عارف عرفان را در کنار حضور و حماسه میبیند و پرداختن به هر کدام را مانع دیگری نمیداند و لذا حتّی عزلت را تفسیری ایجابی میکند، ولی تصوف منحرف از هرگونه کار اجتماعی مثبت سر باز میزند و آن را مانع رشد و تعالی میداند. یکسویه نگری در دین مانند ایمان ببعض الکتاب ثمرهای جز دور ماندن از حقیقت دین و تحجّر و محرومیت از کمال در پی ندارد. تصوف منحرف از برخی عبادات مانند جهاد، امر به معروف و نهی از منکر، جمعه و جماعات به دور است و این خود ثمرهای تلخ بر این یکسویهنگری است.
البته این یکسویهنگری به دین از سوی اقشار دیگر همچون برخی فقها، متکلمان، فلاسفه و ... هم دیده شده و میشود که ثمرات تلخی به بار میآورد. راقم این سطور اعتقاد دارد که دین یک مجموعة نظاممند و سیستماتیک است که جز با نگاه سیستماتیک قابل تفسیر نیست (ر.ک: عبدالحمید واسطی، نگرش سیستمی به دین).
منابع :
- سیر و سلوک (طرحی نو در عرفان عملی شیعی)، آیتالله علی رضائی تهرانی، صص 630 تا 631