عرفان شیعی

عرفان اسلامی در بستر تشیع

عرفان شیعی

عرفان اسلامی در بستر تشیع

معرفى اجمالى کتاب‏

« رساله قشیریه» از مهمترین مآخذ و منابع معتبر در تصّوف اسلامى است و کسانى که بخواهند از عرفان و تصّوف اسلامى اطّلاع درست و مستند داشته باشند، حتماً باید به این رساله مراجعه نمایند. این کتاب توسّط عبدالکریم بن هوازن قشیرى به زبان عربى نگاشته شده است. 

وى در ناحیه استوا( قوچان کنونى) متولّد شد و پس از فرا گرفتن علوم ادبى و عربى به نیشابور رفت و در آنجا به نشر علوم و معارف پرداخت. 

از رساله قشیریه دو ترجمه وجود دارد، ترجمه اوّل در پنجم ذى الحجه سال 601 هجرى در بغداد کتابت شده که نسخه آن بسیار مغشوش و مشوّش است. ترجمه دوّم که اصلاح ترجمه نخستین است، تاریخ کتابت ندارد؛ ولى از روى قرائن مى‌‏توان گفت که در نیمه دوّم قرن ششم یا نیمه‌‏ى اوّل قرن هفتم کتابت شده است. 



باب اوّل دو ترجمه به کلى با هم متفاوت است و مترجم نخستین بخصوص در باب اوّل اکثر جمله‏‌هاى عربى را انداخته است و در سایر بابها نیز این ترجمه با متن عربى اختلافات بسیار دارد. متن حاضر تقریباً تمام ترجمه‏ى دوّم و حواشى آن موارد اختلاف با ترجمه اوّل است. 

این کتاب ظاهراً توسّط یکى از شاگردان قشیرى بنام ابوعلى بن احمد عثمانى ترجمه شده و با تصحیح و استدراکات استاد مرحوم بدیع‌‏الزمان فروزانفر به زیور طبع آراسته شده است. 

رساله‌‏ى قشیریه شامل دو فصل و 54 باب است. باب اوّل در بیان اعتقادات این طایفه در اصول است. مصنف مى‌‏کوشد در ابتداى کتاب موافقت نظر مشایخ صوفیّه را با عقاید اشعرى اثبات کند و پس از آن به ذکر 83 تن از مشایخ صوفیه و نقل اقوال ایشان پرداخته است. 

قشیرى سپس به شرح اصطلاحات صوفیه مى‌‏پردازد و 150 اصطلاح عرفانى را تفسیر مى‌‏کند که عبارتند از: توبه، مجاهده، خلوت و عزلت، تقوى، ورع، زهد، خاموشى، خوف، رجاء، خزن، گرسنگى و بگذاشتن شهوت، خشوع و تواضع، مخالفت نفس و ذکر عیب‌‏هاى آن، حسد، غیبت، قناعت، توکّل، یقین، صبر، مراقبه، رضا، عبودیت، ارادت، استقامت، اخلاص، صدق، حیاء، حریّت، ذکر، فتوّت، فراست، خلق، جود و نحاء، غیرت، ولایت، دعا، فقر، تصّوف، ادب، احکام سفر، صحبت، توحید.

قشیرى باقى ابواب کتاب را به ذکر حالات و مقامات و آداب معامله و اخلاق و سنن اختصاص داده است. ترجمه کتاب با نثرى ساده و دلپذیر به رشته تحریر در آمده و از آن نثرهایى است که جهت عامه نوشته شده و از جهت زبان شناسى حائز اهمیت است. 

در سراسر کتاب لغات زیباى فارسى در میان اصطلاحات عرفانى فراوان یافت مى‌‏شود؛ مانند اسپروج پرستو، باز پژوهیدن تفحص کردن، باز کردن تجدید کردن، بر دست داشتن به کارى مشغول بودن، برماسیدن لمس کردن، پشت پا گذاشتن اعتماد کردن، پیدا کردن توضیح و بیان کردن، توانچه طپانچه سیلى، دیک دیروز، شیر زد طفلى که در ایّام شیر خوارگى شیر کم خورده باشد و ضعیف ماند، کدینه چوب گازران، گاه آمدن رسیدن وقت عملى یا چیزى، گرمگاه وقت گرمى روز، نابیوسان غیر مترقّب، ناپنداشت غیر متصوّر، ناخن پیراه ناخن گیر، نام مهین اسم اعظم، نشست مجالستف نمک خوش تخم‌هاى خوشبوى نمکین، نمودگار نمونه جنس، وارن آرنج، هریوه منسوب به هرات، بستانگرى باغبانى.

در اینجا لازم است به برخى از کاستى‌‏هاى ترجمه اشاره شود: در متن عربى عباراتى وجود دارد که ترجمه نشده است و این عدم ترجمه گاهى به اصل مطلب خللى وارد نمى‌‏کند؛ امّا غالباً باعث ایجاد ابهام در معنا مى‏شود. همچنین در ترجمه جملاتى دیده مى‏شود که البته با مراجعه به متنى عربى نارسایى بر طرف مى‌‏شود. مترجم گاهى با اشتباه خواندن یک کلمه ترجمه صحیحى بدست نداده است و به طور کلّى از مطابقت ترجمه با متنى عربى چنین دریافت مى‏شود که مترجم دقت و امانت را فقط در ترجمه آیات قرآنى و اخبار و احادیث نبوى رعایت نموده و در ترجمه باقى مطالب کتاب براى خود حق تصرّف و تغییر قائل شده است.


منابع :

  • ویکی نور