پیشتر روشن شد که از دیدگاه محققان بزرگِ عرفان نظری، نفس رحمانی از تعین اول تا عالم ماده، همه تعینات حقی و خلقی را پوشش میدهد. اما پرسشی که در این فراز در پی پاسخ آنیم این است که رابطه نفس رحمانی با تعین اول چگونه است؟ آیا مانند رابطه نفس رحمانی با هر یک از تعینات دیگری است که بر بستر نفس رحمانی نقش بسته است؟ آیا رابطه جزء و کل بین آنها حاکم است یا مسئله به گونهای دیگر است؟
از کلمات عرفا در تحلیل نفس رحمانی و تعین اول، و از تلویحات و تصریحات عبارات آنان برمیآید که رابطه نفس رحمانی با تعین اول، رابطه اجمال و تفصیل است؛ زیرا نفس رحمانی و تعین اول دو حقیقت جدا و بریده از هم نیستند، و رابطه آن دو مانند رابطه نفس رحمانی با مثلاً عالم عقل یا عالم مثال نیست، بلکه نفس رحمانی و تعین اول، حقیقتی واحد در دو مرحله اجمال و تفصیلاند: مرحله اجمال، تعین اول؛ و مرحله تفصیل، نفس رحمانی است، یا به دیگر سخن، آن حقیقت واحد به لحاظ اجمال، تعین اول، و به لحاظ تفصیل نفس رحمانی است، یا به بیان دیگر، هرگاه نفس رحمانی را جمع کرده، به صورت یک حقیقت فشرده و مندمج درآوریم، تعین اول خواهیم داشت، و هرگاه تعین اول باز و گشوده و منبسط گردد، نفس رحمانی شکل خواهد گرفت.
بنابراین تعین اول، حقیقت اصلی و روح و باطن نفس رحمانی و سرسلسله ظهور واحد سریانی است که در رأس نفس رحمانی، تعین اجمالی و اندماجی موسوم به تعین اول قرار دارد و بهتدریج در مراتب و مراحل بعدی حقایق مندمج در تعین اول بر بستر نفس رحمانی نقش میبندد. لذا باید تعین اول را اولین مرحله از تجلی وحدانی و سریانی نفس رحمانی بدانیم، که از همین جهت آن را تجلی اول نامیدهاند که به معنای مرتبه اول از تجلی وحدانی سریانی است نه آنکه تجلیهای متعدد و متکثری در میان باشد.
محقق قونوی میگوید:
وللذات المشار الیها من حیث المرتبه الکلّیه (تعین اول) اعتباران او نسبتان، کیف شئتَ قلتَ؛ اعتبارُها من حیث جمعها ـ المنبه علیه ـ واحاطتها ایضاً و وحدتها، واعتبارُ کونها لیست غیر الحقائق المذکوره التی اشتملت علیها. فمن حیث نسبه الجمع والإحاطه، تسمّی حضره الجمع ومرتبه احدیه الجمع (تعین اول) التی تلیها حضره الألوهه (تعین ثانی ) ونحو ذلک. ومن حیث ان الوجود الظاهر المنبسط علی اعیان المکوّنات، لیس سوی صوره جمعیه تلک الحقائق، تسمّی الوجود العام والتجلّی الساری فی حقائق الممکنات؛
(قونوی ، مفتاح الغیب در حاشیه مصباح الانس ،ص۱۳۵)
... و از جهت آن وجود ظهور یافته و منبسط بر موجودات نیست مگر صورت تنزلیافته همان جمعیت حقایق در تعین اول، که این صورت را وجود عام و تجلی ساری در حقایق ممکنات ـ یعنی نفس رحمانی ـ نامیدهاند». وی همچنین در همان منبع در حاشیه ص۱۵۷ مصباح الانس میگوید: فالنَفَس من حیث مطلق الصوره الوجودیّه الظاهره، اوّل مولود ظهر عن الاجتماع الأسمائی الأصلی المذکور من حضره باطن النَفَس وروحه. در این عبارت مراد از حضرت باطن نَفَس و روح نَفَس، همانا تعین اول است.
منابع :
- امینی نژاد – علی، حکمت عرفانی، 383 تا 384
- یزدان پناه – سید یدالله، مبانی و اصول عرفان نظری، صص 549 تا 552