از مجموع عبارات گذشته نکات فراوانی قابل استفاده است که به برخی اشاره میکنیم:
1 - عرفان، زهد و عبادت قابل جمع هستند و ممکن است کسی هر دو یا سه عنوان را داشته باشد.
2 - زهد زاهد و عبادت عابد تفاوتی اساسی و بنیادی با زهد و عبادت عارف دارد.
3 - زهد و عبادت و عرفان عارف مربوط به «سرّ» اوست، ولی در زاهد و عابد مربوط به ظاهر و جسم آنهاست.
4 - قوای شهویه، غضبیه، خیالیه و وهمیّه اگر ریاضت نبینند، سرکشی میکنند.
5 - زهد و عبادت زاهد و عابد نوعی معامله است، معاملهای که «خدا» در آن وجهالمصالحه قرار گرفته است.
6 - همة انسانها حتی عُبّاد و زهّاد در قیاس با اهل معرفت در حکم کودکانی هستند که به بازیهای کودکانه دل خوش کردهاند.
7 - غیر عارفان ضعف بصیرت دارند.
8 - خدا زاهد و عابد را به آنچه میخواهند «گریز از دوزخ و رسیدن به بهشت و نعمتهایش» میرساند، زیرا خدا به وعدة خویش وفا میکند.
9 - زاهد و عابد از جهتی قابل ترحّماند، زیرا به مقدار درک و فهم خویش عمل میکنند.
10 - ریاضت عارفان که برای تأدیب و تعوید (عادت کردن) قواست، باید تا آنجا ادامه پیدا کند که «همگامی قوا با سرّ درون» برای قوا ملکه گردد.
منابع :
- سیر و سلوک (طرحی نو در عرفان عملی شیعی)، آیتالله علی رضائی تهرانی، صص 575 تا 576