ابن سینا گوید:
«المعرض عن متاع الدنیا و طیّباتها یخص باسم الزاهد و المواظب علی فعل العبادات من القیام و الصیام و نحوهما یخص باسم العابد و المتصرّف بفکره الی قدس الجبروت مستدیما لشروق نور الحقّ فی سرّه یخصّ باسم العارف و قد یترکّب بعض هذه مع بعض»(الاشارات و التنبیهات، نمط ۹، ج۳، ص۳۶۹)؛
«آنکه از کالای دنیا و لذّتهایش رو گردانده است، زاهد نامیده میشود و کسی که بر انجام عبادات از قبیل نماز و روزه مواظبت دارد، به نام عابد شناخته میشود و آنکه فکر و ضمیر خود را از توجه به غیر حق بازداشته و متوجه عالم قدس ساخته تا نور حق بدان بتابد، به نام عارف شناخته میشود. البته گاهی برخی از این عناوین با برخی دیگر جمع میشود».
ظاهر عبارت مذکور این است که زهد و عبادت و عرفان قابل اجتماع با یکدیگر است.
مرحوم مطهری گوید:
«اینها ممکن است منفرداً و یا مجتمعاً پدید آیند که مجموعاً هفت صفت میتوان فرض کرد، یعنی زهد تنها، عبادتِ تنها، عرفان تنها، زهد و عبادت، زهد و عرفان، عبادت و عرفان، زهد و عبادت و عرفان. در میان این هفت صفت که فرض شد چند صفت است که باید گفت عملاً وقوع ندارد و آن صفت سوم و پنجم و ششم است. یعنی عارف تنها و عارف زاهد غیر عابد و عارف عابد غیر زاهد، زیرا ممکن نیست که کسی بدون آنکه مراحل زهد و عبادت را طی کند به مرحلة عرفان برسد»(مقالات فلسفی، ج۲، ص۱۴۸).
پس از این، در مقام جمعبندی خواهیم گفت که امکان اجتماع عرفان با زهد و عبادت، خاماندیشانه است. در نظر دقیق، زهد زاهد با زهد عارف اشتراک لفظی دارد و عبادت عابد با عبادت عارف فقط در لفظ شریک است. عارف، زهد زاهد و عبادت عابد را شرک و توهین به حق تعالی میداند. پس باید گفت اقسام منحصر در ۴ قسم است: زاهد، عابد، زاهد عابد و عارف.
منابع :
- سیر و سلوک (طرحی نو در عرفان عملی شیعی)، آیتالله علی رضائی تهرانی، صص 569 تا 570