1 - همانگونه که در آغاز بحث آمد، مقصود از کارها، حالات و آفات، بخش عمومی و نه بخش خصوصی اینهاست.
2 - تفاوت دید حکمت مشاء، حکمت اشراق، حکمت متعالیه با عرفان در شناخت خصوصیات عالم عقل و عالم مثال (به جز حکمت مشاء که به مثال معتقد نیست) زیاد نیست و به همین علت برای شناخت این عوالم میتوان از آموزههای حکمی بهره جست.
3 - از آنجا که «قرآن»، «برهان» و «عرفان» از هم جدایی ندارند ( حضرت استاد آیتالله حسن حسنزاده آملی کتابی با همین نام دارند که چاپ شده است)، نظر پیشنهاد شده، افزون بر اینکه مشهود عارفان است، قابل اثبات فلسفی و دینی نیز هست. مرحوم علامه بحرالعلوم در رسالۀ سیر و سلوک خود تلاش وسیعی کردهاند که پارهای آیات و روایات را با عوالم پیشنهادی دوازدهگانۀ خود ـ که آنها را منطبق بر عوالم سه گانه طبع و مثال و عقل میدانند ـ تطبیق کنند (ر.ک: رساله سیر و سلوک منسوب به بحرالعلوم، ص۶۶، پاورقی۴۴).
منابع :
- سیر و سلوک (طرحی نو در عرفان عملی شیعی)، آیتالله علی رضائی تهرانی، صص475 تا 476