عرفان شیعی

عرفان اسلامی در بستر تشیع

عرفان شیعی

عرفان اسلامی در بستر تشیع

تصوف منحرف، گرفتار آداب و عادات ساختگی است، همانند:

الف. کوتاه نکردن موی سر و صورت

تراشیدن موی سر مستحب است و نیز کوتاه کردن نوک شارب و محاسن به مقدار یک قبضه از ذَقَن (چانه)، مستحب مؤکد است. بلند کردن موی سر اگر مایة تشبّه مرد به زن گردد، به فتوای فقهای شیعه حرام است. برخی مشایخ تصوف در ایران، کتابی به نام «رفع شبهات» نوشته‌اند و ادله‌ای بر جواز بلند کردن سبیل ذکر کرده‌اند که نه فقیه، بلکه عامی را به خنده وا می‌دارد.

ب. حرکات غیر عادی بدن در حال اذکار و اوراد:

قرآن به مؤمنین می‌گوید:

«ادْعُوا رَبَّکُمْ تَضَرُّعًا وَ خُفْیَة إِنَّهُ لا یُحِبُّ الْمُعْتَدِینَ»(اعراف/۵۵) ؛

«پروردگار خود را به زاری و نهانی بخوانید که او از حدّ گذرندگان را دوست نمی‌دارد».

و به پیامبرش دستور می‌دهد:

«وَاذْکُرْ رَبَّکَ فِی نَفْسِکَ تَضَرُّعًا وَخِیفَة وَدُونَ الْجَهْرِ مِنَ الْقَوْلِ» (اعراف/۲۰۵)؛

«و در دل خویش، پروردگارت را با تضرّع و ترس، بی‌صدای بلند، یاد کن».

صوفیه در پاره‌ای اوراد خود بدن را چنان به حرکت در می‌آورند که مایه تعجّب است.

ج. رقص و سماع 

رقص مطلقاً حرام است، مگر رقص زن برای شوهر خود و موسیقی به فتوای برخی فقها مطلقاً حرام است (از این فقیهانند حضرت آیت‌الله حاج سید محمدرضا گلپایگانی و حضرت استاد. اعلی الله مقامهما) و احتیاط که باید شعار عملی سالک باشد، اقتضا می‌کند از آن اجتناب شود.



منابع : 

  • سیر و سلوک (طرحی نو در عرفان عملی شیعی)، آیت‌الله علی رضائی تهرانی، ص 629