عرفان شیعی

عرفان اسلامی در بستر تشیع

عرفان شیعی

عرفان اسلامی در بستر تشیع

مصباح الأرواح، منظومه‌اى است عرفانى، اثر فارسى عارف شیعى، پیرجمال‌الدین محمد اردستانى (م 879ق)، متخلص به «جمالى»

 

در اصل، ناظم کتاب، بیان حقایق احوال مصطفى(صلی الله علیه و آله) را مشتمل بر هفت مثنوى رقم زده است که عبارتند از: «مصباح الأرواح»، «أحکام المحبین»، «نهایة الحکمة»، «هدایة الحکمة»، «هدایة المعرفة»، «فتح الابواب» و «شرح الواصلین»

 

بعضى از مآخذ، مانند نظم و نثر سعید نفیسى، این هفت قسمت [را] دو قسمت مصباح و شرح الواصلین دانسته‌اند.

 

این کتاب، از مجموعه‌هاى باارزش زبان و ادب و عرفان فارسى است و «مصباح الأرواح»، نخستین مثنوى این مجموعه است که به کوشش دکتر میرعابدینى مورد تصحیح قرار گرفته است.

 

موضوع سخن همان‌طور که از نام مجموعه آشکار است، بیان مقامات حضرت مصطفى(صلی الله علیه و آله) مى‌باشد و هدف مؤلف در شعر و نثر، تعلیم است و اساساً مجموعه بیان حقایق احوال مصطفى(صلی الله علیه و آله) را مى‌توان به‌عنوان دومین مثنوى تعلیمى بعد ازمثنوى مولوى مطرح کرد.

 

مؤلف، این اثر را در 20 صفر 868ق، به پایان رسانده است.

 


ساختار

ناظم در این اثر، شعر و نثر را به هم آمیخته و شیوه آثار تعلیمى خاص مولوى در آن دیده مى‌شود.

 

سبک بیان وى در مثنوى‌ها چنین است: با آیه یا حدیثى آغاز مى‌کند و به تفسیر تعلیمى آن مى‌پردازد و یا با شعر سخن آغاز مى‌کند و پس از ذکر حکایتى، به نثر مى‌پردازد.

 

«مصباح الأرواح»، داراى چهار هزار و چهار صد و پنجاه بیت است و در مجموع به 26 آیه قرآن و قریب به 20 روایت و 11 حکایت پرداخته است.

 

ستون‌بندى سخنان وى، آیه و حدیث و مسائل عرفانى است. از ویژگى‌هاى قلم وى، نرمى و روان بیان کردن مطالب است. وى هر جا آیه‌اى یا حدیثى مى‌آورد یا به شعر تازى استناد مى‌کند، براى رعایت حال خواننده آن را به فارسى برمى‌گرداند.

 

گزارش محتوا

محتواى «مصباح الأرواح»، ناظر به دو مسئله بنیادین عرفانى مى‌باشد و آن عبارت است از توحید چیست؟ و موحد کیست؟ وى در بیان هر دو مسئله از آیات و روایات مدد مى‌گیرد؛ ازاین‌روى، توحید را بر اساس کریمه نور تبیین مى‌کند که عبارت است از:اللَّهُ نُورُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ مَثَلُ نُورِهِ کَمِشْکاة فیها مِصْباحٌ الْمِصْباحُ فى زُجاجَة الزُّجاجَة کَأَنَّها کَوْکَبٌ دُرِّىٌّ یُوقَدُ مِنْ شَجَرَة مُبارَکَة زَیْتُونَة لا شَرْقِیَّة وَ لا غَرْبِیَّة یَکادُ زَیْتُها یُضىءُ وَ لَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نارٌ نُورٌ عَلى نُورٍ یَهْدِى اللَّهُ لِنُورِهِ مَنْ یَشاءُ وَ یَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثالَ لِلنَّاسِ وَ اللَّهُ بِکُلِّ شَىْءٍ عَلیمٌ [نور35] 

 

در مسئله دوم، در افق مقامات حضرت خاتم الانبیا(صلی الله علیه و آله) بحث را پیگیرى مى‌کند و این مهم را بر پایه نبوى: «أَوَّلُ مَا خَلَقَ اللَّهُ نُورِى» بنیان مى‌نماید.

 

بشنو اکنون قصه انوار او         تا شوى عاشق ابر دیدار او

چون ز احمد گشت عالم پرحضور                خواست تاروشن کند اسرار نور

نور غیبش شد رسول جان و دل          تا بجنباند جهان آب و گل

 

آن نور آسمان‌ها و زمین (حق جل جلاله) و آن نورِ نور او (پیامبر)، بنیان این کتاب را رقم زده‌اند و مؤلف، کریمه نور و روایت گذشته را به‌منزله متن، در اولین نثر این مثنوى مى‌آورد و تمام کتاب را در شرح این متن قلم مى‌زند و به مناسبت آیه نور و آمدن کلمه مصباح در آن، این مثنوى را «مصباح الأرواح» نام نهاده و در یک جا مى‌گوید:

 

دیدم آن مصباح چون نور صباح          یافت جانم از شعاع آن فلاح

 

بر این اساس، محتواى کتاب در مورد نور سخن مى‌گوید و آن را در جایگاه‌هاى مختلف پیاده مى‌کند و از آن، مراد خود را روشن مى‌سازد و اگر چنین ادعا کنیم که «مصباح الأرواح» یک دوره تفسیر موضوعى آیات نور قرآن بر اساس احادیث است، ادعایى به‌گزاف نکرده‌ایم.

 

مؤلف، در اثناى مباحث توحیدى، رو به مباحث اخلاقى مى‌آورد؛ تا آیات و روایات همان‌طور که مقصد را به مخاطب نشان مى‌دهند، وى را به راه وصول بدان نیز رهنمود کنند؛ ازاین‌روى از روایاتى چون «الدنیا جیفة و طلابها کلاب»، «طلب العلم فریضة على کل مسلم و مسلمة»، «الرفیق ثم الطریق» و... بهره مى‌برد و در مورد اخیر چنین سروده:

 

گفت پیغمبر که پیدا کن رفیق            تا توانى رفت شاد اندر طریق

عقل را اى دل، رفیق راه دان             هر که عاقل نیست نبود راه‌دان

عشق به پیامبر و آل او، خمیرمایه تمامى آثار مؤلف است.

 

وضعیت کتاب

این کتاب، به کوشش دکتر میرعابدینى مورد تصحیح قرار گرفته است. وى در مقدمه تفصیلى که تدوین نموده، به موضوعات زیر پرداخته است:

 

1. شرح حال؛ 2. تحول درونى؛ 3. بازتاب اوضاع سیاسى در آثار پیرجمال؛ 4. بازتاب تشیع در آثار پیرجمال؛ 5. پیرجمال و سماع؛ 6. طریقت پیرجمالى؛ 7. پیرجمال و عارفان و شعراى دیگر؛ 8. آثار پیرجمال؛ 9. سبک آثار پیرجمال؛ 10. نسخه‌شناسى آثار پیرجمال.

 

وضعیت فهرست‌هاى تدوین‌یافته در آخر کتاب، عبارت است از:

 

  • فهرست آیه‌هاى قرآن؛
  • فهرست احادیث، اخبار و عبارات عربى؛
  • فهرست بیت‌هاى عربى؛
  • فهرست کتاب‌ها؛
  • فهرست اعلام.

پاورقى‌ها، به مقابله نسخ اختصاص یافته است و متن اصلى این مجموعه از نسخه پاریس اخذ شده و با نسخه کتابخانه گلستان با علامت اختصارى(س) و نسخه مجلس شوراى اسلامى با علامت (مج) و نسخه ملک با علامت (ملک) برابر شده است.

 

این اثر درسال 1380ش، به همت انجمن آثار مفاخر فرهنگى به هدف گردآورى آثار و مقدمه‌سازى براى تدوین سیر تاریخى اندیشه‌هاى عرفانى منتشر شده است.

 

منابع :

  • جمالى اردستانى جمال‌الدین محمد، «مصباح الأرواح»، چاپ اول، مصحح: میرعابدینى سید ابوطالب، تهران، انجمن آثار و مفاخر فرهنگى.
  • سجادى ضیاءالدین (1353)، مصباح الأرواح، نامه آستان قدس،‌ش یکم، دوره دهم، ص 69 تا 77.