عرفان شیعی

عرفان اسلامی در بستر تشیع

عرفان شیعی

عرفان اسلامی در بستر تشیع

می‌دانیم که سالک الی الله اگر قدم صدق در راه نهد، راهش به سوی حق کوتاه و نزدیک است.

«الرَّاحِلَ إِلَیکَ قَرِیبُ الْمَسَافَه» (مفاتیح الجنان، دعای ابوحمزه ثمالی)؛

«آن‌که به سویت می‌کوچد مسافتش نزدیک است».

همچنین مغناطیس وجودی پروردگار مهربان، جان انسانی را که بر اساس فطرتِ توحیدی بیدار شده همچون کاه و کهربا و آهن و آهن‌ربا به سوی خود می‌کشد، ولی پیمودن همهٔ بخش‌ها و مقاطع راه خدا از نظر دشواری و آسانی، یکسان نیست. بعضی بخش‌ها همچون جادّهٔ هموار و برخی مقاطع همانند گردنه‌ها و کریوه‌هاست. البته به اعتباری، همهٔ راه خدا سربالایی است، زیرا راه مجاهده است وکدح و دشواری به همراه دارد.

در سفرهای زمینی پیمودن گردنه‌ها انرژی بیشتری از آدمی می‌گیرد و آمادگی افزون‌تر می‌طلبد.

در سفرهای آسمانی و روحانی نیز پیمودن گردنه‌ها دشوارتر است.

در قرآن مجید برخی کارها عقبه شمرده شده است. عقبه یعنی: «گردنهٔ مرتفع و سخت، راه یا تنگهٔ بالای کوه، جای دشوارِ برآمدن بر کوه» (ابوالحسن شعرانی و محمد قریب، نثر طوبی، ج۲، ص۱۷۶. چاپ شده در پایان تفسیر ابوالفتوح رازی) به این آیات بنگرید:

«فَلا اقْتَحَمَ الْعَقَبَه * وَمَا أَدْرَاکَ مَا الْعَقَبَه * فَکُّ رَقَبَه * أَوْ إِطْعَامٌ فِی یوْمٍ ذِی مَسْغَبَه * یتِیمًا ذَا مَقْرَبَه* أَوْ مِسْکِینًا ذَا مَتْرَبَه * ثُمَّ کَانَ مِنَ الَّذِینَ آمَنُوا وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ وَتَوَاصَوْا بِالْمَرْحَمَه *أُولَئِکَ أَصْحَابُ الْمَیمَنَه»(بلد/۱۱ـ۱۸)؛

«پس نخواست که از گردنه بالا رود و تو چه می‌دانی که آن گردنه چیست؟ بنده‌ای را آزاد کردن. یا در روز گرسنگی، طعام دادن به یتیمی خویشاوند، یا بینوایی خاک‌نشین افزون بر این از زمره کسانی باشد که ایمان آورده و یکدیگر را به شکیبایی و مهربانی سفارش کرده‌اند. اینانند اصحاب یمین (که نامه اعمالشان روز قیامت به دست راستشان داده می‌شود».

خداوند در این آیات آزاد کردن بندگان و غذا دادن در روز قحطی و گرسنگی به یتیمان و مسکینان خاک‌نشین و سفارش به شکیبایی و رحمت را مصداق گذر کردن از عقبه و گردنه می‌داند. تازه این گردنه‌های «اصحاب یمین» است و می‌دانیم «مقرّبین» بر اساس آنچه در سوره واقعه آمده، از «اصحاب یمین» برترند و باید عقباتی سخت‌تر را پشت سر بگذارند.

اگر «اصحاب یمین» باید بنده‌ای را از بردگی بنده‌ای دیگر آزاد کنند تا از گردنهٔ راه بگذرند، «مقربین» باید جان خویش را از کوچک‌ترین و کم‌ترین تعلّق به هر چه غیر خداست، آزاد کنند تا از گردنه برهند.

غلام همّت آنم که زیر چرخ کبود

ز هر چه رنگ تعلّق پذیرد آزاد است

در تفسیر آیه:

«وَسَقَاهُمْ رَبُّهُمْ شَرَابًا طَهُورًا» (انسان/۲۱)؛

«و پروردگارشان باده‌ای پاک به آنان می‌نوشاند».

آمده است:

«یطَهِّرُهُمْ مِنْ کُلِّ شَیءٍ سِوَی اللَّهِ إِذْ لَا طَاهِرَ مَنْ تَدَنَّسٍ بِشَیءٍ مِنَ الْأَکْوَانِ إِلَّا اللَّه»(بحارالانوار، ج۸، ص۱۱۳. مرحوم علامه مجلسی ابتدا می‌گوید: و قیل، یعنی گوینده این سخن معلوم نیست، ولی در آخر می‌گوید: رَوَوه عن جعفر بن محمد یعنی از امام صادق علیه السلام روایت شده است. اما ظاهراً این عبارت در تفسیر فرات کوفی آمده و گوینده‌اش نویسنده آن کتاب است)؛

«یعنی آنان را از هر چیز جز الله پاک می‌کند، زیرا هرکس به چیزی از جهان هستی جز خدا دل ببندد، آلوده است و طاهر نیست».

اگر اصحاب یمین باید «أَشَدُّ حُبًّا لِلَّهِ» (بقره/۱۶۵) باشند، مقربان باید از این حبّ سوخته باشند و خاکسترشان بر باد رفته باشد.

روی بنما و وجود خودم از یاد ببر

خرمن سوختگان را همه گو باد ببر(دیوان حافظ)

اگر اصحاب یمین باید به یتیمی یا مسکینی نانی بدهند تا از عقبه رد شوند، مقربان باید در راه خدا و زیر شمشیر غمش رقص‌کنان جانی بدهند تا از عقبات راه برهند.

زیر شمشیر غمش رقص‌کنان باید رفت

کان‌که شد کشته او، نیک سرانجام افتاد(دیوان حافظ)

زنده جاوید کیست کشته شمشیر دوست

زان‌که حیات قلوب از دم شمشیر اوست(دیوان فؤاد کرمانی)

اگر برای اصحاب یمین در گذر کردن از عقبات، «ایمان» شرط است، برای مقربان یقین شرط است، آن هم نه علم الیقین که عین الیقین، بلکه حق الیقین.

امیرالمؤمنین علی صلواةالله علیه درباره عارفان می‌فرماید:

«وَ اسْتَلَانُوا مَا اسْتَوْعَرَهُ الْمُتْرَفُونَ وَ أَنِسُوا بِمَا اسْتَوْحَشَ مِنْهُ الْجَاهِلُونَ» (نهج البلاغه، حکمت ۱۴۷)؛

«عارفان کُتل‌پیمایند و از آنچه دیگران سخت می‌شمرند و وحشت می‌کنند، نه تنها نمی‌گریزند که با آن انس دارند و آن را آسان می‌شمارند». 

چه بسیار در حالات سالکان راه خدا آمده است که شب‌های زیادی تا صبح در قبرستان به سر برده‌اند یا در مکان‌های مقدّس خلوت و تاریک همچون مسجد سهله و کوفه شب را صبح کرده‌اند و با یاد حق «اطمینان دل» را شمع تاریکی خود ساخته‌اند.



منابع : 

  • سیر و سلوک (طرحی نو در عرفان عملی شیعی)، آیت‌الله علی رضائی تهرانی، صص 515 تا 518