عرفان شیعی

عرفان اسلامی در بستر تشیع

عرفان شیعی

عرفان اسلامی در بستر تشیع

سلوک به صورت کلی آدابی دارد. چه اینکه هر درجه از سلوک آدابی خاص خویش دارد. گاه منشأ قبض، از دست دادن و غفلت ورزیدن نسبت به ادبی از آداب سلوکی است. اینجاست که قدم‌ها می‌لغزد و نَفَس‌ها به تپش می‌افتد. آداب سلوک اندک نیست و ظرافت‌های راه خدا به آسانی قابل رعایت کردن نیست. به این یک داستان که در مسألة «سفر حج» است بنگرید: حسین بن ابی العلاء نقل می‌کند: من با گروهی بیست و چند نفره به سوی مکه رهسپار شدیم. من در هر سفر گوسفندی را ذبح کرده و همسفران را اطعام می‌کردم. وقتی به خدمت امام صادق علیه‌السلام رسیدم، حضرت بلافاصله فرمود: حسین! مومنان را خوار می‌کنی؟! گفتم پناه بر خدا، چطور؟ فرمود: شنیده‌ام در هر منزل برای همسفران گوسفندی سر بریده‌ای؟ گفتم: فقط از سر اخلاص و برای خدا چنین کردم. فرمود: مگر نمی‌دانستی که بعضی از آنان دوست داشتند مانند تو عمل کنند و نمی‌توانستند و لذا احساس حقارت و کوچکی می‌کردند. گفتم: از خدا طلب مغفرت می‌کنم و دیگر چنین نخواهم کرد(بحار الانوار، ج۷۳، ص۲۶۹).



منابع : 

  • سیر و سلوک (طرحی نو در عرفان عملی شیعی)، آیت‌الله علی رضائی تهرانی، ص 706