شکوى الغریب عن الاوطان الى علماء البلدان، توسط عین القضات همدانى، به رشتهى تحریر درآمده است. این رساله همراه با رساله دیگر مؤلف، به نام «زبدة الحقائق»، در یک جلد چاپ شده است. هر دو رساله به زبان عربى و در موضوعات عرفانى است.
تحقیق این اثر به همت عفیف عسیران صورت گرفته است.
ساختار
مباحث رساله «شکوى الغریب»، جز سه فصل آخر و خاتمه رساله، بقیه، فصلبندى و باببندى نشده، ولى جناب محقق براى هر مبحث، عناوینى مناسب را برگزیده است.
رساله «زبدة الحقائق»، مشتمل بر یک مقدمه و 100 فصل است.
گزارش محتوا
مباحث مهم «شکوى الغریب»، عبارتنداز:
1- نبوت و ولایت: به نظر مؤلف، حقیقت نبوت و ولایت با عقل و اندیشه بشرى حاصل نمىشود، زیرا حقیقت نبوت وراى طور ولایت و حقیقت ولایت وراى طور عقل است. این نظریه به شدت توسط علماء انکار مىگردد و بالاخره مقدمات تکفیر وى را فراهم مىسازد.
2- مرید و شیخ: اجماع ارباب حقیقت از اهل تصوف، بر این است که هر کس شیخ و استادى نداشته باشد، اصلا دینى ندارد و امام و استاد وى شیطان است. پیامبر اکرم(ص) مىفرماید: «من مات بغیر امام مات میتة جاهلیة».
3- حسد از کبائر مهلکه است و به نص رسولالله(ص) کسى از آن نجات نمىیابد و علمایى که حسد در قلب آنها ریشه دوانده است، بدون حساب و کتاب وارد دوزخ مىشوند.
4- همانطورى که براى علوم مختلف، مفاهیم و اصطلاحات خاصى وجود دارد، همچنین تصوف هم داراى اصطلاحات خاصى است که فقط اهل الله به آنها واقفند و غیر این طایفه، از آن معانى و اصطلاحات بهرهاى ندارند.
5- اسم صوفى از قرن سوم مشهور شده است و مهمترین اعلام صوفیه عبارتند از:جنید بغدادى، احمد بن وهب زیّات، حسن بصرى، سفیان ثورى، حسان بن حریث عدوى، ابوحمزهى بغدادى بزاز، ابوجعفر صیدلانى، عامر بن عبدالله بن قیس، ابومحمد مرتعش خراسانى، ابوعبدالله سندى، رابعهى عدویه، حارث بن اسد محاسبى، ابوبکر محمد بن عمر وراق ترمذى و ابوجعفر نیشابورى.
6- براى تصوف اصطلاحاتى از قبیل بقاء، فناء، عدم، تلاش، قبض، بسط، سکر، صحو، اثبات، محو، حضور، غیبت، علم، معرفت، وجد، کشف، مقام، حال، فراق، وصال، اسقاط، اتصال، جمع، تفرقه، ذوق، فهم، وصول، سلوک، شوق، انس، قرب، تجلى، رؤیت، مشاهده و... وجود دارد که براى استفسار معانى آن باید به منابع صوفیه مراجعه کرد.
7- به نظر عین القضات، معرفت خداوند سبحان محال است. وى مىگوید: «ان الله تعالى منزه عن ان یدرکه الانبیاء فضلا عن غیرهم»؛ براى اینکه حقیقت ادراک، آن است که مدرِک به کمال مدرَک احاطه داشته باشد و چنین امرى جز براى خدا محال است.
8- شطح در اصطلاح صوفیه سخنان عجیب و غریبى است که از عارف در حالت سکر و شدت غلیان وجد، صادر مىشود و انسان در این حالت، قادر به امساک نفس خود نمىباشد؛ مثلاًبا یزید بسطامى مىگوید: از نفس خود منسلخ شدم، مانند انسلاخ مار از پوست، پس بهسوى محبوب نظر افکندم؛ در حالى که من او بودم.
9- علمایى که راسخون درعلم هستند، صلاحیت تأویل احادیث و آیات قرآنى را دارند و اکثر مردم در معانى آن متحیر هستند.
10- عین القضات، در لابهلاى کتاب، به مؤلفات خود اشاره مىکند، از قبیل«قرى العاشى الى معرفة العوران و الاعاشى»، «رساله علائیه» و رساله «نُزهة العشاق و نَهزة المشتاق» و سایر کتب که ذکر آنها در این مجال نمىگنجد.
11- عین القضات، بخش پایانى کتاب را در سه فصل، به بحث از ایمان به خدا و صفات وى، ایمان به نبوت و ایمان به آخرت اختصاص داده است.
عین القضات همدانى، در کتاب «زبدة الحقائق»، حقایق اصول سه گانهى دین را بر اساس موازین تصوف و عرفان بیان مىکند. محور مباحث عین القضات، بر بىکفایتى عقل در اکتناه حقایق الهى است.
پارهاى از مباحث این کتاب چنین است:
- کسانى که معارف الهى را تصدیق مىکنند، چهار گروهاند و قوم چهارم همان اولیاى الهى هستند که صرفا بر اساس کشف ذوقى و ایمان حقیقى، معارف حقه را تصدیق مىکنند.
- خداوند سبحان، مصدر وجود با همه اجناس و انواع مختلف آن است.
- خداوند با توجه به اقسام مختلف موجودات، داراى صفات و اسماء متعدد است.
- بهره عقل آن است که از طریق وجود موجودات، بر وجود خدا استدلال مىکند.
- عروج عقل در معرفت الله محدود مىباشد.
- عقل فقط معناى قلیل و کثیر عددى را مىفهمد، ولى بصیرت و نور باطنى، قلیل مطلق و کثیر مطلق را درک مىکند.
- کسى که از ملکوت عالم بهرهاى ندارد، از ادراک حقیقت ولایت و نبوت حظى نبرده است.
- ایمان انسان، در اثر مجالست و مؤانست با اهل عرفان تقویت پیدا مىکند.
- بصیرت انسان، احوال عشق را درک مىکند، نه عاقلهى وى.
- صفت ایجاد، منحصر در واجب تعالى است.
- تمامى موجودات امکانى، صور مرآتى حق تعالى هستند، لذا هیچگونه استقلالى ندارند.
- معارف انبیاء، علوم لدنى است و فقط مستفاد از مکتب حضرت حق است و علمایى که از علوم ذوقى و کشفى بهرهاى دارند، مىتوانند وارث علوم انبیاء باشند.
- نفس، روحانیة الحدوث و البقاء است.
وضعیت کتاب
کتاب، توسط عفیف عسیران مورد تحقیق و تصحیح قرار گرفته است. وى، در پاورقىها موارد اختلاف نسخ را ذکر کرده و واژههاى دشوار را توضیح داده است. زندگىنامه محقق به قلم خودش، به آخر کتاب ملحق شده است.
منابع :
- ویکی نور