عرفان شیعی

عرفان اسلامی در بستر تشیع

عرفان شیعی

عرفان اسلامی در بستر تشیع

معرفى اجمالى‏

« شرح اسماء الله الحسنى»، اثر علامه ابو القاسم عبد الکریم نیشابورى قشیرى، به تشریح و توضیح برخى از اسماء حسناى الهى پرداخته است.

کتاب، به زبان عربى نوشته شده و انگیزه مؤلف، بیان برخى از اسماء خداوند و بررسى آنها بوده است.



ساختار

کتاب، با مقدمه مفصلى از دکتر عبد الرئوف سعد و سعد حسن محمد على آغاز و مطالب، در دو بخش و هر بخش در چندین باب، ارائه گردیده است.

نویسنده، ابتدا به آیاتى که در آنها اسماء الهى ذکر شده، اشاره کرده، سپس سایر اسمایى را که با استفاده از سنت براى خداوند اثبات گردیده، مورد بررسى قرار داده است.

در مورد این اسماء، ابتدا معنا و ریشه اشتقاق آنها مورد بحث قرار گرفته، در ادامه، اقوال علما پیرامون برخى از آنها بررسى شده است.

در خلال بیان آیاتى که به اسماء الهى اشاره دارند، داستان‏هایى از بزرگان و اولیا در مورد ویژگى‏هاى برخى از اسماء ذکر شده است.

از جمله ویژگى‌‏هاى کتاب، استفاده از اشعار و اقوال بزرگان در معنا کردن اسماء الهى مى‏باشد.


گزارش محتوا

مقدمه بعد از بیان زندگى‌‏نامه و تألیفات نویسنده، با استفاده از قرآن و سنت، به تعریف اسماء الحسنى پرداخته و به اسمایى که فقط در سنت ذکر گردیده اشاره کرده است.

در ادامه، ابیاتى از قصیده امیر احمد شرف الدین امیر کوکبان و قصیده نونیه که در تعریف اسماء الحسنى سروده شده، ذکر گردیده و تعاریف امام غزالى و سیوطى از اسم اعظم بررسى شده است.

بخش اول، در پنج باب زیر، به بررسى آیاتى از قرآن کریم پرداخته که در آنها به اسماء الهى اشاره شده است؛ هر باب، مختص به یک آیه مى‌‏باشد: 

1-«و لله الاسماء الحسنى»که بعد از ذکر سبب نزول آیه، معنى آن بیان و به اهمیت تکریم اسماء الهى اشاره شده است. نویسنده، معتقد است هر که به اسماء پروردگار خویش، علم و معرفت پیدا کند، اسم خویش را فراموش خواهد کرد.

2-«و لا تجهر بصلاتک و لا تخافت بها»در این باب، با استفاده از آیات، معانى مختلف دعا بررسى و این آیه معنى شده است.

3-«تبارک اسم ربک ذى الجلال و الاکرام»،احتمالات ذکر شده در مورد معناى تبارک از جمله تقدّس، عظمت، برکت و زیادت بررسى شده است. ستایش خداوند به واسطه ذکر احسان و انعام او، استحقاق او در مورد صفاتى که بدان‏ها متصف شده و اعتقاد به اینکه کسى در آن صفات شریک خداوند نخواهد بود، از جمله وجوه ثناى الهى دانسته شده و نویسنده معتقد است از جمله آداب یاد کردن اسماء الهى این است که انسان نفس خویش را به مقتضاى آن اسماء متصف گرداند.

4-«سبح اسم ربک الاعلى»که ضمن تعریف انواع تسبیح، دورى کردن از ریا یکى از مصادیق آن دانسته شده است.

5-«اقرا باسم ربک الذى خلق»بعد از اشاره به کیفیت نزول آن، معانى آن بررسى شده است.

دوم، به نود و پنج اسم از اسماء الهى اشاره کرده و آنها را توضیح داده است.

نویسنده، معانى این اسماء را مورد بررسى قرار داده و در برخى موارد، به بیان آدابى که عبد باید در هنگام ذکر، بدانها متصف باشد، پرداخته است. برخى از این اسماء عبارتند از: 

1-« الله» که در دو بخش مورد بحث قرار گرفته است: الف) اشتقاق که در مورد آن چند احتمال بررسى شده است از جمله اشتقاق از« اله»،« الوله» و« لاه».

ب) معنى که نویسنده معتقد است هر چند در معناى آن اختلاف وجود دارد، ولى تمام آنها به معنى واحد برمى‏گردند که همان علو و رفعت مى‏باشد. در این بخش، قول مشایخ صوفیه نیز در مورد معناى این اسم، مورد بررسى قرار گرفته است.

2-« الملک» و مشتقات آن که به معناى قدرت بر ایجاد و ابداع بوده و در مورد بندگان، به صورت مجازى به کار برده مى‏شود. نویسنده در پى اثبات این امر است که هر کس مالک حقیقى را بشناسد، از قید هواهاى نفسانى رهایى خواهد یافت.

3-« القدوس» که به معنى طهارت و تقدس بوده و از جمله آداب ذاکر این اسم آن است که نفس خویش را از متابعت شهوات، مال خود را از حرام و شبهات، وقتش را از صرف کردن به بطالت و قلبش را از کدورت و غفلت پاک گرداند.

4-« السلام»، از جمله اسمایى است که در قرآن به آن اشاره شده و به معنى سلامت و ایمنى مى‌‏باشد.

5-« الخافض الرافع» که از صفات فعلیه خداوند بوده و در اخبار به آنها تصریح شده است؛ یعنى هر کسى را که بخواهد، به وسیله انعام کردن مورد تکریم و عظمت قرار خواهد داد و هر که را اراده کند، به واسطه انتقام، خوار و ذلیل مى‌‏کند.

6-« القابض الباسط» که علاوه بر روایات، در آیات الهى نیز به آنها اشاره شده است. نویسنده، ضمن بیان کیفیت قبض و بسط، آنها را چنین معنا کرده است که خداوند، ارواح و اشباح موجودات را در هنگام مرگ گرفته و هنگام زنده شدن آنها، حیات را به آنان اهدا مى‌‏کند.

7-« الرئوف» که نویسنده معتقد است بیان‏گر شدت رحمت و محبت خداوند نسبت به بندگان خویش مى‏‌باشد.

8-« الصمد» که معانى مختلفى براى آن بیان شده است از جمله باقى بودن و زوال نیافتن، دائمى بودن، کسى که غذا نمى‌‏خورد، کسى که احساس گرسنگى و نیاز نمی‌‏کند.

9-« الحمید» که صفت مشبهه و به معنى اسم مفعول بوده و بر این نکته دلالت دارد که خداوند به واسطه حمد خویش و بندگانش، مورد ستایش است.

المؤمن، المهیمن، العزیز، الجبار، المتکبر، الخالق، البارى المصور، الغفار، القهار، الوهاب، الرزاق، الفتاح، العلیم، التواب، المنتقم، المعز المذل، السمیع البصیر، اللطیف، الغفور الشکور، المقیت، الحسیب، الرقیب، الباعث، الحق المبین، المحصى، المتین، المبدى المعید، القادر المقتدر، ذى الجلال و الاکرام، المقسط الجامع، الباقى الوارث، الرشید، المغنى المانع و... از دیگر اسمایى هستند که معانى آنها مورد بررسى قرار گرفته است.

در پایان مى‌‏توان چنین ادعا کرد که کتاب، منبع جامع و مفیدى پیرامون اسماء الهى و معانى آنها مى‌‏باشد.


وضعیت کتاب‏

فهرست مطالب در انتهاى کتاب آمده است.

پاورقى‌‏ها توسط محقق، به ذکر منابع و توضیحات مفصلى در مورد برخى کلمات و عبارات متن اختصاص دارد.


منابع :

  • ویکی نور