عرفان شیعی

عرفان اسلامی در بستر تشیع

عرفان شیعی

عرفان اسلامی در بستر تشیع

دانش عرفان نیز چه در بخش نظر و چه در بخش عمل از زبانی خاص برخوردار است. عرفا نه تنها برای خود اصطلاحاتی دارند، که اصطلاحاتشان نسبت به بسیاری دانش‌های دیگر- در حوزه علوم انسانی- بیش‌تر و پیچیده‌تر است.

هاتف اصفهانی در ترجیع بند مشهور خود می‌گوید:

هاتف ارباب معرفت که گهی

مست خوانندشان و گه هشیار

از می و بزم و ساقی و مطرب

وز مغ و دیر و شاهد و زنّار

قصد ایشان نهفته اسراری است

که به ایما کنند گاه اظهار

پی بری گر به رازشان دانی

که همین است سرّ آن اسرار

که یکی هست و هیچ نیست جز او

وحـده لا الـه الاّ هـو (معصومی، رضا، اشک شفق، ج۱، ص۱۰)

سالک مجاهد، مرحوم امام خمینی می‌فرماید:

«عرفا هم یک زبانی خاصّ خودشان است و اصطلاحاتی خاص خودشان... حافظ خودش یک زبان خاصی دارد. همان مسائل را می‌گوید که آنها می‌گویند، اما با زبان دیگری»(تفسیر سوره حمد، جلسه۵).

استاد فرموده‌اند:

«عرفا مطلب خویش را در پردة تمثیل و استعاره بیان کرده‌اند»(لب اللباب، ص۴۵). 

آشنایی با اصطلاحات هر علم و فنّی شرط اساسی فهم آن است. اصطلاحات یک علم زبان آن علم است و انسانی که زبان‌دان نیست «صُمٌّ بُکْمٌ عُمْیٌ ‌» است و در نتیجه مشمول «فَهُمْ لا یَرْجِعُون‌»است. علم عرفان در این زمینه وضعیت ویژه‌ای دارد، یعنی فهم صحیح اصطلاحات عرفانی تنها راه فهم نسبی صحیح مقاصد عرفا به شمار می‌رود و فهم اصطلاحات آنان هم کاری است دشوار که «مرد کهن» می‌طلبد.



منابع : 

  • سیر و سلوک (طرحی نو در عرفان عملی شیعی)، آیت‌الله علی رضائی تهرانی، صص 726 تا 727