عرفان شیعی

عرفان اسلامی در بستر تشیع

عرفان شیعی

عرفان اسلامی در بستر تشیع

حدائق الحقائق، به زبان عربى، اثر محمد بن ابوبکر رازى و در موضوع عرفان عملى است.

 


ساختار

کتاب، مشتمل بر شصت باب است. شیوه مؤلف چنین است که ابتدا، موضوع بحث را از لحاظ لغت معنا کرده، سپس در اصطلاح اهل حقیقت و تصوف، آن را مورد بررسى قرار مى‌دهد، آن‌گاه گفتار مشایخ صوفیه را در این باره مى‌آورد؛ به‌طور کلى مى‌توان گفت که اثر حاضر صرفاً نقل اقوال صوفیه بوده و در آن از آیات قرآنى و احادیث نبوى استفاده شده است.

 

گزارش محتوا

در کتاب، عناوین مختلف اخلاقى و عرفانى، از قبیل توبه، مجاهده، عزلت و خلوت، مخالفت نفس، حسد، غیبت، دنیا، امل، صمت، تفکر، فقر، خوف، رجاء، حزن، بکاء، جوع، قناعت، توکل، بلاء، صبر، رضا، تسلیم، تقوى، زهد، ورع، یقین، اخلاص، عبودیت، حریت، فتوت، جود و سخاء، صدق، حیاء، خشوع و تواضع، ادب، تصوف، خلق، سفر، ذکر، شکر، دعا، اراده، توحید، مراقبه، استقامت، ولایت، معرفت، صحبت، محبت، غیرت، شوق، سماع، معرفت نفس و روح و قلب، فراست، کرامات اولیاء، منامات، احوال اهل حقیقت موقع مرگ، حفظ قلوب مشایخ و ترک مخالفت آنها و وصیت مرید مورد بحث واقع شده است.

مؤلف، در باب شصتم که آخرین باب کتاب است، با توضیح دادن الفاظ اهل حقیقت از قبیل وقت، مقام، حال، قبض و بسط، هیبت و انس، تواجد و وجد و وجود، جمع و تفرقه، فناء و بقاء، غیبت و حضور، صحو و سکر، ذوق و شرب، ستر و تجلى، محو و اثبات، محاضره و مکاشفه و مشاهده، لوائح و طوامع و لوامع، بواده و هجوم، تلوین و تمکین، قرب و بعد، شریعت و حقیقت، نفس، خواطر وارده بر ضمایر، علم الیقین و عین الیقین و حق الیقین، واردات، شاهد، نفس و روح و... کتاب را به پایان مى‌رساند.

نمونه‌هایى از مباحث کتاب:

توبه در نزد اهل حقیقت بر دو نوع است: توبه عام و توبه خاص. توبه خاص خود بر دوقسم است: توبه عارفان و توبه مقربان.

مجاهده در مشرب تصوف، محاربه با نفس اماره است با ریاضات شرعیه. برخى گفته‌اند: مجاهده، منع کردن نفس از مألوفات است. به نظر اهل تصوف، مجاهد خواص تصفیه احوال به شمار مى‌رود؛ به‌طورى که مجاهده کننده با ریاضاتى از قبیل جوع و سهر مى‌تواند اخلاق مذمومه خود را به اخلاق محموده تبدیل نماید.

خلوت، صفت اهل صفوت است و عزلت، از امارات وصلت است و براى مرید لازم است که در ابتداى سیر و سلوکش به عزلت از ابناء خلق بپردازد و در نهایت، به خلوت روى آورد تا انس بین عبدو معبود تحقق یابد. در عرفان، عزلت بر دو نوع است: عزلت عوام و عزلت خواص. عزلت عوام، همان مفارقت از مردم است براى سالم ماندن آنها از شر وى. عزلت خواص، جدا شدن از صفات بشرى به‌سوى صفات ملکى است.

مخالفت نفس و قطع حظوظ نفسانى سرلوحه عبادت است، چون هواى نفس بزرگ‌ترین حجابى است که میان عبدو رب قرار گرفته و تا سلطان نفس شکسته نشود، انسان به هیچ مقامى نمى‌رسد.

حسد اشد امراض نفسانى و بدترین رذایل و خبیث‌ترین آنهاست و صاحب خود را به عذاب دنیا گرفتار و به عقاب عقبى مبتلا مى‌سازد.

غیبت، اعظم مهلکات و اشد معاصى است و به اجماع جمیع امت و صریح کتاب رب الغرة و احادیث پیامبر(صلی الله علیه و آله)، حرمت آن ثابت است.

دنیا مانند پیرزنى است متعفن که ظاهر خود را زینت مى‌دهد و خود را به انواع زیورها مى‌آراید تا مردمان را فریفته خود سازد.

علت طول امل، محبت دنیاى دنى و انس به لذات فانى است و موجب مى‌شود که انسان از خداوند غافل شود.

صمت و سکوت موجب نجات انسان است و بر دو نوع است: صمت عوام و صمت خواص.

نزدیک ‌ترین راه به‌سوى خداوند عز و جل، تفکر است و بهترین آنها تفکر در نفس است.

فقیر در اصطلاح اهل حقیقت آن است که شخصى غیر از خداوند کسى را تکیه‌گاه خود قرار ندهد و این در اصطلاح اهل حکمت همان فقر وجودى است.

خوف و رجاء، هر کدام، مراتبى دارند و همواره متلازمند؛ یعنى خوف بدون رجاء و رجاى بدون خوف وجود ندارد و دائماً با هم هستند. اکثر اهل حقیقت مى‌گویند که خوف و رجاء مانند دو جناح طیر هستند که هر گاه معتدل باشند، پرواز طیر تام خواهد بود.

حزن، انکسار قلب و خضوع آن است و خداوند متعال قلب محزون را همواره دوست دارد.

خداوند متعال چشمان کسى را که شب‌زنده‌دارى کرده و از خشیت او گریه و زارى نموده، بر آتش جهنم حرام کرده است.

جوع یکى از ارکان اربعه سلوک الى الله است و موجب دست‌یابى انسان به ینابیع حکمت مى‌شود.

خداوند سبحان غناء را در قناعت قرار داده، همان‌طورى که ذلت را در معصیت قرار داده است.

توکل، بدایت سلوک، تسلیم، اواسط آن و تفویض، نهایت سلوک به شمار مى‌رود.

بلاء بر سه قسم است: بلاى بر مخلصین، بلاى بر اتقیاء و بلاى بر صدیقین.

علامت صبر آن است که نعمت و نقمت براى انسان یک‌سان باشد.

رضا سرور قلب است به قضاى الهى.


منابع :

  • ویکی نور