عرفان شیعی

عرفان اسلامی در بستر تشیع

عرفان شیعی

عرفان اسلامی در بستر تشیع

انسانی که اسفار اربعۀ او تکمیل شده، کون جامع، مظهر کلی و آیت عظمای خدا می‌شود. عرفان به ۵ «حضرت» معتقد است و از آن به حضرات خمس تعبیر می‌کند. این عوالم عبارتند از:

1 - عالم الوهیت (عالم اسماء و صفات الهی و لوازم آن)

2 - عالم عقل (جبروت)

3 - عالم مثال (برزخ، ملکوت)

4 - عالم طبع (دنیا، ناسوت)

5 - عالم انسان کامل

پس انسان خود یک عالم است، آن هم نه عالم صغیر که عالم کبیر. به تعبیر امیرالمؤمنین علیه السلام:

و تحسب أنک جرم صغیرو فیک انطوی العالم الاکبر(دیوان امام علی علیه السلام)

«ای انسان آیا تو با اینکه در درون خود جهانی بزرگ را جای داده‌ای، گمان می‌بری که جسمی کوچک هستی؟»

انسان ـ و نه هیچ موجود دیگر ـ جامع جمیع عوالم چهارگانه است و به همین دلیل به «کونِ جامع» در عرفان نام‌گذاری شده و مظهر اتمّ الهی و آیت عظمای اوست. امیرالمؤمنین صلواة الله علیه که سرسلسلۀ همۀ عارفان است، در حق خود می‌فرماید:

«مَا لِلَّهِ آیۀ أَکْبَرُ مِنِّی»(بحارالانوار، ج۲۳، ص۲۰۶ و ج۳۶، ص۱؛ بصائر الدرجات، ص۷۶؛ تفسیر القمی، ج۱، ص۳۰۹)؛

«برای خدا نشانه‌ای بزرگ‌تر از من نیست».

بی‌جهت نیست که خداوند متعال پس از تبیین خلقت انسان ـ و نه هیچ موجود دیگر ـ می‌فرماید:

«فَتَبَارَکَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخَالِقِینَ»(مؤمنون/۱۴)؛

«آفرین بر خدا که بهترین آفریننده است».

اگر خدا با آفرینش آدمی بهترین آفریننده است، پس انسان هم بهترین آفریده شده است.

مغربی، عارف پارسی‌سرای چه خوب سروده است:

اگـر چه آینۀ روی جان‌فزای تواند

همه عقول و نفوس و عناصر و افلاک

ولی کسی ننماید تو را چنانکه تویی

بـه جز دلِ من مسکین بی‌دلِ غمناک

ظهور تو به من است و وجود من از تو

فلستَ تظهر لولای لم أک لولاک(دیوان شمس مغربی)

تذکر:

آیت خدا از همۀ جهات خدانماست و از این‌رو، برخورد با او انسان را به یاد خدا می‌اندازد و به همین جهت دستور داریم با کسانی هم‌نشینی کنیم که

«یذَکِّرُکُمُ اللَّهَ رُؤْیتُهُ»( کافی، ج۱، ص۳۹؛ بحارالانوار، ج۱، ص۲۰۳)؛

«دیدارشان شما را به یاد خدا می‌اندازد».

بنابراین اگر با دیدن کسی به یاد شیطان و دنیا و اعتبارات پوچ و بی‌اساس افتادیم، او سزاوار لقب «آیۀ الشیطان» است. آنجا که خداوند برخی انسان‌ها را شیطان معرفی کند:

«شَیاطِینَ الإنْسِ وَالْجِنِّ» (انعام/۱۱۲)؛

«شیطان‌های انسی و جنّی».

چه استبعادی وجود دارد که انسانی تشریعاً ـ و نه تکویناً ـ آیۀ الشیطان باشد.


منابع : 

  • سیر و سلوک (طرحی نو در عرفان عملی شیعی)، آیت‌الله علی رضائی تهرانی، صص 512 تا 514