عرفان شیعی

عرفان اسلامی در بستر تشیع

عرفان شیعی

عرفان اسلامی در بستر تشیع

حجاب هستی، درخت هستی (چهار رساله الهی) شامل 4 رساله‌ى عرفانى به نام‌هاى «عنقاء مغرب» و «کتاب الحجب» و «انشاء الدوائر» و «عُقلة المستوفز» است که همگى توسّط شیخ محى‌الدین بن عربى تألیف شده است.

 


عنقاء مغرب

شیخ در عنقاء مغرب به ظهور تجلّى ذاتى حق در حقیقت محمدیّه سخن گفته و نحوه پیدایش نشئات ملا اعلى، عرشى، کرسى، افلاک، عناصر اولیه، دخان را بیان مى‌کند. وى همچنین به حظّ انسان در مقام اشلاخ از حقیقت مجرّده خود، اشاره کرده که مى‌تواند، به علوم کلى تقدیرى احاطه پیدا کند و به مقام لیله قدر نیز نائل آید و در این مقام است که مسائلى از قبیل: تفصیل بین اموات و احیاء، اطلاع بر اهل بلا و نعم، مشاهده اصحاب یمین و شمال بر وى مکشوف مى‌گردد.

به نظر ابن‌عربى حقیقت نبوّت واحد است و تمامى انبیاء و مرسلین به عنوان دقائق این حقیقت واحده به شمار مى‌روند و این حقیقت واحده همان حقیقت محمدیّه(ص) است. در مشرب وى همان طورى که وجود مقدّس پیامبر اکرم(ص) به عنوان خاتم نبوّت و رسالت است، همچنین حضرت مهدى(عجّ) نیز خاتم ولایت اولیاء و اصفیاء به شمار مى‌رود. این رساله به طور مستقل نیز کتاب‌شناسى شده است.

 

کتاب الحجب

رساله دوّم کتاب الحجب است که در آن 33 عنوان حجاب مورد بررسى قرار مى‌گیرد که به آنها اشاره مى‌شود:

 

حجاب علم: اولین حجاب شریفه است و آن حجاب از عین است و عین حجاب از علم ثانى است. 

حجاب حبّ: انسان وقتى فناء و بقاء را طلب مى‌کند که از احکام حب به شمار مى‌روند، در این صورت همین حب و مشاهده حجاب واقع مى‌شود. 

حجاب خلوت: انس به خلوت حجابى از تجلّى قریب است. 

حجاب الستر: طلب انصاف به اوصاف ملامیه حجابى است که از تحقّق به آن در جبلّه‌ى انسان حاصل مى‌شود.

حجاب صحو: صحو حجاب از فناست. 

حجاب وحدانیّت: واحد حجابى است که فى نفسه در اسمایى که داراى مراتب هستند به وجود مى‌آید. 

حجاب اتّحاد: اتحاد حجابى از حقیقت و صواب است براى این که شخصى ادّعاى فناد مى‌کند؛ در حالى که فانى نیست و ادعاى عدم مى‌کند؛ در حالى که موجود است. 

حجاب توصیه افعال: توحید در افعال در واقع رد افعال از خیر و شر، قبیح و حسن، طاعت و معصیت، ایمان و کفر بسوى مصدرش است و این توحید حجاب از ادب الهى است. 

حجاب حضور همراه با توحید افعالى: حضور انسان همراه با توحید افعالى در واقع حضور همراه با معانى است که داراى اثر است. 

حجاب شوق و اشتیاق: شوق به سبب لقاء ساکن مى‌شود؛ ولى اشتیاق هنگام لقاء مهیّح مى‌شود، شوق حال و اشتیاق ثبوت و هر دو حجاب بشمار مى‌روند. 

حجاب مشاهده: حسرت بر مفارقت شاهد از مشهود دلیل بر التذاد مشاهده در قالب شاهد است و این مشاهده حجاب است. 

حجاب حفظ ادب: حفظ ادب در انبساط حجاب از شهود است. 

حجاب هیبت: هیبت وصف قلبى است که مانع رویت مى‌شود. 

حجاب حفظ سرّ: فقط در مفارقت است، لذا حجاب از مشاهده‌ى شاهد است. 

حجاب رؤیت: رؤیت حجاب از مرائى است؛ گرچه براى رویت معناى لطیفى است که فقط رائى آن را مى‌یابد. 

حجاب کون: کون چون غریب از وطن و معدوم است، لذا حجاب بشمار مى‌رود. 

حجاب سکون: حجاب از تحقّق به مقتضیات عبودیّت از تقلیب و تعریف است. 

حجاب قلق: چون سطوات شوق بر قلوب است، 

حجاب انبعاث، 

حجاب فترة، 

حجاب صلصلة الجرس: حجابى از مناسبت کلیه است. 

حجاب قرب: حجاب از ذات است. 

حجاب رجوع: چون در آن مفارقت عینى همراه است، لذا حجاب است. 

حجاب تقارب اوصاف، 

حجاب مراسله، 

حجاب تلوین، 

حجاب رجوع از بساط، حجاب کسى که خودش را ذکر مى‌کند، 

حجاب کتمان محبّت: چون دلیل بر عدم استحکام سلطان وى است. 

حجاب علل، حجاب روح قدسى، حجاب عارف مردود، 

حجاب مخالفت، 

لازم به ذکر است که به کتاب حجب باب 350 فتوحات نیز ملحق شده است که در فهم مطالب آن بسیار سودمند است.

 

انشاء الدوائر

سومین رساله مجموعه حاضر کتاب «انشاء الدوائر» است. ابن عربى در بخش اوّل کتاب با رسم دوائر مختلف مراتب وجودات را به خوبى تبیین مى‌کند. وى بعد از بحث از اقسام معدومات به سراغ موجودات رفته و درباره‌ى اقسام آنها سخن مى‌گوید. به نظر وى یکى از اقسام موجودات وجود مطلق است که درباره وى هیچ سخنى نمى‌توان گفت و نهایت معرفت ما همان تنزیه است و این قسم همان وجود حق تعالى است. 

دوّمین قسم وجودات مجرد از ماده است که به عقول مفارقه موسوم است. 

سوّمین قسم موجوداتى هستند که قبول تحیّز و مکان مى‌کنند و آن‌ها همان اجرام و اجسام و جواهر هستند و

 چهارمین قسم وجوداتى هستند که بذاته قبول تحیّز نمى‌کنند. بلکه به تبعیّت قبول مى‌کنند و آن‌ها اعراض هستند؛ مانند سفیدى و سیاهى و پنجمین قسم وجودات نسبى هستند که بین این ذوات حادث مى‌شوند. 

ابن عربى در بخش بعدى کتاب با ترسیم جدولى که به جدول حضرت الهیّه موسوم است، به تقسیم اسماى حسناى الهى مى‌پردازد. شیخ در پایان انشاء الدوائر درباره‌ى سبب ایجاد عالم بحث کرده و کتاب را به پایان مى‌رساند.

 

عُقلة المستوفز

چهارمین رساله‌ى این کتاب که به «عقلة المستوفز» معروف است، در واقع تبیین کننده عالم علوى و سفلى است. شیخ در قالب سیزده باب درباره کمال انسانى، خلق ارواح مهیّمه و عنصر اعظم، خلق اوّل و قلم اعلى، ذکر عرش، بیان عرش عظیم، عرش کریم، فلک بروج، فلک کواکب ثابته، خلق دنیا، استحالات، نکاح و توالد، نشأه انسان بحث کرده و نکات دقیق عرفانى را مطرح مى‌سازد.


منابع :

  • ویکی نور