سر الأسرار و مظهر الأنوار فیما یحتاج إلیه الأبرار و یلیه فتوح الغیب و یلیه قلائد الجواهر فی مناقب تاج الأولیاء و معدن الأصفیاء و سلطان، به زبان عربى، اثر شیخ عبدالقادر گیلانى است که رسالهاى ارزنده براى شناساندنِ اصول تصوف و طریق ذکر براى وصول به شناخت حق و محو و فناء فى الله است.
به دنبال رساله مزبور، سه رساله دیگر نیز درج شده است که به ترتیب عبارت است از:
-
فتوح الغیب، اثر شیخ عبدالقادر گیلانى؛
-
قلائد الجواهر، اثر شیخ محمد بن یحیى تاذفى؛
-
«السیف الربانى، اثر محمد بن مصطفى بن عزوز مکى.
ساختار
رساله «سر الاسرار و مظهر الانوار فى ما یحتاج الیه الابرار»، شامل بیست و چهار فصل است.
رساله «قلائد الجواهر»، شامل مباحث متفرق و متنوع(بدون باببندى و فصلبندى)، درباره شیخ عبدالقادر گیلانى است.
رساله «السیف الربانى»، داراى دو باب و یک خاتمه است.
گزارش محتوا
این رساله، سالک را براى وصول به حقیقت در راهى که هم دشوار و هم شیرین است، گامبهگام پیش مىبرد و رهنمون مىسازد و خطرها و موانع سر راه را گوشزد مىکند و او را در هر مرحله، از غافل شدن و خروج از راه راست برحذر مىدارد.
در فصول بیست و چهارگانه کتاب، مطالب متنوعى همچون: «رجوع انسان به موطن اصلى خود»، «رانده شدن انسان به فروترین مرتبت»، «دکانهاى ارواح در کالبدها»، «عدد علوم»، «توبه و تلقین»، «اهل تصوف»، «اذکار»، «شرایط ذکر»، «دیدن خداى تعالى»، «حجابهاى ظلمانى و نورانى»، «نیکبختى و نگونبختى»، «فقرا»، «طهارت»، «نماز شریعت و طریقت»، «طهارت معرفت در عالم تجرید»، «زکات شریعت و طریقت»، «روزه شریعت و طریقت»، «حج شریعت و طریقت»، «وجد و صفا»، «خلوت و عزلت»، «اوراد خلوت»، «رؤیایى که آدمى در حالت خواب و نیمهخواب مىبیند»، «اهل تصوف» و «فرجام کار» مورد بحث و بررسى قرار گرفته است.
نمونههایى از مطالب مطرح شده در پارهاى از فصول کتاب:
انسان بر دو نوع است: جسمانى و روحانى. جسمانى، انسان عام است و روحانى، انسان خاص. رجوع انسان عام بهوطنش، رجوع وى به درجات است به سبب عمل کردن به علم شریعت و طریقت و معرفت؛ این، در هنگامى است که انسان، عمل شایسته را بدون هیچگونه ریا و خودنمایى انجام دهد... رجوع و وصول انسانِ خاص به وطنش که مقام قربت است، با علم حقیقت که همان توحید در عالم لاهوت است، حاصل مىشود.
هنگامى که خداى تعالى روح قدسى را در عالم لاهوت در بهترین صورت آفرید و خواست که آن را به مرتبه اسفل براند، نخست، آن را در حالى که با خود بذر توحید داشت، به عالم جبروت راند... سپس به عالم ملکوت و آنگاه، به عالم ملک...
دکان روح جسمانى، بدن و اعضا و جوارح ظاهرى است و کالاى آن شریعت است و معاملهاش، عمل به احکام ظاهریهاى است که خداوند به آنها امر فرموده؛ آن هم بدون شرک ورزیدن... و دکان روح روانى، قلب است و کالاى آن علم طریقت و... دکان روح سلطانى، فؤاد است و کالاى آن، معرفت و... دکان روح قدسى، در سر است و کالاى آن، علم حقیقت و...
علوم، به چهار نوع منحصر است:
- ظاهر شریعت از قبیل اوامر و نواهى و سایر احکام؛
- باطن شریعت که علم طریقت نام دارد؛
- باطن طریقت که علم معرفت نام دارد؛
- بطن البواطن که علم حقیقت نامیده شده است.
بر اساس فرمایش رسول خدا(صلی الله علیه و آله)، شریعت، به منزله درختى است و طریقت، شاخههاى آن و معرفت، برگهاى آن و حقیقت، میوههاى آن و ...
شایسته است که سالک، زیرک و بینا و ناظر به عواقب امور باشد و در سپرى شدن و پشت نمودن آنها اندیشه نماید و فریب ظاهر احوال را نخورد... کرامات و احوال اولیاء، ایمن از مکر و استدراج نیست؛ برخلاف معجزات انبیاء(ع) که تا ابد از مکر و استدراج، در امان است.
وضعیت کتاب
کتاب، توسط احمد فرید المزیدى، تحقیق و تصحیح شده است. وى، در آغاز هر کدام از رسالهها، به توضیح در مورد نویسنده آن و ذکر آثار وى پرداخته است.
پاورقىها، به ذکر منابع روایات اختصاص یافته است.
فهرست محتویات، در آخر کتاب ذکر شده است.
کتاب، به همت آقایان مسلم زمانى و کریم زمانى ترجمه گردیده است.
منابع :
- ویکی نور