این عالم با این نامها شناخته میشود: عالم مادّه، عالم مُلک، عالم طبع، عالم ناسوت، عالم شهادت یا شهادت مطلقه، عالم حس، عالم خلق، اظلم العوالم، عالم دنیا، عالم تضّاد، عالم حجب ظلمانیۀ نفسیه ( ر.ک: رساله سیر و سلوک منسوب به بحرالعلوم، ص۱۳۵، پاورقی۱۰۷)، عالم قیامت صغرای انفسیه ( ر.ک: رساله سیر و سلوک منسوب به بحرالعلوم، ص۹۳، پاورقی۷۲) . پارهای از این تعبیرات در بحث مبدأ سفر توضیح داده شد.
همۀ انسانها با این عالم آشنایند. در این عالم زاده میشوند و رشد میکنند و میمیرند. متأسفانه بیشترین تلاش بشر از گذشته تا کنون صرف شناخت این عالم شده است. او قدمهای بلندی هم در این زمینه برداشته است، اگرچه هنوز مجهولات فراوانی برای او وجود دارد.
در شناخت این عالَم، فلسفه و عرفان نیز علم تجربی را همراهی میکنند، اما با سه زاویۀ دید. علم تجربی وجود را همسنگ این عالم میپندارد. از دیدگاه او این عالم نه مَختم قوس نزول است و نه مبدأ قوس صعود. فلسفه، این عالم را به عنوان بخشی از هستی که نقش مهمی هم در مجموعه جهان هستی دارد به حساب میآورد. مثلاً این عالم را مایۀ دوام فیض میشمرد و میگوید:
«لولا التضاد لما دام الجود عن المبدء الجواد»
نگاه عرفان به این عالم در بحث مبدأ سفر گذشت.منابع :
- سیر و سلوک (طرحی نو در عرفان عملی شیعی)، آیتالله علی رضائی تهرانی، ص 456