شرح فصوص الحکم لابن عربی کتابی است که مؤلف آن نام ویژهاى برآن ننهاده است، ولى از آنجا که در این کتاب، «فصوص الحکم» ابن عربى از آغاز تا انجام، سطر به سطر و فص به فص، شرح گردیده است، پس لازم و شایسته است که «شرح فصوص الحکم» نامگذارى گردد.
مؤلف این شرح، عارف آذرى، شیخ المشایخ، خلیفة الخلفاء، مصطفى بن سلیمان بالىزاده، مشتهر به بالى افندى، متوفاى سنه 1069ق، است (گرچه، ناشر کتاب، در صفحه 326 مىگوید: حاجى خلیفه، در «کشف الظنون»، سال وفات شیخ بالى افندى را 960ق، نوشته است).
«فصوص الحکم»، از مهمترین مؤلفات شیخ اکبر، کبریت احمر، ابوعبدالله، محیىالدین، محمد بن على بن عربى حاتمى طایى اندلسى است. این کتاب، مانند گنجى است که در آن با طلسم بسته شده است؛ عبارات آن واضح است، ولى اشارات و رموز آن پوشیده است؛ به همین خاطر، عده زیادى از دانشمندان، به شرح آن پرداختند و براى گشودن گنج و گوهر آن و حل مشکلات اسرار و رموز آن اهتمام بسیار نمودند. یکى از کسانى که بر این کتاب، شرح مفیدى نوشته و آن را به بهترین وجه که فوق آن قابل تصور نیست، شرح نموده، علامه فاضل، فهامه کامل، شیخ بالى افندى علیه الرحمه است که کنیه او خلیفة الصوفیة است.
شرح فصوص الحکم بالى افندى، به زبان عربى و از موجزترین شروح مزجى است که به ندرت مطالب خارج از فصوص در آن ذکر شده است و شارح علامه تنها به شرح جملات و کشف اسرار و رموز آن اهتمام نموده است.
در این شرح، معانى مختلف فص با استناد به کلمات ابن عربى در «فصوص الحکم» بهخوبى معلوم و بیان گردیده است. شارح، در این زمینه مىگوید: «فص، در «فصوص الحکم» به چهار معنى آمده است:
به معنى کلمه: ابن عربى، به این معنى تصریح کرده و مىگوید: «فص هر حکمتى، کلمه منسوب به آن حکمت است».
به معنى قلب: با توجه به این معنا دلهاى پیامبران به منزله نگین انگشتر است و ارواح ایشان به منزله حلقه نگین است.
به معنى حکمت: مقصود، علومى است که در ارواح پیامبران تجلى مىکند. با توجه به این معنا علوم ایشان به منزله نگین انگشتر است و ارواح ایشان به منزله حلقه نگین است.
به معنى خلاصه و زبده حکمت: بنا بر این معنا، خلاصه حکمت به منزله فص از خاتم یا نگین از حلقه انگشتر است و حکمت به منزله حلقه انگشتر است.
بالىزاده، در لابهلاى شرح، انتقاداتى به شارح (قیصرى) دارد؛ بهعنوان نمونه مىفرماید: «فلا وجه لایراد الشارح فى هذا المقام» (ص 19) و نیز مىگوید: «فارجاع الضمیرین الى ما قاله الشارح ینافى ذلک» (ص 21) و همچنین مىفرماید: «و اما قول الشارح اعتراض وقع بین الشرط و الجزاء... فلا ینبغى هذا القول منه». (ص 21).
این کتاب، توسط شیخ فادى اسعد نصیف، تحقیق و تصحیح شده است. وى، در مقدمه، به تحلیل کتاب فصوص و مذهب ابن عربى و معرفى وى پرداخته است. پاورقىها به توضیح پارهاى از واژهها و عبارات و ذکر منابع برخى از روایات و شرح بعضى از اعلام اختصاص یافته است.عرفان و تصوف اسلامی به سان نحله معنوی پر توان با مشایخ برجسته و بینظیر و انبوهی از آموزهه
منابع :
- ویکی نور