البته این مشکل گاه در برخی از سالکان که اهل تصوف هم نیستند، دیده میشود که آفتی است و باید آن را درمان کرد.
از ثمرات تلخ این انحراف، احساس بینیازی از تقلید از مرجع أعلم است. صوفیه به امر تقلید بیاعتنا یا کماعتنا هستند. با اینکه رجوع به متخصص در هر مسأله حکم عقل و دین و وجدان است و فقیه، متخصصِ در شریعت است، همانگونه که استاد سلوک متخصصِ در طریقت است.
البته استادمیفرمود:
اگر مرجع تقلید آدمی استاد طریقت هم باشد، بسیار خوب است و نیز میفرمود از شرایط افتاء (فتوا دادن)، گذشتن از جزئیت و رسیدن به کلیّت است و معتقد بودند که این شرط از متن دین قابل استخراج است(برای تفصیل: ر.ک: کتاب ولایت فقیه حضرت استاد).
البته اعتقاد داشتند که لله الحمد تا به حال مراجع تقلید شیعه همه دارای صفای نفس و بعضاً اهل کرامت و مجاهدت در راه إعلای کلمة اسلام بودهاند.
منابع :
- سیر و سلوک (طرحی نو در عرفان عملی شیعی)، آیتالله علی رضائی تهرانی، ص 630