در این بخش در صدد آن هستیم که به این پرسش پاسخ دهیم:
آیا در سفر الی الله راه میان بر وجود دارد؟ اگر هست، کدام است؟
میدانیم که این پرسش برای همه جذاب است، زیرا در سرشت آدمی آسایشطلبی و شتابزدگی ریشه دارد.
خداوند میفرماید:
«وَکَانَ الإنْسَانُ عَجُولاً» (اسراء/۱۱)؛
«انسان همواره شتابزده است» و نیز،
«خُلِقَ الإنْسَانُ مِنْ عَجَلٍ» (انبیاء/۳۷)؛
«آدمی از شتاب آفریده شده است».
البته عجله کار خوبی نیست، ولی در کار خیر خوب است. به تعبیر بزرگان:
«خَیرُ الْخَیر ما کانَ عاجله»؛
«بهترین کار خیر، با شتابش میباشد».
خداوند در قرآن گاه از اینگونه شتابها دربارۀ انبیا حکایت میکند. مثلاً خطاب به موسی علیه السلام که پیش از قومش به کوه طور رفته بود، فرمود:
«وَمَا أَعْجَلَکَ عَنْ قَوْمِکَ یا مُوسَی * قَالَ هُمْ أُولاءِ عَلَی أَثَرِی وَ عَجِلْتُ إِلَیکَ رَبِّ لِتَرْضَی» (طه/۸۳ و ۸۴)؛
«و ای موسی، چه چیز تو را واداشت که از قومت پیشی بگیری و عجله کنی؟ گفت: اینان در پی منند و من ای پروردگارم به سویت شتافتم تا خشنود شوی».
و خطاب به پیامبر خاتم فرمود:
«وَلا تَعْجَلْ بِالْقُرْآنِ مِنْ قَبْلِ أَنْ یقْضَی إِلَیکَ وَحْیهُ» (طه/۱۱۴)؛
«در خواندن قرآن پیش از آنکه وحی آن بر تو پایان یابد شتاب مکن»
حال، چه کار خوبی و چه عمل خیری برتر از سیر الی الله و راه یافتن به حرم الله و نشستن در مقعد صدقٍ عند الله.
استاد میفرمود:
سالک باید آنقدر امیدش به پروردگار زیاد باشد که هر شب که میخوابد، امید داشته باشد صبح کاملشده برخیزد و شاهد وصل را در آغوش کشیده باشد».
به تعبیر حافظ:
من این مراد بینم به خود که نیمشبی
به جای اشک روان در کنار من باشی(دیوان حافظ)
بلکه باید گفت:
به امید وصال روی دلبر
سرم هر شب نَهَم بر روی بستر (شعر از نویسنده است)منابع :
- سیر و سلوک (طرحی نو در عرفان عملی شیعی)، آیتالله علی رضائی تهرانی، صص 543 تا 544