دانش عرفان نیز چه در بخش نظر و چه در بخش عمل از زبانی خاص برخوردار است. عرفا نه تنها برای خود اصطلاحاتی دارند، که اصطلاحاتشان نسبت به بسیاری دانشهای دیگر- در حوزه علوم انسانی- بیشتر و پیچیدهتر است.
هاتف اصفهانی در ترجیع بند مشهور خود میگوید:
هاتف ارباب معرفت که گهی
مست خوانندشان و گه هشیار
از می و بزم و ساقی و مطرب
وز مغ و دیر و شاهد و زنّار
قصد ایشان نهفته اسراری است
که به ایما کنند گاه اظهار
پی بری گر به رازشان دانی
که همین است سرّ آن اسرار
که یکی هست و هیچ نیست جز او
وحـده لا الـه الاّ هـو (معصومی، رضا، اشک شفق، ج۱، ص۱۰)
سالک مجاهد، مرحوم امام خمینی میفرماید:
«عرفا هم یک زبانی خاصّ خودشان است و اصطلاحاتی خاص خودشان... حافظ خودش یک زبان خاصی دارد. همان مسائل را میگوید که آنها میگویند، اما با زبان دیگری»(تفسیر سوره حمد، جلسه۵).
استاد فرمودهاند:
«عرفا مطلب خویش را در پردة تمثیل و استعاره بیان کردهاند»(لب اللباب، ص۴۵).
آشنایی با اصطلاحات هر علم و فنّی شرط اساسی فهم آن است. اصطلاحات یک علم زبان آن علم است و انسانی که زباندان نیست «صُمٌّ بُکْمٌ عُمْیٌ » است و در نتیجه مشمول «فَهُمْ لا یَرْجِعُون»است. علم عرفان در این زمینه وضعیت ویژهای دارد، یعنی فهم صحیح اصطلاحات عرفانی تنها راه فهم نسبی صحیح مقاصد عرفا به شمار میرود و فهم اصطلاحات آنان هم کاری است دشوار که «مرد کهن» میطلبد.
منابع :
- سیر و سلوک (طرحی نو در عرفان عملی شیعی)، آیتالله علی رضائی تهرانی، صص 726 تا 727