عرفان شیعی

عرفان اسلامی در بستر تشیع

عرفان شیعی

عرفان اسلامی در بستر تشیع

«تجربة شخصی ما و حکایات شنیده شده شکی در وقوع کارهای خارق عادت باقی نمی‌گذارد. کمتر کسی است (از ما) که کار خارق عادت ندیده یا نشنیده باشد. همة ما کم یا زیاد از این‌گونه کارها دیده و شنیده‌ایم.

اگر دقت کنیم، اکثر این کارها، به اسباب عادی طبیعی باز می‌گردد و سه گونه است:

الف. کارهای خارق عادتی که صاحبانش بر اثر تمرین و عادت بر آنها قدرت یافته‌اند، مانند خوردن زهر، حمل اجسام سنگین و راه رفتن بر روی طناب در هوا.

ب. کارهای خارق عادتی که علتش بر مردم مجهول است، مثل اینکه کسی ماده‌ای به خود بمالد که مانع آتش باشد و سپس وارد آتش شود یا نوشته‌ای نامرئی که در برابر آتش ظاهر می‌شود.

ج. کارهای خارق عادتی که با حرکات سریع انجام می‌شود، مانند کارهای شعبده‌بازها.

همة این انواع سه‌گانه دارای اسباب و علل طبیعی و عادی هستند که ما نمی‌فهمیم یا نمی‌توانیم، زیرا تمرین نکرده‌ایم.

اما همة کارهای خارق عادت چنین نیستند؛ یعنی همه مستند به اسباب طبیعی عادی نیستند، بلکه بعضی واقعا خارق عادت است. مانند خبر دادن از غیب و به خصوص آینده و نیز تأثیرگذاری در دوستی‌ها و دشمنی‌ها و گره‌زدن‌ها و گره‌گشایی‌ها و بیمار ساختن یا خواباندن اشخاص و احضار ارواح یا حرکت دادن اجسام با اراده که این کارها از اصحاب ریاضت، دیده شده و قابل انکار هم نیست.

بعضی را خود دیده‌ایم و برخی را کسانی که سخنشان قابل تشکیک نیست، نقل کرده‌اند و هم اینک مرتاضان فراوانی در ایران و هند و دیگر کشورها هستند که از این کارها می‌کنند.

اگر خوب در ریاضات این گروه و تجربه‌های عملی‌شان با همة تنوعی که دارند دقت کنیم، باید بگوییم این کارها همه مستند به «قوة اراده» و «ایمان به تأثیر» است. البته اراده تابع علم و اعتقاد است. این ارادة تأثیرگذار گاه همیشه هست و گاه در ظرف شرایط خاصی پیدا می‌شود. شرایط خاص مثلاً در جای خاصی با مرکّب خاصی مطلب خاصی نوشته شود که در تأثیرگذاری در دوستی‌ها و دشمنی‌ها چنین است، یا ورد خاصّی (عوذه) خوانده شود و ... . همة این شرایط برای پیدا شدن آن ارادة تأثیرگذار است، زیرا علم اگر یقینی باشد، برای حواس آدمی مشاهدة متعلقش را به ارمغان می‌آورد و صحت این ادعا قابل آزمون است.

کافی است به خود تلقین کنید که چیزی یا شخصی در جایی حاضر است. به این صورت که جز این مطلب به چیزی نیندیشید و هیچ شکی هم به خود راه ندهید. در این صورت آن شیء یا شخص را آن‌چنان که در نظر داشتید، در برابرتان حاضر می‌بینید.

چنانکه بعضی پزشکان هم امراض خطرناک را با تلقین سلامتی به مریض درمان کرده‌اند.

حال اگر اراده قوی شود، می‌تواند در دیگری همین اثر را بگذارد. بدون شرط یا در ظرف شرایط خاص.

از آنچه گفته شد، سه مطلب به دست می‌آید:

1 - ملاک در تأثیر ارادة صاحب خرق عادت، علم قطعی اوست، ولی مطابقت این علم با خارج لازم نیست. شاهد این است که کسانی که به تسخیر ستارگان معتقد بودند، یقین به ارتباط با ارواح افلاک داشتند، با اینکه می‌دانیم فلک وجود خارجی ندارد. از همین قبیل است آنان که با ملک و شیطان خود را مرتبط می‌دانند و اسمائی را از آنان واسطه قرار می‌دهند و نیز همین‌گونه است کار صاحبان احضار ارواح. اینان هیچ دلیلی بر حضور ارواح در غیر از خیال و حسّشان ندارند، زیرا اگر روح در خارج حاضر می‌شد، باید همگان می‌فهمیدند و از اینجا جواب چهار شُبهه در باب احضار ارواح به دست می‌آید.

2 - صاحبان این اراده دو گروهند:

الف. کسانی که در اراده‌شان بر قوّت نفس خود تکیه می‌کنند، مانند اصحاب ریاضات، قهراً این گروه مقدار تأثیر اراده‌شان محدود است، هم در خارج و هم از نظر نفس صاحب اراده. این تأثیرگذاری اگر با گزارش گرفتن یا کمک جنّ یا ارواح یا نفوس باشد، کهانت نامیده می‌شود و اگر با «دعوت» یا «عزیمت» یا «رُقْیه» باشد، سحر نامیده می‌شود.

ب. انبیا و اولیا که در تأثیر اراده‌شان بر پروردگار اتکا دارند، اهل عبودیت و بندگی خدا و صاحبان یقین‌اند و هیچ چیز را جز به‌وسیلة خدا و برای خدایشان نمی‌خواهند. البته این اراده پاک است و از نفسی نشأت گرفته که هیچ استقلال و رنگ تمایلات نفسانی در آن وجود ندارد و فقط تکیه‌اش بر خداست و لذا چون خدایی است نه محدود است و نه مقید. این تأثیرگذاری اگر همراه تحدی (دعوت به آوردن مشابه) باشد، معجزه نامیده می‌شود، چنانکه در مورد انبیا چنین است و اگر بدون تحدی باشد یا همراه دعاست که استجابت دعا نام می‌گیرد و یا نیست که کرامت نامیده می‌شود. 

3 -  اگر مطلب وابسته به «قوت اراده» شد و اراده از این حیث دارای مراتب است، پس این امکان وجود دارد که برخی اراده‌ها اثر بعضی دیگر را خنثی سازد، چنانکه معجزه می‌تواند سحر را ابطال کند یا برخی اراده‌ها در بعضی انسان‌ها تأثیر نگذارد، چنانکه در مورد خواب مغناطیسی و احضار ارواح کاملاً مشهود است که مثلاً بعضی ارواح را هر کس نمی‌تواند احضار سازد.



منابع : 

  • سیر و سلوک (طرحی نو در عرفان عملی شیعی)، آیت‌الله علی رضائی تهرانی، صص 613 تا 617