الکمالات الإلهیة فی الصفات المحمدیة، از مهمترین آثار عرفانى است که عبدالکریم جیلى آن را در شرح مفهوم «حقیقت محمدیة»، به عربى تألیف کرده است.
ساختار
کتاب، مشتمل بر یک افتتاحیه، یک مقدمه و چهار باب است.
گزارش محتوا
مصنف در باب اول، از این مطلب سخن مىگوید که تنها واسطه و نسبت بین خدا و بنده، محمد(ص) است، چرا که خدا او را رحمت براى جهانیان دانسته؛ همان رحمتى که همه چیز را فراگرفته است.
وى، سپس رحمت را به دو قسم خاص و عام تقسیم مىکند و رحمت خاص را آن مىداند که خداوند با آن، در اوقات مخصوص، بندگانش را درمىیابد و رحمت عام را همان حقیقت محمدیه مىخواند که به سبب آن، تمام اشیاء در هر مرتبهى وجودى، ظهور یافتهاند و قوابل موجودات، استعداد قبول فیض وجود را پیدا کردهاند.
باب دوم، در معرفت اسماء و صفات الهى است. براى خداوند سبحان اسماء ذاتیهاى است که راهى براى شناخت آنها وجود ندارد و آنها را اسماء مستأثره مىنامند و مستأثره بودن در غیبت حق تعالى، دلیل بر بخل خداوند نمىباشد، بلکه به اعتبار قوابل است که امکان معرفت به آن را ندارند. بقیه اسماء الهیه که قابل شناخت هستند، بر دو نوع تقسیم مىشوند: اسماء سلب و اسماء ایجاب. اسماء سلب همگى ذاتیه هستند و اسماء ایجاب به چهار نوع تقسیم مىشوند که عبارتند از: اسماء ذاتیه، اسماء صفاتیه و اسماء فعلیه.
ذات من حیث هى داراى اسم، صفت و نعت نمىباشد، چون حضرت جمع و وحدت است، لذا نه اسم معینى دارد و نه صفت معینى.
اسماء و صفات در تجلیات از شئون حق تعالى است، پس براى هر تجلى، صفتى و براى هر صفت، اسمى است، پس تعدد اسماء به جهت تعدد صفات و تعدد صفات به جهت تعدد تجلیات است.
اولین تنزلات ذاتیه از حیث وجود و حکم، تجلى عمائى است و دومینش، احدیت است و آخرینش، تجلى افعالى است.
حکم تجلیات الهیه از حیث مرتبه عبارت است از: عدم جهت، عدم ممازجت، عدم حلول، عدم اتحاد، عدم انفصال، عدم اتصال، عدم تشبیه و صورت و عدم تغییر.
تجلیات الهى از حیث ظهور محال نیست که داراى جهت، ممازجت و... باشد، مانند ظهور حق در آتش براى موسى.
مؤلف، بعد از ذکر این مقدمات، به شرح اسماى الهى مىپردازد و هر یک از آنها را توضیح مىدهد.
باب سوم، در اتصاف محمد(صلی الله علیه و آله) به اسماء و صفات الهى است.
مصنف براى این مسئله، سه نوع دلیل از کتاب و سنت نبوى و دلایل عقلى که مؤید به کشف صریح مىباشد، اقامه کرده است. وى این باب را در دو فصل تنظیم کرده است؛ در فصل اول بیان مىکند که پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) تمامى کمالات خلقیه را از حیث خلقى و خلقى دارا مىباشد و در فصل دوم ثابت مىکند که رسولالله(ص) جمیع کمالات الهیه را از جهت صورت و معنى، ظاهر و باطن، وصفاً و تحققا، ذاتاً و صفاتاً، جمالاً و جلالاً و کمالاً شامل مىباشد و نسبت به آنها استیعاب دارد.
مؤلف در ادامه، اسماء الهى را مىشمارد که پیامبر متصف به آنهاست و در این راستا از دلایل نقلى و عقلى بهره مىجوید. در بحث اسم «الولى» ولایت را افضل از نبوت معرفى مىکند، چون ولایت عبارت است از وجه الهى که براى نبى است و نبوت عبارت است از وجه عبدى که براى نبى مىباشد.
باب چهارم، دربارهى معرفت امور کمالیه و صفات الهیهاى است که در انسان وجود دارد. این باب، داراى دو فصل است. در فصل اول بیان مىشود که انسان از جهت ذات، صفات، اسماء و افعال مظهر حق تعالى است و در فصل دوم گفته مىشود که انسان از حیث صورت و معنا، علوى و سفلى، ظاهر و باطن، فاعل و منفعل مظهر عالم است.
جیلى، در فصل اول ابتدا به حدیث«کنت کنزاً مخفیاً فأحببت ان اعرف فخلقت الخلق و تجلیت علیهم فبى عرفونى»، اشاره کرده و مىگوید: این حدیث از طریق کشف صحیح است، ولى از طریق اسناد ضعیف و محققان بر صحت آن اجماع کرده و بیشتر آنها در مصنفات خودشان این حدیث را آوردهاند.
وى تحت عنوان «تنبیه» تصریح مىکند که انسان از آن جهت که مخلوق ذات الهى است، پس براى او از حیث ذات و مرتبه کمالاتى مترتب است، لذا ذات او درمقابل ذات ربوبى و هویت او در مقابل هویت الهى قرار دارد.
در فصل دوم با بهرهگیرى از حدیث قدسی «لا یسعنى ارضى...» بیان مىکند که انسان اصل عالم است، چون خداوند، عالم را براى انسان خلق کرد، نه انسان را براى عالم. وى، در ادامهى مطلب از آیهى«و سخر لکم ما فی السموات و ما فی الارض جمیعاً منه» استفاده کرده و نتیجه مىگیرد که انسان فی نفسه، عالم کبیر است، سپس بیان مىکند که انسان با نفسش مضاهى کرسى و با مخیلهاش مضاهى لوح و با عقل کلى، مضاهى قلم و با طبعش، مضاهى عناصر و با قواى روحانىاش مضاهى سماوات سبعه و افلاک مىباشد. البته جیلى.
وضعیت کتاب
کتاب، توسط سعید عبدالفتاح، تحقیق و تصحیح
شده است. وى در مقدمه درباره مؤلف و آثار وى و کتاب مورد نظر و روش تحقیق خود در
مورد آن، سخن گفته است.
مجموعه فهارس، شامل فهارس آیات، احادیث،
اعلام، اشعار، کتب، مراجع استفاده شده در راه تحقیق و محتویات در آخر کتاب ذکر شده
است.
پاورقىها به ذکر آدرس آیات، منابع روایات، ترجمه اعلام، موارد اختلاف نسخ و... اختصاص یافته است.
منابع :
- ویکی نور