معرفى اجمالى
« مناجاتنامه خواجه عبد الله انصارى»، رسالهاى است عرفانى- ادبى به زبان فارسى، شامل بخشى از مناجاتها و سخنان عرفانى« خواجه عبد الله انصارى»( متوفى 481 ق)، مفسر، فقیه، واعظ، ادیب و عارف پرآوازه سده پنجم قمرى.
سبک و ساختار این رساله و همچنین مشابهت برخى عبارات و مطالب آن با دیگر آثار خواجه عبد الله انصارى و نیز تکرار بسیارى از بندهاى آن در سایر مصنفات او، در انتساب آن به خواجه جاى تردیدى باقى نمىگذارد، اما طرف دیگر این امر، نشان از آن دارد که این رساله تألیف مستقلى نیست، بلکه گزیدهاى است از مناجاتها و کلمات قصار عرفانى او که در سدههاى بعد، به همت مریدان یا علاقهمندان او جمع آمده و چون اکثر مناجاتهاى آن با خطاب« الهى» آغاز شده است، آن را« الهىنامه» نامیدهاند.
ساختار
کتاب، فاقد هرگونه باببندى و فصلبندى است. نثر کتاب، زیبا و مسجع است.
گزارش محتوا
الهىنامه که از قدیمىترین و مهمترین متون عرفانى فارسى است، شامل مناجاتها، دعاها و سخنان وجدآمیز عرفانى، در قالب نثرى مسجع و موزون است؛ ازاینرو، هم از لحاظ عرفانى و هم از نظر ادبى، اثرى ارزشمند است. خواجه عبد الله انصارى نخستین نویسندهاى است که معانى بلند عرفانى را در قالب نثر مسجع بیان داشته. سجعپردازى این اثر، بیشتر به شیوهى کلمات قصار و نزدیک به شعر است. خواجه در حوزهى مناجات، بیشترین سجع را به کار برده که البته قالب اکثر این مناجاتها و برخى از قطعات آنها، علاوه بر موسیقى بیرونى، از موسیقى درونى نیز برخوردار است و در آنها آهنگ خوش کلام و معانى بلند عرفانى و دینى در هم آمیخته است.
او نخست مفهومى را در قالب نثر سلیس و روان و درعینحال موزون و سپس همان را در قالب شعرى دلکش بیان مىکند؛ بهگونهاى که نه تنها گسستگىاى میان اجزاى کلام واقع نمىشود، بلکه حفظ رابطه فنى و معنایى نظم و نثر، بر زیبایى و دلنشینى کلام مىافزاید. این شیوه نگارش، یا به تعبیرى بهتر، املاى خواجه تأثیر بسیارى در متون ادبى- عرفانى سدههاى بعد بر جاى نهاد.
بااینهمه مىتوان گفت که الهىنامه، صرف نظر از جنبه ادبى آن، از جنبه فنى آن نیز بهعنوان ابزارى براى بیان معانى عرفانى، شایان اهمیت است. کوتاهى جملات و فشردگى معنى در سجع، یکى از بهترین شیوهها براى انتقال رموز و اشارات عرفانى است و ازاینرو صوفیان، براى بیان اندیشهها و تجارب و تعالیم عرفانى، از این شیوه بهره گرفتهاند.
الهىنامه، هرچند رسالهاى عرفانى است، از جهت تعلیمى و حکمى نیز قابل توجه است؛ از همین روست که محتواى کلمات قصار خواجه را بر سه گونه دانستهاند: عرفانى، حکمى و تعلیمى. از آنجا که این رساله، گزیدهاى از آثار مختلف خواجه است، مباحث عرفانى آن نیز متنوع است و از اصول و مبانى عرفانى تا سلوک عملى، احکام و مقررات دینى و زهدآمیز را شامل مىشود. مؤلف که در شمار صوفیان متشرع و از پیروان مکتب« صحو» است، در این رساله، گاه، همچون عارفى شوریده و سُکرىمشرب نمایان مىشود، حتى سخنان شطحآمیز بر زبان مىآورد. به گفتهى خود وى،« آنچه حسین منصور گفت، من گفتم، اما او آشکارا گفت، من بنهفتم»؛ بااینهمه، سعى او بر آن است که از حدود شریعت تجاوز نکند و بر آن است که سلوک و وصول به حقیقت بدون شریعت، امکانناپذیر است.
مهمترین مباحث عرفانى این رساله، عبارت است از: توحید، آفرینش، تجلى ذات و صفات، عشق و عنایت، ابلیس و موضوع تقدیر، علم و عمل و...
وضعیت کتاب
الهىنامه، نخستین بار، به ضمیمه رسائل خواجه عبد الله انصارى، به کوشش سلطان حسین تابنده گنابادى، در تهران، 1319 ش، چاپ شد و بعدها نیز همین چاپ، با تصحیح و مقاله مجدد وحید دستگردى، در 1349 ش، انتشار یافت. پیش از آن، بهصورت مستقل، در 1341 ش، در کابل، چاپ شده بود. مهمترین چاپ آن به کوشش محمد سرو مولایى، ضمن مجموعه رسائل فارسى خواجه عبد الله انصارى، در 1377 ش، صورت گرفته است. علاوه بر آن، بارها به زبان انگلیسى ترجمه شده است.
منابع :
- ویکی نور
- متن و مقدمه کتاب
- دانشنامه زبان و ادب پارسى، ناشر: فرهنگستان زبان و ادب فارسى تهران، چاپ 1384.