عرفان شیعی

عرفان اسلامی در بستر تشیع

عرفان شیعی

عرفان اسلامی در بستر تشیع

الهى‌نامه، از سروده‌هاى شهیر عطار و شاهکارهاى شایسته و نمونه‌هاى استادانه ادب پارسى به شمار مى‌رود که بر وزن مثنوی «خسرو و شیرین» نظامى سامان یافته است. عطار، در این چکامه به بازگویى مقاصد اهل تصوف مى‌پردازد و همچون صوفیان به جاى برهان (استدلال منطقى)، از تمثیل بهره مى‌گیرد و با آوردن افسه‌گانه یا سرگذشتى، خواسته‌اش را اثبات مى‌کند. اگرچه، سنایى غزنوى در سرایش«حدیقة الحقیقة»، از حکایت‌ها و سرگذشت‌ها براى بازگفتن سخنان صوفیانه خود بهره برد و از این شیخ محتشم و شاعران پس از او، مانند مولانا جلال‌الدین بلخى و بهاء ولد پیش افتاد، درّ گنج الهى در «الهى‌نامه» عطار گشوده شد و حقایق عرفان و تصوف در سروده متصوفانه و استادانه وى آشکارا رخ نمود.

عطار، در این منظومه مى‌کوشد که در آن سوى هر یک از آرزوهاى دست‌نیافتنى انسان که از پس سال‌ها تخیل پدید آمده‌اند، به وى بیاموزد که اگر حقیقت هر آرزو را مى‌خواهد، آن را در درون خودش باید بجوید.

فرید‌الدین، عطار نیشابورى، دو مثنوى عارفانه «الهى‌نامه» و «منطق الطیر» را براى راهنمایى سالکانِ طریقت معرفت سرود و در سده ششم هجرى آنها را با شگردى رمزناک(سمبولیک)، طرح‌ریزى کرد و به حکایات و تمثیلات آراست تا بتواند راهروان مکتب عرفان را به آسانى یارى و هدایت کند تا در ریاضت و کوشش معنوى خویش براى کشتن نفس اماره توفیق و به شناخت حقیقت و درک معنویت و کیفیت هستى دست یابند.

گفتار خود عطار، بر این گواهى مى‌دهد که او الهى‌نامه را در پیرى نوشته است، زیرا در آخر کتاب مى‌گوید:

خدایا گرچه بس افکنده‌ام من           ولى هم پیرم و هم بنده‌ام من

اگرچه جمله در تقصیر گشتم             مرا مفروش کاخر پیر گشتم



ساختار

این کتاب نیز همچون سروده مولانا جلال‌الدین بلخى، مثنوى است و حدود هفت هزار بیت دارد و افزون بر شیوایى درون‌مایه، از ترتیب زیبایى برخوردار است و با مقدمه‌اى آغاز مى‌شود که مناجات و نعت پیامبر و مدح خلفا و تحسین نفس ناطقه را در بر مى‌گیرد و شش فصل مهم و 22 مقاله و یک خاتمه دارد.

 

گزارش محتوا

پیام اصلی «الهى‌نامه»، از دیدى متفاوت با «منطق الطیر» یا «مصیبت‌نامه» چنین است: «اى انسان! هر چه هست، تویى و هر چه هست، در جان و روان تو نهفته است». این پیام را مى‌توان از درون‌مایه آرزوهاى هر یک از شاه‌زادگان داستان این کتاب و پاسخ‌هاى پدرشان به آنان دریافت. عطار در این منظومه نیز به شیوه‌اى دیگر همین پیغام را به بشر مى‌رساند و هر یک از فرزندان داستان او، رخى را از چهره‌هاى روان‌شناختى آدمى، آینگى مى‌کنند.

 

این منظومه، افزون بر فصاحت و زیبایى درخشانش، اطلاعات گسترده‌اى درباره مشایخ بزرگ تصوف و دیگر افراد شهیر متقدم بر عطار (نسل سلف)، همچون شیخ ابوالحسن خرقانى، ابوسعید ابوالخیر، شبلى، ابراهیم ادهم، ایاز، بایزید بسطامى و اویس قرنى و یاران رسول خدا و چهار خلیفه او عرضه مى‌کند.

 

سراینده «الهى‌نامه» هم‌چنین حکایتى را به فخر‌الدین اسعد گرگانى (سراینده «ویس و رامین») نسبت مى‌دهد که حتى با فرض دروغین بودنش، از سندهاى کهنى به شمار مى‌رود که در نسبت دادن «ویس و رامین» به فخر‌الدین به کار مى‌آید. شرح عطار درباره خرافات و موهومات رایج در آن روزگار، مانند جادویى (پنداشتن اینکه با خواندن عزیمت یا اجراى کارى، به شکل مرغ یا پیل مى‌توان درآمد و کوه را به جادویى از جا برکند یا دریا را شوراند و همچون کبوتر در هوا پرواز کرد)، از دیگر سودمندى‌هاى این منظومه از دید مردم‌شناختى به شمار مى‌رود.

 

آوردن حکایت‌ها و تمثیل‌هاى ادبیات شفاهى مردم در شعر، با سنایى و مثنوى‌هاى عرفانى او آغاز شد. وى آنها را از راه شعر به زبان اهل فضل و درباریان برد، اما عطار آنها را در چارچوبى گسترده‌تر به کار بست تا پس از بار کردن معانى عرفانى و اخلاقى بر آنها، دوباره به مردم بازشان گرداند؛ ازاین‌رو، زبان عطار ساده و از پیرایه‌هاى شعرى شاعران پیش از خود تهى است.

 

لب لباب «الهى‌نامه»، داستان پادشاهى است که شش پسر دانا و بلند همت داشت. آنان هر یک در دانشى یگانه روزگار خود بودند و روزى نزد پدر از آرزوهایشان سخن گفتند و پدر درباره هر یک از این خواسته‌ها، مثَلى آورد و چیزى فرمود؛ براى نمونه، نخستین پسر از دختر شاه پریان و دل‌دادگى‌اش به او گفت و پدر در نکوهش شهوت‌پرستى، گفتارى عرضه کرد و به حکایت زن پارسایى پرداخت که در برابر خواهش نامشروع مردان ایستاد و به گناه تن نداد. این گفت و شنودها دنبال مى‌شود تا هر یک از فرزندان همه دغدغه‌هایش را بگوید و لب از گفتن فرو بندد، آن‌گاه دیگر فرزند به سخن مى‌آید، مشکلاتش را مطرح مى‌کند و به دفاع از دعوى خویش برمى‌خیزد و اندرزهایى از پدرش مى‌شنود و سرانجام در برابر منطق پدر کُرنش مى‌کند.

 

برخى از نوشته‌هاى عرفانى، رساله‌ها و کتاب‌هایى به نثر یا به نظم درباره شناختن پروردگار و چگونگى آفرینش و نفس و روح و عوالم و شرط سلوک و حالات و مقامات انسانند که در فصل‌هایى منظم طرح مى‌شوند. «کشف المحجوب» هجویرى و «مصباح الهدایة» و «گلشن راز»، از این دسته به شمار مى‌روند، اما شمارى از آنها، ترجمه احوال اولیا و مشایخند که «تذکرة الاولیاء» عطار، شاهکارى در این زمینه است که نویسنده، در آن، به شیوه‌اى بسیار مؤثر و پرشور، حالات مردان آن جهانى را به کمک گزارش‌هایى درباره گفتار و رفتار آنان مجسم مى‌کند. دیگر کتاب‌ها در این زمینه، منظومه‌هایى کمابیش بلندند که شاعر، در آن، همه موضوع‌ها و نکته‌هاى عرفانى را به کمک داستان‌ها، مثل‌ها، پندها و اندرزها، نقل گفتار و کردار بزرگان، به‌ویژه آیات قرآن و احادیث بازگو مى‌کند و در آغاز و پایان و گاه در درون آن، به راز و نیاز و مناجات به درگاه خداوند زبان مى‌گشاید؛ اگرچه، بزرگ‌ترین نمونه این نوشته‌ها، «مثنوى» مولانا جلال‌الدین بلخى است، «الهى‌نامه» عطار نیز در این جرگه جاى مى‌گیرد.

 

چکیده داستان کتاب

 

خلیفه‌اى دانا و توانا شش پسر داشت که همه دانستنى‌ها را آموخته و به هر چیز دل‌خواهى راه یافته بودند، اما باز هم هر یک آرزویى در دل داشت و از ناکامى خود اندوهناک بود. روزى پدر، آنان را نزد خود نشاند و گفت: اگر شما مرا از آرزوهاى خود آگاه کنید، شاید بتوانم راه کام‌یابى را به هر یک از شما نشان دهم. پسران، فرموده پدر را پذیرفتند و یکى پس از دیگرى، آرزوى خود را بازگفتند. هر یک از بخش‌هاى شش گانه کتاب، میدان گفتار یک فرزند و پاسخ پدر به اوست. نخستین فرزند، دل‌باخته دختر شاه پریان بود و آرزویى جز وصال وى نداشت. فرزند دوم دیوانه‌وار به سحر و جادو عشق مى‌ورزید. فرزند سوم جام جمشید مى‌خواست، فرزند چهارم آب حیات مى‌جست، فرزند پنجم در اندیشه یافتن انگشتر سلیمان و فرزند ششم، جویاى کیمیا بود. پدر در پاسخ هر یک از آنان به کمک حکایات و بیانات حکیمانه‌اى، بیهودگى این آرزوها را باز مى‌نماید و فرزندانش را اندرز مى‌دهد که از خواهش‌هاى نفس دست بکشند و دل، در جهان بالا ببندند.

 

در این گفت و شنید، عطار، جا را براى بسیارى از مطالب عرفانى، فلسفى و اخلاقى باز کرده و معانى لطیفى را به کمک استعاره و تمثیل و اسرارى را به زبان دیوانگان فرزانه بازگفته و از همه مقامات و حالات سالک سخن رانده است. هیچ‌یک از مقامات، مانند طلب، توبه، عشق، حیرت، توکل، رضا، معرفت، توحید، فقر و فنا، از چارچوب «الهى‌نامه» بیرون نیست و این کتاب، به راستى، گنجینه‌اى از حقایق معنوى به شمار مى‌رود.

 

از آن‌جا که براى بازگفتن حال سالک و واصل، زبانى شیواتر و رساتر از زبان عشق نیست، سراسر این کتاب، از عبارات و کنایات عاشقانه پر است و فصلى از آن نیست که در آن، از سر زیبایى، جاذبه و جفاى معشوق، درد هجران، سوز و گداز در آرزوى وصال، غیرت و رشک، مستى هنگام دیدار و خمار لحظات فراق سخن نرفته باشد؛ چنان‌که سراسر مقاله 21، وقف داستان شورانگیز عشق رابعه دختر کعب است.

 

بنابراین، موضوع اصلى کتاب را همان عشق و درد باید دانست که شرط سلوک و کلید وصالى جز آن نیست و به گفته پروفسور لویى ماسینیون فرانسوى، از خاورشناسان نامى و عاشقان تصوف، همه آثار عطار بر پایه‌های «زیبایى»، «عشق» و «درد» استوارند و از این سه رکن، درد، مهم‌تر و دست‌مایه نوآورى‌هاى اوست.

سه ره دارد جهان عشق اکنون           یکى آتش، یکى اشک و یکى خون

 

جغرافیاى کتاب

الف) پیشینه

عطار، در خاتمه «الهى‌نامه» مى‌گوید:

ز چندین باغ، کز من یادگار است                 جهان چون باغ جنت پرنگار است

اگرچه این بیت، به وجود منظومه‌هایى مانند«اسرارنامه» پیش از سروده شدن «الهى‌نامه» اشارت دارد، به دلیل دو بار یاد کردن او از «الهى‌نامه»(خسرونامه) خود در مقدمه «اسرارنامه»، مى‌توان گفت نخستین منظومه عطار، «الهى‌نامه» اوست. گواهان تاریخى نیز این دعوى را تأیید مى‌کنند. البته نام اصلى این منظومه که از سده هشتم به بعد به «الهى‌نامه» معروف و نسخه‌هایى از آن منتشر شد، «خسرونامه» بوده است و دیگران نامش را بدل کرده‌اند، اما انتساب منظومه «گل و هرمز» که به سرگذشت عشق هرمز یا خسرو با گل‌رخ مى‌پردازد، درست نیست و کسانى به دلیل یاد شدن خسرو در آن و «خسرونامه» معروف، آن را نیز از عطار دانسته‌اند.

 

ب) نسخه‌شناسى

«الهى‌نامه»، در 1940م، در استانبول به تصحیح هلموت ریتر Helmuth Rettir، خاورشناس آلمانى چاپ شد. وى، در 1955م، بر پایه «منطق الطیر»، «الهى‌نامه»، «اسرارنامه» و «مصیبت‌نامه» کتاب مستقلى درباره عقاید عطار، به نام «دریاى ارواح» منتشر کرد. کسانى که به زبان و ادبیات فارسی علاقه‌مند بودند، به ترجمه «منطق الطیر» و «اسرارنامه» به انگلیسى پرداختند. هم‌چنین آقاى فؤاد روحانى به پیشنهاد هانرى کربن، خاورشناس فرانسوى بر پایه همان متنى که به اهتمام هلموت ریتر منتشر شد، به ترجمه «الهى‌نامه» به فرانسوى همت گمارد، اما به گفته خودش، سپس آشکار شد که متن ریتر، به‌رغم خوبى و پاکیزگى‌اش، بى‌عیب نیست، بلکه بر اثر کمبودهاى پنج نسخه‌اى که بدانها دسترسى داشته، افتادگى‌ها و غلطهایى به تصحیح او راه یافته است؛ ازاین‌رو، وى، به جست‌وجوى دیگر نسخه‌ها برآمد و روشن ساخت که «الهى‌نامه» پیش از این، دو بار چاپ شده است:

  • 1872 مسیحى در لکنهو؛
  • 1316 خورشیدى در تهران (چاپ سنگى از روى همان چاپ لکنهو).

افزون بر اینها، هشت نسخه از آن در ایران هست: یکى، در کتاب‌خانه سلطنتى؛ سه نسخه در کتاب‌خانه مجلس شوراى ملى؛ دو نسخه در کتاب‌خانه ملک؛ یک نسخه از آن آقاى حاج محمد نخجوانى و یک نسخه از آن آقاى دکتر گوهرین. هم‌چنین نسخه‌اى در کتاب‌خانه دانشگاه کمبریج، یکى در موزه لندن، یکى در کتاب‌خانه وزارت هند و پنج نسخه نیز در کتاب‌خانه ملى پاریس یافت شده و مصحح از میان آنها، سه نسخه بهتر را گزیده و همه کتاب را با آنها سنجیده و هر جا درون‌مایه بیت‌هاى آنها با یک‌دیگر متفاوت یا معنایشان تاریک بوده، از همه نسخه‌ها بهره برده و اختلاف‌هاى آنها را یادداشت کرده، اما به دلیل فراوانى اختلاف‌هاى این نسخه‌ها و پنج نسخه ریتر، ناگزیر راه میانه‌اى برگزیده و متن فرآورده خود را از مقابله آنها با یک‌دیگر، چاپ کرده است؛ بنابراین، این نسخه از «الهى‌نامه»، متنى انتقادى به معناى اصطلاحى آن نیست.


منابع :

  • ویکی نور