شاید برخی سالکان در برخی منازل به خاطر پارهای حالات تصور کنند که نوعی اتحاد و حلول با ذات الهی ممکن است. و شاید گروهی فنا در ذات الله را که مطلبی حق است «خدا شدن» بنده بپندارند که این فکری نادرست است.
شبستری میگوید:
حلول و اتحاد اینجا محال است
که در وحدت دویی عین ضلال است
عارف کامل مرحوم شیخ محمد بهاری در تذکرة المتقین گوید:
«استاد حقیر; (مقصود ملاحسینقلی همدانی است) به اصحاب خودشان همیشه میفرمودند: برای کسی هیچ وقت اشتباه نشود، ممکن واجب نخواهد شد. محال است»(تذکرة المتقین، ص۱۰۹).
وقتی ائمة اطهار: که علی صلواه الله علیه دربارهشان فرمود:
«لایُقاسُ بآل محمد من هذه الأمه احَد»(نهجالبلاغه، خطبه۲)؛
«هیچکس از امت محمدی صلی الله علیه و آله وسلم با آل محمد: قیاس نمیشود».
و امام هادی علیهالسلام در زیارت جامعة کبیره در موردشان فرمود:
«طَأْطَأَ کُلُّ شَرِیفٍ لِشَرَفِکُم ... وَ لَا یَطْمَعُ فِی إِدْرَاکِهِ طَامِع»(مفاتیح الجنان، زیارت جامعة کبیره)؛
«هر بزرگی در مقابل بزرگی شما سر فرود آرد ... و هیچکس در مقام شما طمع نمیکند».
در مورد خود میگویند:
«اِجْعَلونا مخلوقین و قُولوا فینا ما شِئْتُم فلَن تَبْلغوا»(بحار الانوار، ج۴۷، ص۶۷)؛
«ما را آفریدة خدا بدانید و سپس هرچه خواستید در حق ما بگویید که به مقام ما نخواهید رسید».
پس دیگران که «جرت نعمتهم علیهم»(نهجالبلاغه، خطبه۲) و «مَنْ وَحَّدَهُ قَبِلَ عَنْکُم»(مفاتیح الجنان، زیارت جامعة کبیره) جای خود دارند.
آنجا که عقاب پر بریزد
از پشّة ناتوان چه خیزدمنابع :
- سیر و سلوک (طرحی نو در عرفان عملی شیعی)، آیتالله علی رضائی تهرانی، صص 654 تا 655