رسائل قیصرى، به زبان عربى، مجموعهاى است مشتمل بر چهار رسالهى عرفانى که سهتاى آنها توسط عارف بارع، داود بن محمود قیصرى و یکى از آنها، توسط آقا محمدرضا قمشهاى به رشتهى تحریر درآمده است.
ساختار
این مجموعه، مشتمل است بر سه رساله از قیصرى
و یک رساله از آقا محمدرضا قمشهاى با نامهاى:
التوحید و النبوة و الولایة: این رساله، شامل یک مقدمه دو فصلى، سه مقصد و یک خاتمه است.
اساس الوحدانیة: این رساله، مشتمل بر چهار فصل است.
تحقیق در مباحث ولایت کلیه: این رساله، حواشى فارسى آقا محمدرضا قمشهاى بر فص شیثی «فصوص الحکم» است.
نهایة البیان فى درایة الزمان: این رساله، مشتمل بر چهار فصل است و با حواشى فارسى سید جلالالدین آشتیانى همراه است.
گزارش محتوا
التوحید و النبوة و الولایة: پارهاى از مباحث مطرح شده در این رساله، چنین است:
موضوع عرفان، ذات احدیت و نعوت ازلیه و صفات سرمدیه وى است و مسائل آن، کیفیت صدور کثرت از ذات احدیت و رجوعش به آن و بیان مظاهر اسماى الهیه و نعوت ربانیه و کیفیت رجوع اهل الله بهسوى او و...مىباشد.
ذات الهى، وقتى من حیث هى هى در نظر گرفته شود، حقیقة الحقایق خوانده مىشود و زمانى که مجرد از صفات زائده اعتبار شود، واژه احدیت و عماء درباره آن به کار مىرود.
بیان دلایل بر جود او و اینکه او محض حقیقت وجود است و جز او، همگى، تجلیات و شئون و اطوار وى مىباشند و جواهر، مظاهر ذات او و اعراض، مظاهر صفات وى هستند.
عقل اول، نخستین قابلى است که با اولین تجلى حق، به وجود خارجى متحقق شده است و این فیض از جمیع مظاهر واقع در سلسلهى طولیه عبور نموده تا به آخرین مرتبهى نازلهى وجود رسیده است.
عرفا، اگرچه، عالم را بر حسب جزئیات، غیر متناهى مىدانند، ولى اصول عوالم کلیه و حضرات الهیه را در پنج حضرت، محصور و از آنها به حضرات خمس تعبیر نمودهاند.
عالم مثال، برزخ بین عالم اجسام و ارواح مجرده است و از آن، به خیال منفصل تعبیر مىشود.
رسیدن به خدا براى مردمان، جز از راه پیروى کردن از انبیا و اولیا میسر نیست، چرا که راهنمایى عقول بهسوى او، آنگونه که دل، آرام شود و شک و تردید از میان برود نیست.
ولایت، مأخوذ از ولى، به معنى قرب است و به همین جهت دوست را ولى مىگویند، چون به محب خود نزدیک است و در اصطلاح، قرب حق است و آن، یا ولایت عامه است یا ولایت خاصه. ولایت عامه، براى هر کس به خدا ایمان داشته باشد و عمل صالح به جا آورد، حاصل مىشود، ولى ولایت خاصه، فناء ذاتى و صفاتى و افعالى در خداى تعالى است، پس ولى، فانى در خدا و قائم و ظاهر به اسماء و صفات الهى است.
اساس الوحدانیة: این رساله، وجیزهاى است در مبحث وحدت و کثرت بنا بر طریقه محققان و عظماى صوفیه که در حد خود کمنظیر است و در آن، دربارهى ماهیت وحدت و کثرت، اقسام وحدت، وحدت حق تعالى، حقیقت وحدات کونیه و نحوهى رجوع کثرات به وحدت حقه الهیه بحث مىشود.
نهایة البیان فى درایة الزمان: در این رساله، از ماهیت و حقیقت زمان، وجود زمان و ازلى و ابدى بودن آن، انقسام زمان به آن و ساعت و یوم و غیر اینها و بیان ایام کبار الهى و ربانى و صغار کونى بحث مىشود.
مرحوم آقا محمدرضا قمشهاى، در حواشى فارسى خود بر فص شیثی «فصوص الحکم»، در باب ولایت و مسئله دیگرى در خلافت، سخن محىالدین را تفسیر و توجیه کرده و به قیصرى اشکال مىگیرد که نظر استاد را درست نفهمیده و جوانب را در نظر نگرفته است. وى، از کلمات محىالدین شواهدى را مىآورد که خاتم ولایت مطلقه محمدیه، به اعتبارى، شخص مقدس على بن ابىطالب(علیه السلام) و باب مدینهى آن حضرت و به اعتبارى، مهدى موعود عجل الله تعالی فرجه الشریف در آخر الزمان است.
وضعیت کتاب
مرحوم سید جلالالدین آشتیانى، بر مشکلات رساله «التوحید و النبوة و الولایة»، تعلیقاتى در حدود 200 صفحه نوشته و در مقدمه کتاب قرار داده است. وى، قبل از آوردن مقدمه مزبور، فهرست مطالب هر سه رساله قیصرى و نیز فهرست مباحث تعلیقات آقا محمدرضا قمشهاى را به تفصیل ذکر کرده است.
منابع :
- ویکی نور