عرفان شیعی

عرفان اسلامی در بستر تشیع

عرفان شیعی

عرفان اسلامی در بستر تشیع

1 - عزیزی از قول استاد نقل می‌کرد که استاد فرمود:

«هر کس بخواهد در معرفت از اساطین بشود، باید در نفی خواطر بسیار بکوشد».

2 - یکی از کارهای همیشگی سالک از آغاز سلوک نفی خواطر است. آنچه اینجا به عنوان گردنه‌ای از گردنه‌های سیر الی الله گفته شد، نفی خواطر کلی است که با تجلی سلطان معرفت و رسیدن به مقام توحید، البته از راه معرفت نفس، ملازم است.

3 - «حلول» و «اتحاد» با نظریهٔ وحدت وجود در دو طرف تناقض‌اند، پس خلط این دو با یکدیگر ظلمی است عظیم. بسیارند کسانی که از وحدت وجود تصوری جز «حلول»، «اتحاد» و «همه خدایی» ندارند و لذا با آن مخالفند. اینان قربانی جهل خویش‌اند.

حلول و اتحاد اینجا محال استکه در وحدت دویی عین ضلال است(شیخ محمود شبستری، گلشن راز)

4 - توجه به نفس چون مورد تأکید شارع مقدس است، از مصادیق ذکر به حساب می‌آید. صدر المتألهین در اسفار در مباحث نفس عناوینی با تعبیر «باب» دارد، زیرا «معرفت نفس» بابِ «معرفت ربّ» است و لذا به تعبیر حضرت وصی صلواه‌الله علیه «أنفع المعارف»(غرر الحکم) است.

5 - سالک باید از هرچه برای او خاطره می‌آورد، بگریزد.

استاد می‌فرمودند:

«سفر به خصوص در آغاز سلوک برای سالک ضرر دارد، زیرا خاطره می‌آورد».

عزیزی از شاگردان مرحوم حاج شیخ عباس قوچانی (وصی رسمی سلوکی مرحوم قاضی) نقل کرد که روزی با مرحوم قاضی در کوچه‌های نجف می‌رفتیم، کودکی سنگی بر تیرآهن نصب شده در کوچه زد و صدایی برخاست. مرحوم قاضی برگشتند و خطاب به شاگردان همراهشان فرمودند:

«حتی همین قدر صدا در ایجاد خاطره نقش دارد و به سلوک ضرر می‌رساند».

خواندن رمان‌های بی‌محتوا، دیدن فیلم‌ها و نمایشنامه‌های غیرمذهبی که اثر ناروایی بر روان آدمی می‌گذارد، سفرهای غیر زیارتی و غیر ضروری، جلسات و نشست‌های دوستانه‌ی لغو، آموختن دانش‌هایی که نه برای دین مفید است، نه برای دنیا، گشتن در سایت‌های اینترنتی بدون هدف تعریف شده‌ی عقلایی و... جز ایجاد خاطره و صد چندان مشکل‌تر ساختن عملِ نفی خواطر نتیجه‌ای به دنبال ندارد.

6 - گاه افرادی به سلوک می‌پردازند که تحولی در زندگیشان رخ داده است و در گذشته به معاصی آلوده بوده‌اند. حقیر در دانشگا‌ه‌ها با جوانانی از این دست برخورد داشته‌ام. استاد می‌فرمودند:

«پس از عمل توبه و احساس آمرزش و آرامش حاصل از آن، سالک حق ندارد تصاویری از گناهان لذّت‌بخش خویش ـ همانند ارتباطات نامشروع با زنان و... ـ را به یاد آورد. باید همه‌ی آنها را دفن کند وبا امید به رحمت الهی سیر خود را آغاز کند و ادامه دهد».

عزیزی می‌گفت:

«پس از انجام عمل توبه که به دستور استادم انجام دادم، آن‌قدر مورد عنایت خداوند قرار گرفتم که هرچه به ذهنم فشار آوردم، حتی یک مورد گناه از گناهان گذشته به یادم نیامد که نیامد».

خوشا به حالش که حدیث نبوی را وجدان کرد. پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم فرمود:

«التَّائِبُ مِنَ الذَّنْبِ کَمَنْ لَا ذَنْبَ لَهُ»(کافی، ج۲، ص۴۳۵؛ بحارالانوار، ج۶، ص۲۱)؛

«هر کس از گناه توبه کند، گویا هیچ گناهی نداشته است».


منابع : 

  • سیر و سلوک (طرحی نو در عرفان عملی شیعی)، آیت‌الله علی رضائی تهرانی، صص 541 تا 542