عرفان شیعی

عرفان اسلامی در بستر تشیع

عرفان شیعی

عرفان اسلامی در بستر تشیع

ابن سینا در تکمیل مطالب گذشته می‌گوید:

«المستحل توسیط الحق مرحوم من وجه فانه لم تُطعم لذّة البهجة به فیستعظمها، انّما معارفته مع اللذات المخدجة فهو حنون الیها، غافل عمّا ورائها، و ما مثله بالقیاس الی العارفین الا مثل الصبیان بالقیاس الی المحنکین، فانهم لما غفلوا عن طیّبات یحرص علیها البالغون و اقتصرت بهم المباشرة علی طیّبات اللعب صاروا یتعجبون من اهل الجدّ اذا ازوروا عنها عایفین لها عاکفین علی غیرها، کذلک من غضّ النقص بصره عن مطالعة بهجة الحق اعلق کتفیه بما یلیه من اللذات ـ لذات الزور ـ فترکها فی دنیاه عن کره و ما ترکها الا لیستأجل اضعافها و انما یعبد الله تعالی و یطیعه لیخوّله فی الآخرة شبعة منها فیبعث الی مطعم شهیّ و مشرب هنیء و منکح بهی و اذا بعثر عنه فلا مطمح لبصره فی اُولاه و اُخراه الاّ الی لذات قبقبه و ذبذبه و المستبصر بهدایة القدس فی شجون الإیثار قد عرف اللذة الحق و ولّی وجهه سمتها مسترحما علی هذا المأخوذ عن رشده الی ضدّه و ان کان ما یتوخّاه بکدّه مبذولاً له بحسب وعده»(مقالات فلسفی، ج۲، ص 377)؛

«آن‌کس که واسطه قرار دادن خداوند را برای مطلوب دیگر روا می‌دارد، از جهتی مورد ترحّم است، زیرا او لذّت ابتهاج و لذت بردن با خدا را نچشیده تا آن را بزرگ بشمارد؛ او فقط لذت‌های ناقص را می‌شناسد و به همان‌ها مایل و از لذات بالاتر غافل است. داستان او نسبت به عارفان داستان کودکان نسبت به مردان پخته و تجربه‌دیده است.

کودکان چون از خوشی‌هایی که بزرگان حریصانه طالب آنند، غافلند و به سرگرمی‌های کودکانه بسنده کرده‌اند، از مردان بزرگ و جدّی ـ آن گاه که آنها را بی‌اعتنا نسبت به آنها و روی‌آور نسبت به امور دیگر می‌بینندـ تعجب می‌نمایند. همچنین کسی که نقصان و عدم قابلیت، چشم او را از مطالعة بهجت و خوشی خداوند بسته است، فقط به لذّات دنیوی نزدیک خود چنگ می‌زند. چنین کسی ترکِ دنیا نمی‌کند مگر با ناراحتی و آن هم به خاطر دست‌یابی به چند برابرش در آینده (بهشت). 

او فقط خدا را بدین جهت عبادت و اطاعت می‌کند که در آن دنیا به سوی خوراکی لذیذ، آشامیدنی گوارا و همسری زیبا مبعوث گردد. چنین شخصی در دنیا و آخرت جز به لذّات شکم و پایین‌تنه‌اش نمی‌اندیشد. اما آن کس که با راهنمایی باطنی، چشم بصیرتش در وادی‌های فداکاری روشن شده است، لذّت واقعی را می‌شناسد و به سوی آن رو می‌آورد در حالی که به حال آن شخص ناقص که از کمال به نقص روی کرده دل می‌سوزاند. اگرچه به او هم بر اساس وعدة الهی آنچه می‌طلبد، داده خواهد شد».



منابع : 

  • سیر و سلوک (طرحی نو در عرفان عملی شیعی)، آیت‌الله علی رضائی تهرانی، صص 573 تا 575