از مجموع آنچه گفته شد، میتوان چنین نتیجه گرفت:
«راه راست» راه عبادت و عبودیت پروردگار است، عبادت خالصانه که از هرگونه شرک به دور است و بدین جهت، نه سوداگرانه است و نه بردهوار، که عبادتی است از سر استحقاقِ معبود و شاکرانه.
«راه راست» که راه عبودیت است، همان حقیقت دین حنیف است که انبیا و به خصوص معلم بزرگ توحید، ابراهیم خلیل و سپس انبیای ابراهیمی و در صدر و رأس آنها پیامبر خاتم محمد بن عبدالله صلی الله علیه وآله وسلم بدان خواندهاند.
«راه راست» همان راه ولایت است که تجلی کاملش در انبیا و اوصیا است و بهویژه سید الانبیاء محمد و سید الاوصیاء علی، مجلای اتمّ آن هستند.
سایر راهها دو گونهاند. یا از سبل سلاماند یا نه. آنها که از سبل سلاماند، به خدا میرسند، ولی نزدیکترین راه نیستند و به مقدار ناخالصیهایشان از راه مستقیم زاویۀ انحراف پیدا میکنند و اما آنها که از سبل سلام نیستند، اگرچه به خدا میرسند، ولی به قهر و غضب و انتقام حق میرسند. آنها «سبل سلام» نیستند، بلکه «سبل شقاء» هستند، یعنی راههای شقاوت و بدبختی.
اینکه انبیا، اوصیا، چهارده معصوم: و بهویژه امیرمؤمنان علی بن ابیطالب علیه السلام صراط مستقیم معرفی شدهاند، به این دلیل است که اینان صاحبمنصبان این راه و پیشگامان آن هستند و هرکس به حقیقتِ آنها ـ و نه به تخیلی واهی از آنها ـ نزدیکتر باشد، به صراط مستقیم نزدیکتر است، زیرا در راه آنها و سیره و روش آنها ذرهای ناخالصی وجود ندارد. آیا معصومی که خداوند هر نوع پلیدی را از او دور ساخته (احزاب/۳۳)، میتواند با شرک و ضلال ارتباطی داشته باشد؟
کار پاکان را قیاس از خود مگیر
گرچه باشد در نوشتن شیر شیر(مثنوی مولوی).
آری:
از علی آمـوز اخلاص عمـل
شیر حق را دان منزّه از دغل(مثنوی مولوی).
می دانیم که عمل آدمی آنگاه قبول درگاه حق میشود که خالص باشد. خدا فرموده:
«أنا اغنی الشرکاء» (بحار الانوار، ج۶۷، ص۲۲۲؛ ج۶۹، ص۲۸۲ و ص۳۰۴)؛ «من بی نیازترین شریک هستم»، زیرا سهم خودم را به شریکم میبخشم. قبول درگاه حق شدن رشد میآورد. «فَتَقَبَّلَهَا رَبُّهَا بِقَبُولٍ حَسَنٍ وَأَنْبَتَهَا نَبَاتًا حَسَنًا»( آل عمران/۳۷)؛
«پس پروردگارش او را (مریم را) به خوبی پذیرا شد و او را نیکو رشد داد و بار آورد».
پس صراط مستقیم یکی بیش نیست و آن پاکترین و بیپیرایهترین راهها به سوی خداست. هرچه خلوص راه و کار آدمی بیشتر باشد، به صراط مستقیم نزدیکتر است و هرچه ناخالصی در آن بیشتر باشد، زاویۀ انحرافش بیشتر و مسیرش تا حق طولانیتر خواهد بود.
«صراط مستقیم» معصوم است و لذا هم به حق میرسد و هم به حق میرساند. اگر کسی همانند اصحاب سرّ ائمه اطهار: زیر نظر جلوداران و متمکّنان در صراط مستقیم پای در راه نهاد، محال است که به کمال انسانی نرسد.
«فالراغب عنکم مارق و اللازم لکم لاحق و المقصر فی حقکم زاهق(مفاتیح الجنان، فرازهایی از زیارت جامعه کبیره)»؛
«روگردان از شما از راه راست و صراط حق بیرون است و آنکه ملازم شماست، به شما پیوسته و به حق میرسد و کوتاهیکننده در حق شما هلاک میشود».