عرفان شیعی

عرفان اسلامی در بستر تشیع

عرفان شیعی

عرفان اسلامی در بستر تشیع

اهل معرفت گویند: «النهایات هی الرجوع الی البدایات» این مطلب از جنید بغدادی مأثور و سپس در نزد همه عارفان مقبول است (شرح منازل السائرین کاشانی، ص۲۵). کاشانی در شرح آن گوید:

«فکل ما فی النهایۀ له صورۀ فی البدایۀ الاّ ان بین الصورتین بوناً بعیداً فان المبتدی یفعل ما یفعل بنفسه و المنتهی یفعل ما یفعل بالحق» (شرح منازل السائرین کاشانی، ص۲۵)؛

«هر چه در پایان است، صورتی در آغاز دارد، جز اینکه میان صورت پایانی و آغازین فاصله بسیار است، زیرا سالکِ مبتدی هر آنچه می‌کند، «خود» می‌کند و عارف کامل هر آنچه می‌کند، «خدا» می‌کند».

خواجه عبدالله مغربی معروف به خواجه حوراء چه عالی در رسالۀ «نور وحدت» می‌گوید:

«ای سید! عارفی رفیع مرتبه می‌فرمود که:‌ درویشی تصحیح خیال است. یعنی غیر حق در دل نمانَد، الحق خوب فرمود»(عوارف المعارف، ص۷ـ۱۱).

آری، درویشی، تصحیح خیال است.

درویشی، بازگرداندن مال است به صاحبش.

درویشی، دست از دزدی برداشتن و در امانت خیانت نکردن است.

درویشی، واقع‌بینی و استجابت دعای «اللهم ارنی الاشیاء کما هی»(عوالی اللئالی، ج۴، ص۱۳۲) است.

به تعبیر یکی از اساتید(استاد آیت‌الله حسن‌زاده آملی دام ظلّه که به حق از نوادر عصر ما به شمار می‌روند): 

عارف که به کمال می‌رسد، یعنی به جایی می‌رسد که می‌بیند و می‌یابد: «خداست و بس و دارد خدایی‌اش را می‌کند».



منابع : 

  • سیر و سلوک (طرحی نو در عرفان عملی شیعی)، آیت‌الله علی رضائی تهرانی، صص488 تا 489