در مقدمه کتاب می‌گوید: «و سمیت الکتاب بمطلع خصوص الکلم فی معانی فصوص الحکم» بنابر این، نام کتاب «مطلع خصوص الکلم فی معانی فصوص الحکم» است و آن طور که برخی گمان نموده‌اند این عنوان صرفا نام مقدمه کتاب نیست بلکه کل کتاب اعم از مقدمات دوازده گانه و شرح فصوص به این نام، نامیده شده است.

این کتاب شرحی غیر مزجی به طریق «قال - اقول» بر یکی از مهمترین آثار ابن عربی در عرفان نظری یعنی کتاب «فصوص الحکم» است و به دلیل امتیازات آن نسبت به سایر شروح پیوسته از منابع آموزشی در این رشته بوده و اکنون نیز به عنوان یک متن آموزشی در عرفان نظری مورد توجه است.

مؤلف کتاب «داود بن محمود بن محمد رومی قیصری» است که یکی از شارحان برجسته مکتب عرفانی محیی الدین عربی و برجسته‌ترین شاگرد ابو الغنایم عبد الرزاق کاشانی است.

انگیزه تالیف

قیصری در مقدمه شرح خود بر فصوص به این نکته اشاره دارد که پس از توفیق حضور در محضر عارف نامدار عبد الرزاق کاشانی و آغاز به قرائت فصوص در محضر او خداوند او را از اسرار و رموز و معانی این کتاب آگاه ساخت و در نهان به معرفت او نسبت به این کتاب بدون نیاز به تامل و مطالعه بشارت داده شد و در بین اصحاب درس کاشانی به این فضیلت اختصاص یافت و در زمانی اندک به اسرار کتابی احاطه یافت که پس از سالها بحث و مطالعه، عقول عقلا و افهام فضلا از رسیدن به کنه اسرارش ناتوان است.

و لذا به مصداق آیه شریفه «و اما بنعمة ربک فحدث» بر خود لازم دانسته است تا به شرح این کتاب اقدام نماید و از این طریق رموز و اسرار و دقایق آن را برای عقل و فهم طالبان حقیقت و جویندگان فضیلت قابل هضم سازد و دستور محیی الدین را در مقدمه فصوص که می‌گوید. «هذه الرحمه التی وسعتکم فوسعوا» امتثال نماید.

بنابر این وجود معانی بلند و حقایق بسیار در کتاب فصوص از یک سو و ضرورت بهره مند شدن پژوهندگان اسرار هستی و حقایق عرفانی از اسرار و رموز دقایق آن و ناتوانی عقول آنان از دست یابی به آن اسرار و دقایق از سویی دیگر رسالت تبیین و توضیح و شرح بیان مقاصد این کتاب را بر دوش کسی می‌نهد که به لطف الهی در اندک زمانی به همه اسرار و رموزش واقف گشته و به معانی و حقایق موجود در آن احاطه یافته است و به عقیده قیصری این شخص کسی جز او نیست زیرا تنها اوست که به چنین موهبتی اختصاص یافته و در سر و نهان بر آن بشارت داده شده است پس شکر این نعمت را باید به جای آورد و با نوشتن شرحی مناسب بر کتاب کاری را که تنها او قادر بر آن است به انجام رساند.

آغاز و انجام تالیف

از زمان آغاز و انجام تالیف این اثر اطلاع دقیقی در دست نیست. آنچه از مقدمه مؤلف کتاب به دست می‌آید این است که تالیف آن مربوط به زمان حضور قیصری در درس فصوص عبد الرزاق کاشانی است و لذا بعضی این کتاب را به مثابه تقریرات درس استاد دانسته‌اند و شباهت بسیار بین این شرح و شرح عبد الرزاق کاشانی را، مؤید این مطلب گرفته‌اند.

روش قیصری در شرح

قیصری بیش از آنکه بخواهد عقاید عرفانی خود را مانند دیگر شارحان مطرح نماید و یا به نقض و ابرام عقاید وا ندیشه‌های موجود در فصوص بپردازد رسالت خود را توضیح و تبیین اسرار و دقایق موجود در کتاب دانسته و بر همین اساس از ابتدا تا انتهای کتاب مشی نموده است و برای رسیدن به این منظور مقدماتی را در اول کتاب آورده که فشرده‌ای از یک دوره مباحث اساسی در عرفان نظری است و فهم آنها نقش مهمی در فهم کتاب دارد و در واقع این مقدمات کلید فهم این کتاب و هر متن عرفانی دیگر است.

تکیه به متن و سعی در حل عبارات مشکل و معضلات آن و توضیح آن در قالب عباراتی واضح و روشن و بیانی خارج از حد ایجاز و تطویل از خصوصیاتی است که این شرح را در میان سایر شروح ممتاز گردانیده است.

دست نوشت‌ها و چاپ‌های شرح

از این کتاب دست نوشت های متعددی در کتابخانه‌های ترکیه و ایران و دیگر نقاط بجای مانده که دکتر عثمان یحیی به برخی از آنها در مقدمه محققانه خود بر نص النصوص سید حیدر آملی در بخش مربوط به معرفی شروح فصوص الحکم اشاره نموده است.

این شرح اولین بار در ایران در سال ۱۲۹۰ ه. ق پس از تحریر آن توسط مرحوم حاج ملا محمدحسین کاشانی و بعد از مقابله آن با نسخ متعدد، به چاپ سنگی رسید. همین چاپ بارها افست شده و در اختیار طالبان علم و عرفان قرار گرفته است.

چاپ حروفی این کتاب در سال ۱۳۷۵ ه. ش توسط شرکت انتشارات علمی و با تصحیح و تعلیق و مقدمه استاد سید جلال الدین آشتیانی انتشار یافته است که ویژگی‌های این چاپ را تحت عنوان معرفی نسخه موجود در کتابخانه نور بیان خواهیم نمود.

معرفی نسخه موجود

نسخه موجود، چاپ منقح و فنی کتاب است که در سال ۱۴۱۷ ه. ش توسط شرکت انتشارات علمی و با تحقیق و تعلیق و مقدمه استاد سید جلال الدین آشتیانی انتشار یافته است.

کتاب همراه با فهرست های آن ۱۳۲۵ صفحه دارد که باید مقدمه پنجاه و هشت صفحه‌ای مصحح را که با حروف شماره گذاری شده است، به آن اضافه نمود. به طور کلی این نسخه شامل چهار بخش است.

  •  مقدمه محقق در پنجاه و هشت صفحه.
  • مقدمه قیصری بر شرح فصوص همراه با تعلیقات آن از صفحه ۳ تا ۲۸۶
  • شرح قیصری بر فصوص از صفحه ۲۸۹ تا ۱۱۹۷
  • فهرست‌های کتاب از صفحه ۱۱۹۹ تا آخر کتاب

در مقدمه کتاب توضیحاتی در مورد تعلیقات کتاب، شارحان مکتب محیی الدین، نقد پاره‌ای از مطالب ابو العلا عفیفی در تعلیقات و مقدمه خود بر فصوص، اشاره به برخی از لغزشهای ابن عربی و بیان خصوصیات نسخه‌های مورد اعتماد در تصحیح کتاب آمده است.

در مقدمه قیصری بر شرح فصوص پس از خطبه و هر یک از فصول دوازده گانه، تعلیقات مفید و ارزشمندی از مرحوم آقا محمدرضا قمشه‌ای و مرحوم غلامعلی شیرازی و تعلیقاتی از مؤلفی گمنام با شماره ۱۲ و نیز تعلیقاتی از مصحح محترم کتاب آمده است و پس از مقدمات از صفحه ۱۵۶ تا ۱۶۶ تعلیقات امام خمینی (قدس سره) بر مقدمه شرح فصوص قیصری و از صفحه ۱۶۹ تا ۲۸۹ تعلیقات مرحوم میرزا ابو الحسن جلوه بر این مقدمه چاپ شده است.

شرح قیصری نیز با تعلیقات امام خمینی (قدس سره) و مرحوم آقا محمدرضا قمشه‌ای و مرحوم غلامعلی شیرازی و تعلیقاتی از مصحح محترم همراه است.

شرح فصوص به پیروی از متن آن در بیست و هفت فص تنظیم شده که هر فص به یکی از اولیاء و انبیاء اختصاص یافته است. توضیحات لازم در مورد معنای کلمه «فص» و خصوصیت کلی هر یک از فصوص بیست و هفت گانه در معرفی کتاب فصوص الحکم آمده است و در اینجا صرفا به عناوین فص‌ها اشاره می‌شود.

۱- فص حکمه الهیه فی کلمه آدمیه 

۲- فص حکمه نفثیه فی کلمه شیثیه 

۳- فص حکمه سبوحیه فی کلمة نوحیه 

۴- فص حکمه قدوسیه فی کلمه ادریسیه 

۵- فص حکمه مهیمیه فی کلمه ابراهیمیه

۶- فص حکمه حقیه فی کلمه اسحاقیه

۷- فص حکمه علیه فی کلمه اسماعیلیه 

۸- فص حکمه روحیه فی کلمه یعقوبیه 

۹- فص حکمه نوریه فی کلمه یوسفیه 

۱۰- فص حکمه احدیه فی کلمه هودیه 

۱۱- فص حکمه فتوحیه فی کلمه صالحیه 

۱۲- فص حکمه قلبیه فی کلمه شعیبیه 

۱۳- فص حکمه ملکیه فی کلمه لوطیه 

۱۴- فص حکمه قدریه فی کلمه عزیریه 

۱۵- فص حکمه نبویه فی کلمه عیسویه 

۱۶- فص حکمه رحمانیه فی کلمه سلیمانیه 

۱۷- فص حکمه وجودیه فی کلمه داودیه 

۱۸- فص حکمه نفسیه فی کلمه یونسیه 

۱۹- فص حکمه غیبیه فی کلمه ایوبیه 

۲۰- فص حکمه جلالیه فی کلمه یحیویه 

۲۱- فص حکمه مالکیه فی کلمه زکریاویه 

۲۲- فص حکمه ایناسیه فی کلمه الیاسیه 

۲۳- فص حکمه احسانیه فی کلمه لقمانیه

۲۴-فص حکمه امامیه فی کلمه هارونیه 

۲۵- فص حکمه علویه فی کلمه موسویه 

۲۶- فص حکمه صمدیه فی کلمه خالدیه 

۲۷- فص حکمه فردیه فی کلمه محمدیه.

در مقدمه کتاب پس از خطبه آن، دوازده فصل آمده که در هر یک از آنها یکی از مسائل مهم عرفان نظری مورد بحث واقع شده است، این فصول دوازده گانه عبارتند از:

۱فی الوجود و انه هو الحق 

۲- فی اسمائه و صفاته تعالی 

۳- فی الاعیان الثابته و التنبیه علی بعض مظاهر الاسماء فی الخارج 

۴- فی الجوهر و العرض 

۵- فی بیان العوالم الکلیة و الحضرات الخمس الالهیه 

۶- فیما یتعلق بالعالم المثالی 

۷- فی مراتب الکشف و انواعها اجمالا 

۸- فی ان العالم هو صوره الحقیقه الانسانیه بحسب مراتبها 

۹- فی بیان خلافه الحقیقه المحمدیه و الاقطاب 

۱۰- فی بیان الروح الاعظم و مراتبه و اسمائه فی العالم الانسانی 

۱۱-فی عود الروح و مظاهره العلویه و السفلیه الیه تعالی 

۱۲- فی النبوه و الرساله و الولایه. 

(استاد جلال الدین آشتیانی این فصول دوازده گانه را در کتابی با عنوان شرح مقدمه قیصری به تفصیل شرح نموده است)

شرح قیصری و دیگر شرح‌های فصوص

پیش از شرح قیصری شرح‌های متعدد دیگری بر فصوص الحکم ابن عربی نوشته شده که بر اساس گزارش دکتر عثمان یحیی در مقدمه نص النصوص عبارتند از:

شرح اسماعیل بن سودکین بر فص ادریسی، شرح صدر الدین قونوی به نام «الفکوک» و شروحی از مؤید الدین جندی، حسین بن عبدالله بن محمد بن عمر عباسی، کمال الدین انصاری شافعی، کمال الدین عبد الرزاق کاشانی، علاء الدوله سمنانی، محمد بن محمد ورادی، ابو معین عبدالله بن احمد بخاری و رکن الدین شیرازی.

معروف‌ترین این شروح عبارتند از: شرح قونوی به نام «الفکوک» و شرح مؤید الدین جندی و شرح عبد الرزاق کاشانی.

اما کتاب الفکوک قونوی را هر چند فصل فصل کتاب فصوص الحکم را دنبال می‌کند، به معنای اصطلاحی نمی‌توان جزو شروح به شمار آورد زیرا بیشتر به کلیات عقاید ابن عربی توجه کرده و در بسیاری موارد استقلال فکری خود را حفظ نموده است.

شرح جَندی را اولین کتابی دانسته‌اند که می‌توان به معنای معروف و معهود کلمه «شرح» شرح فصوص الحکم نامید. این شرح نیز مانند الفکوک بیشتر به بحث‌های فکری و نظری می‌پردازد و کمتر به شرح و تفصیل عبارات و الفاظ کتاب فصوص توجه دارد. روش شرح جندی این گونه است که یک یا چند سطر را از فصوص نقل می‌کند و به بحث مفصل در باره تمام جوانب و فروع این عبارت می‌پردازد بدون اینکه در باره الفاظ و یا صرف و نحو آنها سخنی بگوید و در تفصیل مطالب گاه آن قدر پیش می‌رود که به اطناب می‌انجامد. شرح جندی همواره مورد عنایت عارفان بعد از او بوده است به طوری که دیگر شارحان فصوص شرح خود را با توجه به شرح جندی نوشته‌اند. قیصری نیز در هنگام تالیف شرح فصوص به شرح جندی مراجعه می‌نموده و در همه جای شرح او تاثیر جندی ظاهر است. (مقدمه رسائل قیصری از سید جلال الدین آشتیانی)

در شرح کاشانی که حدود سی یا چهل سال بعد از شرح جندی نوشته شده بحث‌های علمی و نظری مختصرتر می‌شود و توجه به توضیح الفاظ و عبارات بیشتر و مانند جندی گاهی مطالبی تازه از خود می‌افزاید.

شرح قیصری از نظر سبک و روش به شرح کاشانی نزدیک است. اما خیلی بیشتر از آن به حل عبارات و الفاظ فصوص توجه دارد و کمتر به اظهار نظر شخصی می‌پردازد و از نظر روشنی عبارات و سلاست نیز بر آن ترجیح دارد. مقدمه ارزشمند آن نیز بر امتیازات این شرح نسبت به شروح قبلی افزوده و آن را به صورت یکی از مناسب‌ترین متون آموزشی در عرفان نظری درآورده است.

این روند (توجه تدریجی به حل عبارات و الفاظ و کاستن از اظهار نظر و بحث‌های مبسوط علمی) در شروح بعد از قیصری ادامه می‌یابد به طوری که حد کمال آن را در شرح جامی بر فصوص و زیاده روی در آن را در شرح عبد الغنی نابلسی می‌توان مشاهده نمود.

شارحین شاخص فصوص

در بین شرح ‏هائى که بر فصوص نوشته ‏اند شرح عارف محقق مؤید الدین محمود بن ساعد حاتمى معروف به مؤیّد الدین الجندى م 690 ه ق، تحقیقی ‏ترین و جامع ‏ترین شرح بر فصوص است. عبد الرحمن نور الدین محقق جامى (م- 898) او را شارح اول فصوص می ‏داند عفیف الدین تلمسانى که ملا عبد الرزاق کاشانى از او تعبیر به: الامام العارف نموده است از تلامیذ بنام قونویست که بر فصوص شرح نوشته است.

تلمسانى‏  فصّ آدمى و شیثى را مفصّل و دیگر فصّ‏ ها را مختصر شرح کرده و جامى شرح او را ندیده است. عفیف الدین (م 690 ه ق) بر منازل السائرین نیز شرح تحقیقى نوشته است و ملا عبد الرزاق هنگام شرح منازل، آن شرح را در اختیار داشته است. برخى تلمسانى را شارح اول منازل می ‏دانند و این اواخر دانشمندى فرانسوى دو شرح از منازل چاپ کرده است که تاریخ تألیف دو اثر مقدم بر زمان شرح تلمسانى است.

عفیف الدّین نزد استاد خود قونیوى بسیار محترم بوده به‏ نحوى که استاد هنگام رحلت خرقه و سجّاده و تألیفات و کتب خود را به او داده است.

تلمسانى از مردم مغرب عربى است که بعد از رحلت استاد، در قونیه نماند و بوطن مألوف خود مراجعت نمود و برخى از مخالفان عرفان، او را مورد حمله قرار دادند و جمعى از وى طرفدارى نمودند، لذا گوشه انزوا اختیار کرد و موفق به تأسیس حوزه عرفانى کامل نشد. 

اسماعیل بن سودکین نورى (م- 646 ه ق) از تلامیذ ابن عربى فقط فصّ فصوص ادریسى را شرح کرده است‏ .

جَندى شارح اول فصوص از مردم جند، از شهرهاى ترکستان روسیّه فعلى بوده است که بدست مغولان ویران گردید و مردم آن قتل عام شدند و دیگر این شهر از نو بنا نشد. در شرح جندى مطالبى عالى در عرفان نظرى وجود دارد که در دیگر شرح ها وجود ندارد، یا بقول جامى آن مطالب در جاى دیگر دیده نمی ‏شود.

محقق جندى در شرح طریق خاصّى دارد بعد از نقل قسمتى از متن، خود رأسا به تحقیق در اطراف آن می ‏پردازند، لذا این شرح براى کسى که بخواهد براى بار اول‏ شرح فصوص بخواند نافع نمی ‏باشد و خیلى سنگین بنظر می ‏آید. ... جندى بواسطه احاطه حیرت ‏آور که در عرفان دارد و این احاطه توام با روح محققانه وى، منشأ ظهور چنین اثرى شده است.

یکى از شارحان بزرگ فصوص که خود داراى افکار و انظار عرفانى است، عارف نامدار ملا عبد الرزاق کاشانى «قدس سره» است متوفى در سنه 730 ه ق.

وى در عرفان نظرى از تلامیذ جندیست و داراى آثار ارزنده در عرفان و تصوف می ‏باشد یکى از عارفانى که احدى مانند وى مدارج سلوک و درجات و مقامات ولایت و نبوت را بیان نکرده است. عارف محقق سعید الدین فرغانى م 700 ه ق از مردم فرغانه است که دو شرح بر تائیه ابن فارض نوشته و در مقدمه شرح عربى مطالبى نوشته است که در مقدمه شرح فارسى بدان مضبوطى مطالب را بیان نکرده است و بر آن نیز مطالب عالیه بی ‏نظیرى افزوده است کلیه عرفاى بعد از او، در مقام تحریر مسائل عرفانى از او استمداد جسته‏ اند.

محقق قیصرى (م 751 ه ق) نیز یکى دیگر از شارحان فصوص و از تلامیذ ابوالغنائم ملّا عبد الرزّاق کاشانى است که فصوص را نزد وى قرائت نموده است.

شرح قیصرى براى کسانى که بخواهند متن کتاب را به درستى بفهمند، بهترین کتابست لذا در حوزه‏ هاى علمى اصفهان و طهران این شرح را اساتید براى تدریس مناسب ‏تر دیدند شرح کاشانى عمیق‏تر و علمی ‏تر و حاکى از انظار شخصى مؤلف است. ولى باز قیصرى مهارت خود را حفظ کرده و آنچه را که برشته تحریر می ‏آورد حاکى از عمق نظر و احاطه او به آراء قونوى و دیگر استادان این فنّ می ‏باشد.

در شرح بالى افندى م- 960- سیر نزولى عرفان واضح و آشکار است و این سیر نزولى در شرح نابلسى (م- 1143) پرواضح و هویداست و حاکى از تنزل مدارج عرفان است.

نور الدّین عبد الرحمن جامى استاد بزرگ علوم نقلیه و عرفان در حوزه علمیّه هرات‏ (م- 898) مؤلف نصّ النصوص شرح بر نقش الفصوص (که مختصر فصوص و آخرین اثر ابن عربى است)، و شارح فصوص الحکم، از اساتید بزرگ عرفان و از شارحان نامى افکار ابن عربى است که شرح و مقدمه او بر نصّ النصوص زبده آثار محققان از عرفاست. جامى با خبرگى خاص خود عالی ‏ترین مطالب موجود در آثار ابن عربى و قونوى و فرغانى و جندى و کاشانى و گاهى قیصرى و برخى دیگر از اساتید فن را با مختصر تغییر و گاهى عین عبارات یا تلخیص مفصّلات را در آثار خود گنجانیده است‏ .

اشعة اللّمعات جامى شرحى است بر لمعات عراقى که به ‏نحوى عالمانه و محققانه، ... لمعات را شرح کرده است و جزء بهترین آثار عرفانى بزبان فارسى است. (سید جلال الدین آشتیانی، شرح مقدمه قیصرى بر فصوص الحکم، ص: 26 تا 27)

تحقیق و چاپ

یکی از آثار نفیس در تصوف اسلامی شرح محققانه «داوود بن محمود بن محمد القیصری الرومی مولدا و الساوی محتدا و مقاما» بر کتاب عظیم فصوص الحکم شیخ اکبر، ابن عربی، است. در کشور ما توجه اساتید بیشتر به این شرح بود. حاج ملا محمد حسن کاشانی دانشمند جامع و حکیم عارف مشرب در صدد چاپ شرح قیصری بر آمد، آن بزرگوار با تهیه چند نسخه و مقابله کتاب با نسخ متعدد شرح قیصری را به صورتی که اکنون مورد استفاده طلاب است به قید تحریر آورد.

کسانی که در چاپ شرح قیصری کوشش داشتند عبارت‌اند از مغفور له، استاد عالیقدر، آقا میرزا عبد الغفار نجم الملک، استاد علوم ریاضی دار الفنون، و خلد مقام، آقا میرزا اسد الله محلاتی، استاد زبان عربی دار الفنون و امام جماعت آن مرکز علم و معرفت، و مدیر شریف و متعهد دار الفنون، میرزا عباس طهرانی.

شرح فصوص در سنه ۱۲۹۰ هجری قمری به زیور طبع آراسته شد.

علامه حسن زاده نیز پس از چهار دوره تدریس فصوص الحکم آن را با استفاده از نسخ متعدد خطی و چاپی تصحیح و با تعلیقات تنی چند از اساتیدشان در دو جلد در سال 1386 به چاپ رسانیده اند.

این نسخه که توسط انتشارات بوستان کتاب دفتر تبلیغات اسلامی قم چاپ شده است بهترین و صحیح ترین نسخه چاپی فصوص تاکنون می باشد.

تعلیقات امام خمینی بر فصوص الحکم نیز به صورت مستقل همراه با تعلیقات ایشان بر مصباح الانس چاپ شده است. این تعلیقات را امام خمینی در سال 1355 هجری قمری ( 1315 شمسی) ، نوشته اند.

امام خمینی در تعلیقات بر شرح قیصری بر فصوص الحکم ، به عنوان یکی از آن مصلحانی ظاهر می‌شود که هم فلسفه را قبول دارد، هم منطق را و هم عرفان را، اما در صدد بیان هیچ یک از آنها نیست، بلکه هدفی دیگر را دنبال می‌کند که همان تفاهم بین عرفان ابن عربی با معارف شیعه است، لذا گاهی دیدگاه‌های فلسفی و یا عرفانی قیصری را رد کرده و در مقابل آن، نظریه‌ای جدید را ارائه می‌دهد تا این هدف را به پیش برد.

شروح متعددی از فصوص الحکم نیز هم اکنون در بازار نشر موجود است که از آن جمله می توان شرح خوارزمی، جامی، پارسا، جندی، بالی افندی، قونوی(فکوک)، تلمسانی، عبدالرزاق کاشانی، سید حیدرآملی(تا فص 5 زیرچاپ)، صائن الدین ابن ترکه و نابلسی را نام برد.