عرفان شیعی

عرفان اسلامی در بستر تشیع

عرفان شیعی

عرفان اسلامی در بستر تشیع

معرفى اجمالى

«ریاضة النفس»، به زبان عربى، نوشته ابو عبد الله محمد بن على بن الحسن بن بشر، مشهور به حکیم ترمذى است و در پى آن، کتاب« نحو القلوب»، تألیف ابو القاسم عبد الکریم بن هوازن قشیرى قرار گرفته است. هر دو کتاب به زبان عربى و در موضوع عرفان عملى است و در یک جلد( با ترتیب مذکور) به چاپ رسیده است.



ساختار

 ریاضة النفس»، فاقد باب‌‏بندى و فصل‏‌بندى است و مباحث آن در ذیل دو عنوان« مقدمة الکتاب» و« صفات ظاهرة و باطنة» ذکر شده است.

«نحو القلوب»، در دو بخش تنظیم شده که بخش اول، مشتمل بر 60 فصل و بخش دوم، داراى 5 باب است.


گزارش محتوا

حکیم ترمذى در کتاب« ریاضة النفس»، کیفیت ریاضت نفس و مجاهدت و سیر الى الله را بیان کرده و نحوه‌‏ى جهاد صدیقین را مورد بررسى قرار مى‌‏دهد. این اثر، حاوى مطالب زیر است:

وقتى ظاهر انسان به سبب شهوات و معاصى آلوده مى‏گردد، این آلودگى از ظاهر به باطن سرایت کرده و قلب انسان را که همان حقیقت اوست، خراب کرده و نابود مى‌‏سازد و بالعکس وقتى ظاهر انسان متصف به صفات عالیه شد، این صفات، کم‏کم در جان او رسوخ کرده و حقیقت وى را یک‏پارچه نورانى مى‌‏کند؛ در این صورت، قلب، حلاوت محبت و نور توحید را درمى‌‏یابد.

مجاهده در اصطلاح صوفیه عبارت است از دشمنى با نفس و شیطان. وقتى سلطان شهوت و حلاوت و لذات نفسانى بر قلب حکومت داشته باشد، در این صورت قلب از معرفت و ذهن از عقل خالى مى‌‏شود؛ بنابراین، مجاهده تنها ابزارى است که مى‌‏تواند براى شهوات و هواهاى نفسانى مانع جدى به حساب آید.

آدمى بر اساس توجه تام به مبدأ اعلى و مجاهده‏‌ى صحیح مى‌‏تواند به نور معرفت و سلطان عقل دست یابد. ریاضت در اصطلاح حکماء، إعراض از شهوات و هواهاى نفسانى است و در اثر ریاضت، قلب از رذایل فاصله گرفته و به فضایل روى مى‌‏آورد و در این حالت، فرح محمود، آن را فرامى‌‏گیرد.

فرح محمود بر دو قسم است: فرح بالله و فرح بفضل الله. در اولى، ذکر نفس در ذکر مولا غایب است، ولى در دومى، ذکر نفس همراه ذکر مولاست. حکیم ترمذى در این بخش به آیاتى اشاره مى‌‏کند که بیان‏گر فرح صدیقین و انبیاء مى‌‏باشد.

اهل مجاهده دو فرقه‏اند: یکى، فرقه‏اى که به حفظ جوارح و اداى فرائض مى‏پردازند و با دل به‏سوى خدا سیر مى‌‏نمایند، پس بر هیچ چیز عروج نمى‏کنند جز آنکه به خدا مى‌‏رسند و دیگرى، فرقه‏‌اى که با رنج و زحمت بسیار به حفظ جوارح و اداى فرائض مى‏‌پردازند، ولى پیاپى در خطا مى‏‌افتند و برمى‌‏خیزند.

حکیم ترمذى بعد از بیان فرق اهل مجاهده، به کیفیت محافظت از جوارح پرداخته و بیان مى‏‌کند که اعضاء و جوارح چگونه حضرت آدم( علی نبینا و آله و علیه السلام) را به معصیت سوق داده؛ به‏‌طورى که باعث اخراج وى از بهشت شدند.

در مشرب عرفان سیر دو نوع است: سیر الى الله و سیر فى الله. براى سیر الى الله نهایتى هست، ولى براى سیر فى الله نهایتى وجود ندارد. عبد تا رسیدن به منزل دار السلام باید سیر و سلوک کند و در ابتداى این کار باید خود را به روزه گرفتن عادت دهد تا نفس براى عبودیت و سیر آماده گردد.

مصنف بعد از بیان آیه‏ى شریفه‏ى‏«یا ایها الذین آمنوا اتقو الله و ابتغوا الیه الوسیلة»،به فرق میان وسیله و وصیله پرداخته و نحوه‏‌ى ارتباط آن دو را با تقوا بیان مى‌‏دارد.

تمام هم و غم ابلیس و جنود وى اغواگرى است، لذا با ابزار و وسایل مختلف به سراغ انسان مى‌‏آید تا وى را به هلاکت برساند و انسان با توجه کردن به خداوند سبحان مى‌‏تواند مانع اغواگرى وى شود.

فرشتگان الهى داراى مراتب و وظایف خاصى هستند؛ مثلاً حضرت اسرافیل، صاحب صور، حضرت جبرائیل، صاحب رسالت، حضرت میکائیل، قابض ارزاق آدمى و موکل معاش آنها و حضرت عزرائیل، قابض ارواح مى‌‏باشد. ترمذى دراین بخش به انواع مختلف فرشتگان و موکلان اشاره مى‌‏کند و کتاب خود را با کیفیت تأدیب نفس و اخذ تقواى ظاهرى و باطنى به پایان مى‌‏رساند.

قشیرى در کتاب« نحو القلوب» مى‌‏کوشد تا احکام تصوف را که به تعبیر وى،« نحو القلوب الکبیر» است، با نحو ادبى که« نحو القلوب الصغیر» است، تطبیق داده و مبانى عرفان را به این صورت به رشته‌ى تحریر درآورد. وى در بخش اول، از مباحثى همچون نحو، کلام و اقسام آن، اسم، کلام مفید و غیر مفید و اعراب و بناء در علم نحو و در علم عرفان سخن مى‌گوید؛ مثلا:

نحو در لغت، قصد به‌‏سوى کلام صحیح است، ولى نحو قلب، قصد به‌سوى قول حمید است و قول حمید، مخاطب قرار دادن حق با زبان قلب است.

کلام، یا مفید است و یا غیر مفید. در علم نحو، اولى آن است که از« اسم و اسم» یا« فعل و اسم» متشکل باشد و دومى، سایر اقسام کلام است، ولى در عرفان، کلام مفید آن است که از حق شنیده شود یا حق با آن مخاطب گردد و کلام غیر مفید آن است که براى خدا نباشد.

وجوه اعراب در علم نحو چهار چیز است: رفع و نصب و جر و جزم. در عرفان، رفع قلب، گاه، به رفع آن از دنیاست و گاه، به رفع آن از پیروى شهوات و آرزوها و گاه، به رفع آن از خویشتن و... است.

در بخش دوم، از اقسام کلام، اسماء و اشتقاقات آنها، موانع صرف، اعراب و بناء و بدل در هر دو علم بحث کرده است؛ مثلا:

در علم نحو، بدل، بر چهار گونه است: بدل کل از کل، بدل بعض از کل، بدل اشتمال و بدل غلط. در علم عرفان، اولى، بدل عارفان است که همه چیز غیر از خدا را وانهادند و در عوض به خود خدا که همه چیز است، رسیدند. بدل بعض از کل، بدل عابدان است که به جاى معصیت، اطاعت کردند. بدل اشتمال، به گروهى تعلق دارد که اعمال آنها مشتمل بر خوف و رجاست؛ ازاین‏رو، آنچه را بدان امیدوارند، به آنها عطا مى‏‌شود و از آنچه بیم دارند، ایمنى مى‌‏یابند. بدل غلط، بدل رانده‌‏شدگان از آستان قرب الهى است که بهره خویش از قرب را با خوشى‌‏هاى زودگذر دنیوى معاوضه کردند.


وضعیت کتاب‏

کتاب، توسط ابراهیم شمس الدین، تحقیق و تصحیح شده است. وى در آغاز کتاب« ریاضة النفس»، به معرفى حکیم ترمذى و علم تصوف و در آغاز کتاب« نحو القلوب»، به معرفى استاد قشیرى پرداخته است.

در پایان کتاب« ریاضة النفس»، مراجع و فهرست موضوعات و در پایان کتاب« نحو القلوب»، فهرست محتویات ذکر شده است.

پاورقى‏‌ها به توضیح پاره‌‏اى از واژه‏‌ها و ترکیبات و ذکر منابع احادیث و روایات و معرفى برخى از اعلام اختصاص یافته است.


منابع :

  • ویکی نور