همانگونه که «صعود» سالک ممکن است با تعجیل انجام شود که «جذبه» نامیده میشود یا به صورت عادی که «سلوک» نامیده میشود، «سقوط» سالک هم که اصطلاحاً «استدراج» نامیده میشود، گاه به تعجیل است و سالک یکباره به اسفل سافلین برمیگردد و گاه به تدریج و آهسته و آرام. واژهی استدراج غالبا به دومی گفته می شود.
این بدان بستگی که دارد علت سقوط سالک چه باشد، گاه علت سقوط آن قدر در اسقاط سالک قوی است که به طرفۀ العینی سالک را به اسفل درکاتِ بُعد میفرستد و گاه در آن حدّ قوی نیست و آهسته و به تدریج سالک را به «استدراج» میکشد.
باید دانست که قسم دوم پرخطرتر است، زیرا در بسیاری از مواقع سالک خود نمیفهمد که عقبپگرد دارد و به محفوظات و متخیلاتش سرگرم و خوش است. به تعبیر قرآن:
«سَنَسْتَدْرِجُهُمْ مِنْ حَیثُ لا یعْلَمُونَ * وَأُمْلِی لَهُمْ إِنَّ کَیدِی مَتِینٌ» (اعراف/۱۸۲)؛
«به تدریج از جایی که نمیدانند گریبانشان را خواهیم گرفت و به آنان مهلت میدهم که تدبیر من استوار است».منابع :
- سیر و سلوک (طرحی نو در عرفان عملی شیعی)، آیتالله علی رضائی تهرانی، ص 490