1 - سیر و سلوک یعنی تلاش در جهت پیمودن نزدیکترین راه به سوی خدا که همان «راه راست» است، پس خود سیر و سلوک راهی «میان بر» در میان راهها به سوی خدا است، این راه، راهی خاص است و نباید با مشابهاتش یکسان دانسته شود. در بخش راههای مشابه و انحرافی سفر به این بحث خواهیم پرداخت.
2 - گاه گفته میشود «عشق» و یا «مراقبه» و یا «معرفت نفس» و یا «توسل به اولیای حق و بهویژه سید الشهداء حسین بن علی علیهما السلام » و یا «تسلیم کامل در برابر کامل بودن» راه میانبُر است، همۀ اینها صحیح است. به این معنا که در «نابگرایی» در سیر الی الله نقش اساسی دارد. به توضیح هریک از اینها در جای خود پرداختهایم.
3 - اخلاص در عمل درجاتی دارد و درجات پایینش با ناخالصیها همراه است. پس در فضیلت اخلاص هم باید نابگرا بود.
4 - عارفان گفتهاند: کمبودهای هر رتبۀ سلوکی در مراتب بالاتر برطرف میشود. به نظر میرسد این معیار در صراط مستقیم جاری نباشد. مراتب صراط مستقیم بیپیرایهاند و از کمبود و نقص مبرّاست.
5 - اینکه از سخن مرحوم علامه طباطبایی دانستیم که صراط مستقیم مانند بزرگراهی بدون تقاطع و معصوم است و به مقصد و مقصود میرسد و میرساند، باید تحلیل شود. اگر مراد این است که این راه قابلیت رساندن دارد، کاملاً صحیح است، ولی اگر مراد این باشد که استدراج و بازگشت و امتحان و انحراف نسبت به آن ممکن نیست، ظاهراً تمام نیست. افرادی داشتهایم که حتی فنا به صورت حال ـ و نه ملکه ـ برایشان پیدا شده و در آخر لغزیده و عقبگرد کردهاند. استاد دربارۀ یکی از نزدیکترین شاگردان مرحوم سیدهاشم حداد چنین معتقد بودند. آیا اینگونه افراد در صراط مستقیم نبودند؟!
منابع :
- سیر و سلوک (طرحی نو در عرفان عملی شیعی)، آیتالله علی رضائی تهرانی، ص 561