1 - تعداد سفرها در متن واقع: اسفار اربعه در متن واقع یک سفر بیش نیست که ما به اعتبار خصوصیات مقاطع آن را به ۴ بخش تقسیم کردهایم، همانند تقسیم یک حرکت که واحدی است متصل به بخشهای گوناگون و یا تقطیع زمان به ثانیه، دقیقه، ساعت، شبانه روز، ماه، سال و ... .
2 - رابطة اسفار با یکدیگر: سفر اول و سوم کاملاً عکس یکدیگرند، زیرا مبدأ و منتهایشان مقابل یکدیگر است. علاوه بر اینکه سفر سوم بالحق است و سفر اول نیست و یا به تعبیر دقیقتر، هر دو بالحق است، اما باء در «بالحق» در سفر اول باء مصاحبت است و در سفر سوم باء ملابست (دقت شود)، ولی سفر دوم و چهارم تقابلشان من وجه است، زیرا با اینکه در مبدأ و منتها مختلفند، اما هر دو بالحقاند یعنی باء در هر دو باء ملابست است.
3 - تفاوت سفر اول با دیگر سفرها: سفر اول اختیاری است و با اراده و اختیار سالک انجام میگیرد، البته همراه با سائق توفیق و قائد جذبه، ولی سفرهای دیگر اختیاری سالک نیست [۲۰]، زیرا ارادة سالک در ارادة حق فانی شده و خدا برای او اختیار و انتخاب میکند، بلکه ممکن است ظرف ارادة کلی حق تعالی نسبت به اداره و تربیت موجودات قرار بگیرد، چنانکه از ائمه: روایت شده:
«بَلْ قُلُوبُنَا أَوْعِیَة لِمَشِیَّة اللَّه» (بحارالانوار، ج۲۵، ص۳۳۶)؛
«دلهای ما ظروف ارادة حق تعالی است».منابع :
- سیر و سلوک (طرحی نو در عرفان عملی شیعی)، آیتالله علی رضائی تهرانی، صص 508 تا 509