عرفان شیعی

عرفان اسلامی در بستر تشیع

عرفان شیعی

عرفان اسلامی در بستر تشیع

ده رساله محقق بزرگ فیض کاشانى ، مجموعه‌اى مشتمل بر نه رساله فارسى از فیض کاشانى است که به ضمیمه رساله «الاعتذار» وى- که به عربى است- ده رساله مى‌شود.


این رساله‌ها، در موضوعات مختلف تدوین شده و دلیل گزینش آنها، اهمیتشان در شناخت زندگى فیض بوده است.

 


ساختار

کتاب، شامل مقدمه ناشر، تقدیر، احوال و آثار فیض(1007 - 1091)، ده رساله (به نام‌هاى: شرح صدر، زاد السالک، المحاکمة، راه صواب، آیینه شاهى، الانصاف، الفت‌نامه، پاسخ به سؤالات اهل مولتان، مشواق و اعتذار) و فهرست مطالب مى‌باشد.

 

گزارش محتوا

مقدمه ناشر از سید کمال فقیه ایمانى، درباره نشر کتاب مى‌باشد و تقدیر، به قلم رسول جعفریان درباره ارزش کتاب و تقدیر و تشکر از همه کسانى است که در تهیه این مجموعه کمک کرده‌اند. مقدمه نسبتا مفصل کتاب نیز درباره احوال و آثار فیض مى‌باشد که شامل مباحثى همانند: مآخذ شرح حال فیض، درباره آثار فیض، آثار فیض کاشانى و نسخه‌شناسى آثار فیض مى‌باشد. در ادامه، به گزارشى از ده رساله موجود در کتاب بسنده مى‌شود.

 

1. رساله شرح صدر: مؤلف، این رساله را در دو مقاله مرتب ساخته؛ در مقاله اول، از حقیقت علم و عالمان سخن گفته و در مقاله دوم، شرحى از دوران زندگى خویش تا سن پنجاه و هشت سالگى - سالى که این رساله را در آن نگاشته - آورده است. از مطالبى که در این رساله آمده، مى‌توان برخى از مهم‌ترین جریانات فکرى مؤثر در شکل‌گیرى اندیشه فیض را بر شناخت و بر دیدگاه‌هاى او نسبت به مسائلى چند آگاهى یافت.

 

فیض، رساله شرح صدر را در سن پنجاه و هشت سالگى؛ یعنى سال 1065ق، نگاشته؛ در حالى که تا سال 1091ق، در بند حیات بوده است، ازاین‌رو این شرح حال نمى‌تواند آینه تمام نماى حیات علمى و اجتماعى وى باشد.

 

2. رساله زاد المسافر: رساله‌اى است مختصر در آداب سلوک. محور آن، بیست و پنج اقدامى است که سالک طریق حق باید انجام دهد. فیض، براى هر کدام بیش از چند سطرى نیاورده تا رساله، کوتاه باشد.

 

3. رساله المحاکمة: یکى از رساله‌هاى نسبتا مهمى است که براى شناخت آراء و افکار فیض به کار مى‌آید. آن‌گونه که از انتهاى رساله برمى‌آید، طومارى از سؤالات به وى نوشته شده و مضمون این سؤالات آن بوده که فیض دیدگاه‌هاى خود را درباره اختلاف فکرى مهمى که در جامعه دینى آن روز ایران بوده، بیان کند. این اختلاف، میان اهل ظاهر و باطن بوده و آنها با نوشتن رساله‌ها و کتاب‌هایى چند، بر ضد یک‌دیگر تبلیغ مى‌کرده‌اند. اهل ظاهر، بر سر منبرها، به صوفیان حمله کرده و میان عارف و صوفى تفاوتى نمى‌گذاشته‌اند.

 

فیض، کوشیده تا عیوب این دو دسته را بیان کرده و در عین تأیید عرفان، حرکات زشت صوفیه و کارهاى نادرست آنها را در عبادت‌سازى بیان کند.

 

4. رساله راه صواب: مشتمل بر دوازده سؤال فرضى است که مؤلف مطرح کرده و به دنبال هر یک پاسخ آن را آورده است. این رساله، مى‌تواند اندیشه فیض را - البته به اختصار - درباره بسیارى از مسائلى که او اغلب در رساله‌هاى خود مطرح کرده، آشکارا نشان دهد. وى، به اختصار از اختلاف مشرب‌هاى فکرى موجود سخن گفته و کما کان، از موضع اخبارى‌ها بر ضد اصولیان مطالبى را مطرح کرده است. فیض، هم‌چنین رساله راه صواب را تلخیص کرده و نام آن را، «شرایط الایمان» گذاشته است که نسخه‌اى از رساله «شرایط الایمان»، در مجموعه شماره 1430 در کتاب‌خانه آیت‌الله‌نجفى موجود است.

 

5. رساله آیینه شاهى: ترجمه‌اى است همراه با تلخیص از رساله دیگر فیض با نام «ضیاء القلب» که به زبان عربى نگاشته بوده است.

 

اهمیت این رساله، اشتمال آن بر مباحثى است درباره شناخت انسان و ارتباط وى با شرع و عرف(سلطنت). او با یک تحلیل عقلانى - روانى، کوشیده تا قواى مختلفى را که بر انسان حکم مى‌رانند، شناسانده، تضادهاى آنها را مطرح کرده و تقدم و تأخر هر یک از این قوا را بیان کند. این قوا، عبارتند از: عقل، شرع، طبع، عادت و عرف. این عرف، در وقت استیلاء همان سلطنت است. فیض، در دوازده فصل، مباحث خود را در شناساندن این قوا و ارتباط آنها با یک‌دیگر مطرح کرده است؛ ازاین‌رو این متن، باید یکى از رساله‌هایى باشد که در کار شناخت اندیشه سیاسى شیعه به کار مى‌آید.

 

6. رساله الانصاف: از جمله رساله‌هایى است که مرحوم فیض، در اواخر عمر خویش، تألیف کرده است. سال تألیف رساله، 1083ق است و خود وى، متوفاى 1091ق است. اهمیت این رساله، از آن روست که فیض، نگاهى نقدگونه بر برخى از آراء و نوشته‌هاى گذشته خویش دارد و اعتراف مى‌کند که برخى از آنها را، على حسب التمرین نگاشته است. در این رساله، درباره چهار دسته متفلسفه، متصوفه، متکلمین و من عندیین سخن گفته شده و انتقاداتى از آنان صورت گرفته است.

 

7. رساله الفت‌نامه: شامل این مطلب است که از مفاهیمى که مورد عنایت صوفیان یا علاقه‌مندان به تصوف قرار گرفته، مفهوم اخوت و الفت است. این مفاهیم، یک اثر درونى بر صوفیان داشته و یک اثر بیرونى؛ در درون، پیوندهاى اخوت، روابط درون‌گروهى صوفیان را تحکیم و آنان را متشکل مى‌کرده؛ تشکلى که گاه در حد یک حزب سیاسى به معناى امروزین آن متجلى مى‌شده (صفویه و پیروان قزلباش آنها یک نمونه است).

 

از نظر بیرونى نیز روحیه تسامح را در این افراد شایع مى‌کرده و آنان را وامى‌داشته تا همه را به دید برادر نگریسته و گاه همه مذاهب را - چه رسد به فرقه‌هاى یک مذهب - یک‌سان بدانند. فیض، فراوان بر اخوت تکیه دارد. وى، در کتاب «الحقائق» نیز فصلى را بدین امر اختصاص داده، چنان‌که بر اساس فصول کتاب «احیاء» غزالى در «المحجة» چنین کرده است. لا یخفى که در کتب اخلاقى و روایى نیز باب «الاخوان» بوده و هست. فیض، در رساله مورد بحث، روابط درونى برادران را تشریح کرده و مسلمانان را تحریض بر تشکیل مجمع‌هاى اخوت کرده است. نمونه‌هاى مختلفى را نیز از این مجمع‌ها، به‌صورت دو سه نفرى، پنج شش نفرى و دسته جمعى پیشنهاد کرده است. وى، بر این عقیده است که طریقه جمعیت و الفت و مرافقت و اخوت در دین، در زمان ما مندرس شده و قلوب اکثر اهل ایمان را با یک‌دیگر تنافرى و تخالفى روى داده و نفاق و ریا در میان اکثر مردم شایع شده است؛ این، انگیزه اوست در نوشتن این رساله. اهمیت نوشته وى از آن روست که مى‌کوشد تا بعد از تعیین جماعت اخوان و ضبط عدد ایشان، قواعد و قوانینى چند در میان مقرر دارد بر وفق شریعت و طریقت.

 

اثر بیرونى مفهوم اخوت بر فیض آن است که در بیشتر نوشته‌ها؛ به‌ویژه آن‌جا که سخن از حمله فقیهان بر ضد صوفیان به میان مى‌رود، از آنها مى‌خواهد تا به تکفیر و تضلیل فکر نکنند و همه را مسلمان بدانند و سخنان بزرگان صوفیه را حمل بر صحت نمایند، اما جاى شما خالى است که در برخى رسائل، چون «راه صواب» و هم‌چنین جاهاى دیگر، تضلیل‌ها و تندى‌هاى ایشان را در حق فقیهان اصولى ببینید و تأسف بخورید که چرا آن‌همه نصیحت فقط باید در دفاع از فرقه‌اى خاص باشد؛ فرقه‌اى که عاقبت، خود فیض نیز در «الانصاف» از آن بیزارى جست.

 

رساله پاسخ به سؤالات اهل مولتان: رساله حاضر پاسخ‌هاى فیض است به چند سؤال مردم شهر مولتان. مردى از آن شهر که در اصفهان به تجارت اشتغال داشته، نزد فیض آمده و از او خواسته تا به این سؤالات پاسخ گوید.

 

شهر مولتان، از قدیمى‌ترین شهرهاى هند است که با اسلام آشنا شده و از اولین مراکزى است که اسماعیلیان در آن قدرت یافتند(به سال 207 و توسط ابن حوشب). در جریان حمله سلطان محمود غزنوى به هند، این شهر نیز که در دست داعیان فاطمى بود، به تصرف وى درآمد و تعصب سنى‌گرى وى ضربه مهلکى بر این شهر وارد کرد. بعدها که تصوف در هند رایج گردید، این شهر نیز گرفتار آن شد. آن‌گونه که از این سؤالات آشکار است، آنان با داشتن محبت امیرالمؤمنین(ع) باز متوجه تشیع شده بوده‌اند. اکنون 30 درصد مردم شیعه هستند و شهرى با نام «شیعه میانى»، در چهار مایلى آن قرار دارد که همگى شیعه هستند. پاسخ‌هاى فیض به سؤالات مردم این شهر گر چه کوتاه است، اما در مجموع قابل استفاده است.

 

رساله مشواق: موضوع این رساله، تبیین تنگناهاى سخن گفتن انسان‌هاى عاشق و عارف است؛ کسانى که در وضعیت‌هاى خاص فکرى ناچارند تا اصطلاح‌سازى کرده، در قالب تشبیه، استعاره و مجاز و جز آنها مقصود خود را بیان کنند. فیض که احساس کرده در درگیرى میان اهل ظاهر و باطن، یکى از موضوعات، همین ظواهر سخن عارفان است، خواسته تا با نوشتن فرهنگى براى این مصطلحات، این حربه را از دست اهل ظاهر گرفته، به واقع بنیان این انتقاد را بکند که مقصود عارفان از این مصطلحات، ظاهر آنها نیست؛ آن‌گونه که اهل ظاهر مى‌پندارند، بلکه آنها دقیقا از اصطلاحاتى چون رخ، زلف، خط و جز اینها مقصود و معناى ویژه‌اى را لحاظ مى‌کنند.

 

در واقع این رساله به دفاع از عارفان نوشته شده و متنى را که آن زمان مورد استناد صوفیان و عارفان بوده؛ یعنی «گلشن راز» را محور قرار داده است.

 

8. رساله اعتذار: به واقع، نامه‌اى است که فیض به یکى از علماى خراسان نگاشته است. آن عالم از وى خواسته بوده تا فیض نزد شاه وساطت کند تا در خراسان منصب اقامه جمعه و یا اداره امور آستان قدس به وى واگذار شود، فیض در خواست وى را با توضیحاتى درباره زندگى و خصایص روحى خود رد کرده است.

 

این نامه در اساس مى‌تواند در تنظیم زندگى‌نامه فیض و به‌ویژه شناخت دیدگاه‌هاى وى درباره علماى اصفهان مفید افتد و در مجموع براى ارزیابى وضعیت دینى آن عصر از نگاه فیض کمک شایسته‌اى بکند.

 

وضعیت کتاب

کتاب، توسط کتاب‌خانه امیرالمؤمنین(علیه السلام) اصفهان به چاپ رسیده است. هم‌چنین داراى پاورقى و توضیحات در بعضى از صفحات مى‌باشد.

 

فهرست مطالب کتاب، در پایان آن ذکر شده است. هم‌چنین لیستى از آثار منتشر شده توسط مؤسسه ناشر، در پایان کتاب آمده است.


منابع :

  • ویکی نور