عرفان شیعی

عرفان اسلامی در بستر تشیع

عرفان شیعی

عرفان اسلامی در بستر تشیع

تاج العروس الحاوی لتهذیب النفوس، اثر ابن عطاء الله اسکندرى، متوفاى 709ق است که به زبان عربى پیرامون توبه و مناجات با خدا نوشته شده است.

 

چند کتاب دیگر نیز به نام‌هاى «اصول الهدایة» اثر عبدالحمید بادیس متوفاى 1359ق و کتاب «الورع» اثر ابوالحسن على بن اسماعیل ابیارى متوفاى 616ق و «الطریق الى الله» اثر فرید احمد مزیدى به کتاب مزبور ضمیمه شده و همگى در یک مجموعه چاپ شده‌اند. همه این کتاب‌ها به زبان عربى مى‌باشند و موضوعات آنها به ترتیب، عبارت است از «توبه و مناجات با خدا»، «توحید»، «ورع» و «راه رسیدن به خدا»


 


ساختار

مطالب کتاب اول، در ذیل 2 عنوان کلى «التوبة الى الله»، «بیان للمعتبرین و هدایة للمستبصرین» و 1 فصل مطرح شده است.

 

مطالب کتاب دوم، در ذیل 5 عنوان کلى بیان شده است.

 

کتاب سوم، مشتمل بر 3 فصل است.

 

مطالب کتاب چهارم، در ذیل 6 عنوان کلى ارائه شده است.

 

گزارش محتوا

در کتاب اول، مؤلف، سخن را با بحث توبه شروع نموده و با ذکر آیات توبه مانند «ان الله یحب التوابین و یحب المتطهرین» . به بیان این مطلب مى‌پردازد که اگر کسى بخواهد توبه کند مى‌بایست در تمام عمر خالى از تفکر نباشد؛ در این بیندیشد که در طول روز، چه امورى را انجام داده است؛ اگر اطاعت خدا کرده است، او را شکر کند و اگر معصیت نموده، توبه نماید.

 

در ادامه، روى سخن را به افرادى مى‌گرداند که مى‌خواهند اهل عبرت باشند و بینا گردند و بیان مى‌دارد که کسى که از تدبیر امور خویش خارج گردد، خداوند تدبیر امور او را به دست مى‌گیرد. وى تدبیر را به دو قسم، تقسیم مى‌نماید: تدبیر محمود و تدبیر مذموم. تدبیر مذموم، هر تدبیرى است که نفس انسان از آن بهره‌ور مى‌گردد و هیچ انگیزه الهى در آن نیست، مانند تدبیر در انجام معصیت یا تدبیر در عبادتى که در آن ریاء باشد. همه این امور، مذموم است، زیرا موجب عقاب الهى یا موجب حجاب مى‌شود.

 

در پایان به ذکر مناجات خدا با بنده و مناجات بنده با خداى خویش پرداخته است.

 

در کتاب دوم (اصول الهدایة)، مؤلف، با ذکر 18 آیه از سوره اسراء.، بدین مطلب اشاره مى‌کند که تمامى اصول هدایت و رستگارى در این آیات ذکر شده است، سپس در ذیل 5 عنوان کلى به توضیح و تفسیر آیات مزبور پرداخته است.

 

وى در ذیل این عناوین به توحید علمى و عملى اشاره مى‌کند و با آوردن این آیه که مى‌فرماید: «لا تجعل مع الله الها آخر فتقعد مذموما مخذولا» . اشاره مى‌کند که اصل دین، توحید علمى است و نجات و پذیرش عمل، وابسته به آن است و همه فرستادگان الهى دعوت‌کننده به این امر بوده‌اند.

 

همچنین نیکى به والدین، اصلاح نفس و اداى حقوق مردم را خاطرنشان مى‌کند. در قسمت آخر این آیه که بحث اداى حقوق است، چند حق را از آیه استفاده مى‌کند، مانند حق آشنا و قریب، حق مسکین، حق ابن سبیل، بخشش مال در غیر وجه شرعى، عدالت در انفاق کردن و...

در کتاب سوم (الورع)، از «حقیقت ورع»، «حکم و تفاوت درجات آن» و «منهیات شرعى و اسباب نهى از آنها» سخن به میان آمده است.

 

در کتاب چهارم (الطریق الى الله)، درباره راه رسیدن به خدا بحث شده و توضیح داده شده که راه رسیدن به خدا، یک راه بیشتر نیست؛ چنان‌که خداوند متعال در قرآن مى‌فرماید: «و ان هذا صراطى مستقیما فاتبعوه و لا تتبعوا السبل فتفرق بکم عن سبیله وصاکم به لعلکم تتقون»

 

مؤلف در فصلى که براى رسیدن به طریق الهى، راهنما را ضرورى مى‌داند، راهنما را فقط وجود مقدس رسول خدا(ص) مى‌خواند و به آیه 31 سوره آل عمران استناد مى‌جوید است: «قُلْ إِنْ کُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِى یُحْبِبْکُمُ اللَّهُ وَ یَغْفِرْ لَکُمْ ذُنُوبَکُم.

همچنین در فصلى که مربوط به توشه در این راه است، توشه را تقوى معرفى مى‌کند.

 

وى سپس تطهیر شدن از گناهان را توسط توبه، الزامى‌دانسته و در بخش آخر این کتاب اشاره مى‌کند که نهایت طریق به‌سوى خدا، فوز و سعادت و نعمت‌هاى بهشتى است که خداوند براى کسانى که از او اطاعت کنند و پیغمبر را تبعیت نمایند، آماده کرده است.

 

وضعیت کتاب

کتاب، توسط احمد فرید مزیدى تحقیق شده است. وى در آغاز هر کتاب مقدمه‌اى کوتاه نگاشته و در آن به معرفى مؤلف و آثار او پرداخته است. فهرست مطالب کتاب در پایان آن ذکر شده است.

 

پاورقى‌هاى کتاب، مربوط به ذکر اسانید و توضیح برخى از مطالب کتاب مى‌باشد.


منابع :

  • ویکی نور