بر اساس تشکیکی بودن فیضِ اطلاقی حق، هر یک از مقامات در جمیع مقامات حضور دارد، در مراتب بالا حقیقتش و در مراتب پایین رقیقتش.
ملا عبدالرزاق کاشانی گوید:
«ترتّب هذه المقامات و اندراج بعضها تحت بعض کترتب الانواع و الاجناس و اندارج بعضها تحت بعض، فللعالی صوره فی السافل و للسافل رتبه فی العالی لا کترتب مراقی السلّم حتّی لا یکون صاحب العالی علی السافل ... کما ذکر فی التوبه ...» (شرح منازل السائرین، ص۲۴)؛
«ترتیب این مقامات و قرار گرفتن برخی از آنها در تحت بعضی دیگر همانند ترتیب انواع و اجناس است که بالایی صورتی در زیرین دارد و زیرینی رتبه و درجهای در بالایی دارد و نه همانند پلههای نردبان که کسی که بر پلۀ بالاتر است، روی پلۀ پایین قرار ندارد. این مطلب را در مورد توبه توضیح دادیم و مثال زدیم».
کاشانی در توضیح مطلب فوق حضور مراتب توبه را در همۀ مراتب برای نمونه میآورد و مینویسد:
«ان اصل التوبۀ فی البدایات: الرجوع عن المعاصی بترکها و الاعراض عنها.
و فی الابواب: ترک الفضول القولیه و الفعلیه المباحه و تجرید النفس عن هیآت المیل الیها و بقایا النزوع الی الشهوات الشاغله عن التوجه الی الحقّ.
و فی المعاملات: الاعراض عن رؤیه فعل الغیر و الاجتناب عن الدواعی و افعال النفس برؤیه افعال الحق.
و فی الاخلاق: التوبه عن ارادته و حوله و قوّته.
و فی الاصول: الرجوع عن الالتفات الی الغیر و الفتور فی العزم.
و فی الاودیۀ: الانخلاع عن علمه بمحو علمه فی علم الحق و التوبۀ عن الذهول عن الحق فی حضوره و لو طرفۀ عین.
و فی الاحوال: عن السلوّ عن المحبوب و الفراغ الی ما سواه و لو الی نفسه.
و فی الولایات: عن الهدوّ بدون الوجد و عن التکدر بالتلوین و الحرمان عن نور الکشف.
و فی الحقائق: عن مشاهده الغیر و بقاء الانیه.
و فی النهایات: عن ظهور البقیه»(شرح منازل السائرین، ص۱۶).
توبه در «بدایات»: بازگشت از معاصی به ترک عملی و اعراض از آنها است.
توبه در «ابواب»: ترک کارهای بیهوده و گفتارهای بیهودۀ مباح است و دل را از میل به آنها خالی ساختن و از بقایای میل به شهوات که از توجه به حق باز میدارد، برهنه ساختن است.
توبه در «معاملات»: اعراض از دیدن کاری از غیر حق و پرهیز از انگیزهها و کارهای نفس است، به سبب دیدن کارهای حقّ متعال.
توبه در «اخلاق»: دست کشیدن از ارادۀ خود و حول و قوّۀ خویشتن است.
توبه در «اصول»: بازگشت از توجّه به غیر حق و سستی در اراده و عزم دیدار یار است.
توبه در «اودیه»: برهنه شدن سالک از دانش خویش است، به محو علمش در علم حق متعال و دست کشیدن از فراموشی حق است، در حضور او اگرچه به مقدار چشم بر هم زدنی.
توبه در «احوال»: بازگشت از فراموشی محبوب و همچنین از روی به سوی غیر او (حتی خویشتن) داشتن است.
توبه در «ولایات»: بازگشت از هُدوّ بدون وجد و از مکدّر شدن به «تلوین» و محروم ماندن از نور کشف است( وجد و تلوین، از اصطلاحات عرفان است که باید در جای خود شرح داده شود).
توبه در «حقائق»: بازگشت از مشاهدۀ غیر حق و باقی ماندن هستی سالک است.
و توبه در «نهایات»: بازگشت از ظهور بقیهای از بقایای هستی سالک پس از فناء است.منابع :
- سیر و سلوک (طرحی نو در عرفان عملی شیعی)، آیتالله علی رضائی تهرانی، صص477 تا 479