تفسیر صفى، به نظم فارسى، اثر طبع حاج میرزا حسن اصفهانى، متخلص به صفى و ملقب به صفىعلىشاه است. وى، بىشک از بزرگترین عرفاى اواخر قرن سیزدهم و اوایل قرن چهاردهم هجرى قمرى است که علاوه بر مقامات معنوى، به معلومات ظاهرى نیز آراسته و داراى طبعى شیوا و قلمى توانا بوده و از خود آثارى گرانبها به جاى گذارده است که یکى از آنها همین تفسیر منظوم است که با تأویلات عارفانه به رشته نظم کشیده شده و از شاهکارهاى عظیم دوره اخیر به شمار مىرود.
مؤلف، تاریخ آغاز و پایان کتاب را 1306 و
1308 بیان کرده است:
چون هزار و سىصد از هجرت گذشت در ششم سال ابتدا این نامه گشت
در هزار و سىصد و هشت این چنین گشت ختم از عون رب العالمین
ساختار
شیوه مؤلف، از آغاز تا پایان چنین است که
نخست، چند آیه را ذکر مىکند، سپس آنها را به نثر ترجمه مىنماید و در آخر، شرح و
تفسیر آنها را بهصورت منظوم، در بحر رمل مسدس مقصور (وزن مثنوى مولوى) بیان مىکند.
این تفسیر، مشتمل بر حدود 60000 بیت است.
گزارش محتوا
مؤلف، کتاب خود را چنین آغاز مىکند:
از پى تفسیر قرآن مجید باشد از حق عمر و توفیقم امید
تا به شکر آنکه دادم نطق و کام معنى قرآن به نظم آرم تمام
ابتدا از نام خویش اندر کتاب با رسول رحمت آمد در خطاب
باب گنج علم خود ذات قدیم کرد بسم الله رحمن الرحیم
این تفسیر، به لحاظ آنکه یگانه تفسیر منظوم
فارسى شیعى است، از اهمیت فوق العادهاى برخوردارست؛ علاوه بر این، مشحون از
تأویلات صوفیانهاى است که مؤلف تلاش نموده آنها را با احادیث و اسناد و مدارک،
مستند و مبرهن سازد؛ بهعنوان نمونه، در تأویل عرفانى آیه شریفه «الله نور
السماوات و الارض... فی بیوت اذن الله ان ترفع و یذکر فیها اسمه یسبح له فیها
بالغدو و الاصال».گوید:
در بیوتى باشد آن مشکات نور که خداشان داده رخصت بر حضور
که شود آوازها در آن بلند یاد کرده در وى اسم ارجمند
مىنماید اندر آن تسبیح حق صبح و شام از حسن عهد ماسبق
خواند این آیت مگر خیر الانام گفت مردى این سرا باشد کدام
گفت باشد خانه پیغمبران گفت ابا بکر صدیق اندر زمان
این سراى حیدر است و فاطمه یافت آیت را نکو او ترجمه
مؤلف، به مباحث علوم قرآن نیز توجه داشته
است؛ بهعنوان نمونه:
توبه و انفال آمد در خبر که بود یک سوره در اصل نظر
زآن در این سوره نیامد بسمله تا نباشد در میانشان فاصله
در مدینه یافت این هر دو نزول جز دو آیت کوست مکى بر رسول
وى، به علل و اسباب برخى از احکام شرعى نیز
پرداخته، مانند اینکه در علت قصر نماز در ذیل آیه 101 سوره نساء مىفرماید:
چون سفر کردید بر روى زمین بر شما نبود گناهى پس یقین
گر نماز خویش را سازید قصر چار را بر رکعتین اعنى به حصر
گر که ترسید از فساد مشرکان با شما چون دشمنند ایشان عیان
کز چه در اسلام گشت این حکم عام زآنکه نبود خوفى اندر هر مقام
گفت این صدقه است از حق بر عباد شکر باید کرد زین فضل زیاد
در مورد لزوم وجود ولى در هر زمان، در ذیل
آیه 69 سوره نساء مىفرماید:
از شهیدان شد اشارت بر حسین هر نبى و هر ولى را نور عین
صالحان اولاد او تا قائمند بر وجوب لطف از حق دائمند
دور قائم دائم است از رب دین تا قیامت زاولیا و راشدین
هر زمانى را ولىاى لازم است وین ولایت در مدار قائم است
مهدى هادى است قائم در طریق رهروان را در روش نیکو رفیق
اشتعال آن اتصال است از ولى همچنین تا اصل آن ذات العلى
دور مهدى این بود بر اتصال گر شناسى دور او را در مجال
دور یک دور است نزد اهل دل و آن بود دائر به مهدى متصل
منابع :
- ویکی نور