اسرار التوحید فی مقامات الشیخ ابى سعید، به قلم محمد بن منور میهنى است و یکى از شاهکارهاى نثر فارسی به شمار مىرود و به لحاظ ارزش هنرى و چیرهدستى نویسنده در اسالیب گوناگون بیان و شیوه داستانپردازى و انتخاب کلمات، در صدر میراث ادبى زبان فارسی قرار دارد.
اثر حاضر، زندگىنامه عارف بزرگ و انسان نمونه تاریخ فرهنگ ایران، ابوسعید بن ابى الخیر میهنى است که در تاریخ عرفاى ایران والاترین جایگاه را داراست. این کتاب، تنها، زندگىنامه ابوسعید نیست، بلکه یکى از برجستهترین منابع تاریخ تصوف ایران و یکى از مهمترین اسناد تاریخ اجتماعى این سرزمین در یکى از مهمترین ادوار تاریخ ایران نیز به شمار مىرود.
تاریخ تألیف کتاب، به نظر ژوکوفسکى، میان 553ق و 559ق و به عقیده استاد بهمنیار، میان 580ق و 570ق(ترجیحا 574ق) است.
ساختار
کتاب، شامل یک مقدمه و سه باب است. بنیاد کتاب، مانند اغلب زندگىنامههاى مشایخ تصوف، بر روایات شفاهى یا کتبى رایج در میان اهل خانقاه و ارباب تصوف استوار شده است.
گزارش محتوا
این کتاب، علاوه بر ارزشهاى تاریخى و اجتماعى، بهعنوان یک سند برجسته تاریخ تصوف ایران و منبع درجه اول، در باب زندگىنامه و اقوال بسیارى از مشایخ تصوف خراسان به شمار مىرود. ارزش عرفانى کتاب، به حدى است که هیچکس نمىتواند، شکلگیرى و پیدایش و تکامل عرفان خراسان را مورد مطالعه قرار دهد، بىآنکه به اطلاعات موجود در این کتاب بپردازد.
زندگى در خانقاه، شیوه معیشت عارفان و حکایات و سخنان ایشان، در این کتاب بهگونهاى دقیق ثبت و توصیف شده است. اصطلاحات عرفانى نیز در این کتاب به دقت مورد بحث قرار گرفته است. با دقت و تأمل در «اسرار التوحید» مىتوان دریافت که پیام ابوسعید، دورى از ریا و با اخلاص زندگى کردن است. وى معتقد است رنجهایى که انسان تحمل مىکند، نتیجه خودخواهى و ظاهرسازى اوست.
پیام ابوسعید، نفى خودخواهى و نفسپرستى است؛ نفسى که سرچشمه همه پلیدىهاست؛آن هم نه از راه نفى زندگى و زیبایىهاى آن، بلکه از طریق تهذیب و تربیت نفس. بهطور کلى پیام ابوسعید، درس انساندوستى، خوشبینى، شادى، امید، ترک تعصب، آزادگى، هوشیارى و روشنبینى، دیگران را بر خود مقدم داشتن، راستى با حق و دوستى با خلق خداست.
مؤلف «اسرار التوحید» این همه را نه در قالب کلماتى خشک و بىروح و به طریق پند و اندرز، بلکه در ضمن حکایتهاى شیرین، بیان و ابلاغ مىکند، البته در این کتاب از کرامات و خوارق عادات ابوسعید نیز سخن رفته است که خواننده مىتواند، آنها را نادیده انگارد و از کنار آنها به آسانى بگذرد، اما آنچه «اسرار التوحید» را جان و جلوه و جمال مىبخشد، حکایتهایى است که حاوى جوهر آموزشهاى انسانى ابوسعید است. ابوسعید، نه تنها با مسلمانان و همکیشان خود، که با تمامى خلق خدا بر سر مهر است. برای او قلب، ملاک کارهاست و راحت رساندن به خلق را نزدیک ترین راه رسیدن به خدا مىداند.
در اینجا مناسب است منتخباتى از کتاب آورده شود تا جنبه عرفانى ابوسعید بیشتر معلوم گردد:
اندرین جهان آمدى گریان و مردمان مىخندیدند؛ جهد کن تا بمیرى خندان و مردمان همى گریند.
ما آنچه یافتیم به بیدارى شب و بىداورى سینه و بىدریغى مال یافتیم.
پرسیدند که صوفىاى چیست، گفت: آنچه در سر دارى، بنهى و آنچه در کف دارى، بدهى و آنچه بر تو آید نجهى.
هفتصد پیر از پیران در طریقت سخن گفتهاند؛ اول، همان گفت که آخر، اما عبارت مختلف بود و معنى یکى بود که «التصوف ترک التکلف» و هیچ تکلف تو را بیش از تویى نیست که چون به خویشتن مشغول شدى، از او بازماندى و صدها عبارت دیگر که همگى مبین آن است که شخص باید از خودپرستى آزاد گردد؛ یعنى پرستش خود را که شهوت و جاهطلبى و تحقیر دیگران و غرور، شعار آن است، ترک گوید و حقیقت خود را که در واقع مظهر خداست و از شائبه شهوت پاک است، دریابد.
ستیزگى و نفاق و شقاق و جنگ هفتاد و دو ملت، همه، از خودپرستى و نشناختن نفس پیش آمده است، پس به موجب این تعلیم باید رجوع به نفس کرده و در اصلاح حال خویش کوشیده و آئینه ضمیر را از آلودگىها پاک نمود و در واقع جهاد اکبر همین است. این نوع رجوع به حقیقت نفس و تهذیب آن از آلودگىها و تربیت آن، به واسط مطالعه و تأمل و اندیشه و ذکر و ریاضت ممکن است.
جنبه ادبى کتاب
این کتاب، در میان آثار منثور ادبیات فارسی، به لحاظ هنرى و ادبى، از جمله شاهکارهاست؛ بهگونهاى که مىتوان آن را در کنار «تاریخ بیهقى» و «تذکرة الاولیاء» قرار داد. به نظر استاد کدکنى اگر به فرهنگى که از لغات و ترکیبات این کتاب فراهم آمده است، توجه کنیم، تنوع واژگان زبان مؤلف را با در نظر گرفتن حجم کتاب، در وسیعترین حد ممکن مىبینیم و این خود، گواهى است بر میزان بلاغت و هنر انتخاب و احضار کلمات که یکى از مهمترین معیارها در آفرینش ادبى به شمار مىرود.
گذشته از چیرگى او در گزینش واژهها و احاطه وى بر موارد خاص، استفاده از ساختارهاى نحوى، میزان خلاقیت وى در حوزه تصاویر، درخور کمال توجه است؛ بىآنکه مانند اغلب معاصران خویش، گرفتار استفاده از استعارههاى زبان شعر شود و یا به افراط در آوردن مجاز و استعاره بپردازد.
در ادبیات فارسی، کتب قصص و حکایات بسیارى وجود دارد، اما در کمتر کتابى مانند«اسرار التوحید» به فن داستانپردازى به معنى دقیق کلمه، توجه شده است. در این کتاب، بسیارى از داستانها، داراى نوعى پىرنگ داستانى است و مؤلف در توصیف فضاى داستان و حالات قهرمانان و انتخاب لحن مناسب در گفتوگوهاى ایشان، اعجاز مىکند.
یکى دیگر از مظاهر هنر نویسندگى مؤلف، قدرتى است که در ترجمه عبارات عربى از خود نشان داده است که در عین برخوردارى از دقت، در کمال زیبایى است. یکى از باارزشترین جنبههاى ادبى کتاب، نقل نمونههایى از شعر فارسی دوران نخستین و آغاز شعر درى است که در نزد مورخان ادبیات و بهویژه مورخان شعر عرفانى، مهمترین سند تاریخى به شمار مىرود.
جنبه تاریخى کتاب
این کتاب به لحاظ دارا بودن بعضى از حوادث تاریخى، از قبیل فتنه غزان در خراسان و دشت خاوران، یکى از اسناد مهم تاریخى عصر به شمار مىرود، ولى متأسفانه چون گاهى مؤلف در بعضى از مسائل تاریخى، تکیه بر روایات شفاهى دارد، دچار اشتباه مىشود؛ با این همه، در وصف جزئیات مسائل زندگى شهرى و روستایى و آداب و رسوم رایج در میان مردم و طرز معاش آنان، از نوع غذاها و لباسها و خانقاهها و رباط و کوچهها و بازارها و مساجد و مدارس و کلیساها و شیوه زندگى اقلیتهاى مذهبى در خراسان و نیشابور قرن پنجم، سند معتبر و بىهمتایى است که مورخان اجتماعى تاریخ ایران، بیشتر تکیه و استنادشان بر اطلاعات حاصل از این کتاب است.
جنبه زبانى کتاب
اسرار التوحید با اینکه در صدر نوشتههاى قرن ششم قرار دارد، با این همه جایگاه تاریخى و سبکىآن، قرن پنجم و گاه چهارم است. نثر ساده در قرن پنجم، بهترین ادوار خود را گذرانده و مىتوان گفت که سادگى و در عین حال، ورزیدگى و پختگى، در این رشته نوشتهها، بهطور چشمگیر دیده مىشود.
در این کتاب، برخى از کلمات اضافه و ربط، بهگونهاى استعمال شده است که در عصر حاضر، معمول نیست، مانند:
«با» به معنی «به»: «ما را از سر کوه، با سر کوه آوردند به فضل خویش»؛
«با» در معنی «بر»: «شیخ چون این کلمه بگفت، با سر سخن رفت»؛
«بر» در معنی «نزد»: «حسن، بر قصاب شد و گفت تو را شیخ مىخواند»؛
«هرکدام» به جای «هرچه»: «با شادى هرکدام تمامتر پیش شیخ آمد.»
گاه، علامت مفعول صریح؛ یعنی «را» قبل از صفت و پس از موصوف آورده شده است: «در کتب یافته که خداى را تعالى فرشتگانند که سرنگون عبادت کنندو»
وضعیت کتاب
این کتاب که با مقدمه و تصحیح و تعلیق آقاى شفیعى کدکنى، در دو مجلد به زیور طبع آراسته شده، در واقع چهارمین ویرایش از کتاب «اسرار التوحید» است. نخستین ویرایش آن، به همت ژوکوفسکى، نزدیک نود سال پیش انجام گرفت. دومین طبع آن به دست استاد احمد بهمنیار و سومین ویرایش آن، به کوشش ذبیحالله صفا پایان پذیرفت. به نظر دکتر شفیعى، چاپ استاد صفا بر پایه تلخیص آشفتهاى از «اسرار التوحید» فراهم آمده است.
تصحیح استاد کدکنى، نه تنها از هر لحاظ بر چاپهاى پیشین برترى دارد، بلکه باید گفت که نمونه ارزشمندى از تصحیح و تحشیه متن، بهطور کلى است. بىتردید مىتوان گفت که هیچیک از ویرایشهاى پیشین «اسرار التوحید» از نظر یادداشتها و تعلیقات نمىتواند، به پاى متن ویراسته دکتر شفیعى برسد. یادداشتهاى بسیار سودمند که درباره ابوسعید و خاندان او و پیروان او و پایگاه او و روزگار و محیط زندگى و خانقاه وى و درباره تصوف نوشته شده، همگى نمودارى است از کوششهاى بسیارى که دکتر شفیعى برای بهتر عرضه کردن این متن داشته است.
«فهرست اعلام متن»، «فهرست اماکن»، «فهرست فرق و جماعات» و «فهرست کتب در متن»، در پایان جلد اول ذکر شده است.
جلد دوم کتاب، مشتمل است بر:
«فهرست مطالب»؛
«تعلیقات»؛
«فهرستها»(شامل فهرستهاى آیات، احادیث، اقوال مشایخ و اولیا و امثال و حکم، اقوال شیخ به زبان عربى، دعاها و جملههاى دعایى، شعرها و مصراعهاى عربى، شعرها و مصراعهاى فارسی، ترکیبات و عبارات عربى، لغات و ترکیبات و تعبیرات، لغات و ترکیبات و تعبیرات نسخهبدلها، امثال و مثلوارهها و...).
منابع :
- ویکی نور