عرفان شیعی

عرفان اسلامی در بستر تشیع

عرفان شیعی

عرفان اسلامی در بستر تشیع

معاد شناسی، یکى از آثار ارزشمند علامه‌ى طهرانى بشمار مى‌رود. ایشان این مباحث را در ماه مبارک رمضان سال 1396ق براى شاگردان خود القاء نموده، سپس مذاکرات را به رشته‌ى تحریر آورده و به صورت 75 مجلس تدوین نموده است. ایشان با استفاده از آیات قرآنى و اخبار معصومین(علیه السلام) و ادله‌ى عقلى و مطالب ذوقى کیفیت سیر و حرکت انسان در دنیا و نحوه‌ى تبدل نشأه‌ى غرور به عالم حقائق و ارتحال او به سوى خدا را به نحو وافى وافر مطرح کرده‌اند. مؤلف همچنین درباره‌ى عالم برزخ، نحوه‌ى خلقت فرشتگان، نفخ صور، حشر و نشر مردم در صحراى قیامت، حساب و کتاب، میزان، صراط، شفاعت، بهشت و دوزخ بحث مستوفایى به عمل و در خلال مباحث به داستان‌هاى جذاب و شیرینى اشاره مى‌کند.

 



گزارش محتوا

اینک به توضیح هر یک از مجالس کتاب مى‌پردازیم که در برگیرنده مطالب اصلى کتاب مى‌باشد.

 

انسان بر حسب ظاهر با یک نظام قراردادى و اعتبارى زندگى مى‌کند؛ ولى بر حسب باطن در یک نظام طبیعى و تکوینى به سر مى‌برد و در این میان دین تنظیم کننده‌ى روابط میان امور حقیقى و اعتبارى است.

حیات دنیا ظاهرى دارد و باطنى و آخرت باطن دنیا و حقیقت دنیاست.

کسانى که در دنیا زندگى مى‌کنند و دل به ظاهر دنیا مى‌دهند و ابدا با باطن کارى نداشته و از وجدان خود که در حقیقت مربوط به خداست نیرو نمى‌گیرند پیوسته در دل آنان محبت دنیا و آثار آن رو به فزونى مى‌رود، مردن براى این افراد بسیار سخت است.

معناى دنیاى مذموم زندگى کردن بر اساس تخیلات و شهوات و لذائذ فانیه و غفلت از برنامه‌ى حقیقى انسانى و جهالت و غفلت از خداست.

مرگ و خواب از جنس واحدند و یک حکم را دارند، در حال مرگ و در حال خواب در هر دو حال خداوند جان را مى‌گیرد، لیکن آن کسى که اجلش رسیده است، آن جان را نگاهداشته و آن که اجلش نرسیده است، جان را در موقع بیدارى به او بر مى‌گرداند.

فعل قبض ارواح از ذات مقدس حضرت خالق پیدا مى‌شود و در اول وهله در آئینه وجود ملک الموت ظهور پیدا کرده و سپس از ملک الموت به فرشتگان دیگر على حسب اختلاف درجاتهم و مراتبهم طلوع و ظهور نموده تا بالاخره در گروه فرشتگانى از همه درجه و سعه‌ى وجودى آنها کمتر است، پدیدار مى‌گردد.

چون نفس انسان از عالم ملکوت است، لذا ملک الموت از ملکوت انسان روح او را مى‌گیرد.

سعادت انسان در ایمان به خدا و عمل به احکام دینى است و اگر انسان در حال سکرات موت ایمان بیاورد، ایمان وى بى فایده خواهد بود.

اولیاى الهى چون به مرتبه‌ى اعلاى کمال رسیده‌اند، لذا ترس و اندوه و سکرات موت را ندارند و یکسره به بهشت مى‌روند و ولایت آنها عین ولایت خداست.

در حالت موت زشتى‌ها و خوبى‌ها هر کدام به اصل خو د مى‌روند.

انسان داراى عوالم سه گانه‌ى بدن، مثال و نفس مى‌باشد و در ادعیه مخصوص به ماه شعبان به این مطلب اشاره شده است.

روح انسان بعد از مرگ به عالمى بنام عالم برزخ مى‌رود عالم برزخ را عالم مثال و عالم خیال نیز مى‌گویند.

در عالم برزخ هم بهشت مثالى وجود دارد وهم دوزخ مثالى.

اعمالى که انسان در دنیا انجام داده، در برزخ به صورت‌هاى واقعى ملکوتى براى انسان جلوه مى‌کنند.

کسانى که روحیه‌ى استکبارى دارند، هیچ وقت به حقائق دست نمى‌یابند.

مستضعفینى که راه وصول به حقائق را ندارند، بالاخره مورد عفو قرار مى‌گیرند، انسان اگر در این نشأه تخم مراقبه را بکارد و بمیرد در برزخ نفوس ناقصه‌ى آنها مسیر تکامل را مى‌پیماید.

تمام پدیده‌هاى عالم مادى با قواى ملکوتى اداره مى‌شوند.

صورت برزخى مومنان به صورت انسان است، ارواح براى دیدار اهل خود به دنیا مى‌آیند و نزول آنها به صورت پرنده از باب تمثیل است.

بهشتى که حضرت آدم(ع) در آن سکنى داشت بهشت برزخى و مثالى است، اعمال انسان در برزخ تجسم پیدا مى‌کند.

مؤلف از مجلس بیستم به بیان مقدمات عالم قیامت کبرى و حضور انسان در پیشگاه پرودرگار و شرح عوالمى را که انسان در این دوره از حیات اخروى طى مى‌کند، مى‌پردازد. لازم به ذکر است که تحقق ظهور حضرت مهدى(عج) قبل از قیامت حتمى است.

ساعت قیامت فرا نمى‌رسد، مگر انکه ده آیه از آیات الهیه به ظهور مى‌پیوندد و مراد از یاجوج و ماجوج همان طائفه مغول هستند.

معناى دمیدن اسرافیل در صور و همچنین بیان معانى غیبیة از باب تشبیه معقول به محسوس است و در آیات و روایات بسیار دیده مى‌شود.

مراد از «من فى الارض» در آیه‌ى صعق، اهل برزخ و مراد از «من فى السموات» اهل عالم تجرد هستند.

مراد از «الا من شاء الله» در آیه‌ى صعق، مخلصین هستند که هرگز در اثر نفخ صور نمى میرند.

مقربین و مخلصین مظهر اسماى حسناى الهیه هستند.

کسى که از خودیت خود که جنبه‌ى خلقى و دعوت به نقس و انانیت و استکبار اوست، بیرون آید و در ذات و صفات خدا فانى شود، او متحقق به وجه الله شده و براى او هلاکت و مرگ نیست.

در قیامت موجوادت خود را فانى و سراب نشان داده و ابدا در خود استقلال و اتکائى ندارند و جنبه ربط آنها با خدا روشن و آشکار مى‌گردد.

شیئیت اشیاء از نقطه نظر وجه خلقى همه‌هالک و فانیاند؛ ولى از نظر وجه اللهى پیوسته باقى هستند.

در معاد لقاء و شهود تفصیلى حضرت پروردگار محقق مى‌شود.

قیامت در عرض برزخ نیست، بلکه در طول آنست و افرادى که در دنیا هستند مى‌توانند هم به برزخ برسند و هم به قیامت.

چون عالم قیامت بروز حقائق است، لذا کیفیت نزول نور توحید و ولایت در عوالم براى اهل قیامت مشهود خواهد بود.

کفار و فجار در قیامت در ظلمات بسر مى‌برند و دائما محجوبند.

همان طورى که انسان با سراسر وجودش پائین آمده است، همچنین با سراسر وجودش دوباره صعود نموده و بازگشت مى‌کند.

مقدماتى را که طبیعیون براى انکار معاد اقامه مى‌کنند، از نوع مقدمات تخیلیه و شعریه تجاوز نمى‌کند و این مسأله در علوم فاقد ارزش و اعتبار است.

خداوند به وسیله اسم «المحیى» مردگان را زنده مى‌کند و نداى حضرت ابراهیم(ع) به مرغان نداى ملکوتى بوده است.

بارش چهل روز باران براى حشر مردگان حاوى اسم «المحیى» است و از باب تمثیل است، در باب کیفیت معاد جسمانى آراى علماى مختلف است.

شبه‌ه‌ى آکل و مأکول از راه قاعده فلسفه «شیئیت اشیاء به صورت آنهاست نه به ماده‌ى آنها» قابل حل است.

دفع شبهات وارده بر معاد جسمانى و بررسى تفصیلى شبهه آکل و مأکول.

مؤلف با 7 مقدمه معاد جسمانى را ثابت مى‌کند.

صدر المتالیهین مى‌گوید، این بدن بعینه و به صورت جسد در روز قیامت محشور مى‌شود و براى او منکشف مى‌شود که معاد در روز بازپسین مجموع نفس و بدن بعینهما و شخصهما خواهند بود و آنچه در قیامت مبعوث مى‌گردد، خود این بدن است نه بدن دیگرى که با او مبین بوده باشد.

تطایر کتب به معناى باز شدن نامه‌هاى عمل است، انکار نامه و اصلاح نامه‌ى عمل در قیامت امکان پذیر نیست.

آیاتى در قرآن مجید داریم که دلالت دارد بر آنکه بعضى از افراد نامه عملشان از سمت راست و دسته‌اى نامه‌ى عملشان از سمت چپ مى‌باشد.

امام که همان مقام ولایت کلیه است، در حقیقت جان و حقیقت کتاب آفرینش و کاخ وجود است و بر تمام افراد اعم از بهشتى و جهنمى سیطره دارد.

شهید و شاهد یک معنى دارد و شهادت به معناى حضور است و داراى دو مرحله است: مرحله عمل و مرحله اداء.

شرط شهادت آنست که علاوه بر ظواهر اعمال بر بواطن و سرائر عالم باشد و اگر چنین نباشد، شهادت از حیطه وجودى و سعه‌ى علمى او خارج است.

یک دسته از کسانى که در روز قیامت براى اداء شهادت حاضر مى‌شوند، ملائکه هستند.

چون اعضاء و جوارح انسان داراى حیات و شعور هستند، لذا در قیامت شهادت میدهند و شهادت آنها اختصاص به دشمنان خدا دارد.

زمان و مکان داراى فهم و شعورند و در قیامت شهادت مى‌دهند.

قرآن و اعمال در قیامت شهادت مى‌دهند.

قرآن در قیامت به صورت مثالى ظاهر مى‌شود و آن صورت مثال حقیقت قرآن است و آن صورت مثالى با انسان تکلم مى‌کند.

راه‌هاى بسوى خدا بسیار است؛ ولى صراط مستقیم تنها یکى است و تمام این راه‌ها به مقدار نزدیک بودنش به راه مستقیمى که اقصر فاصله بین بنده و بنده خداست از صراط مستقیم بهره دارند و صراط على بن ابیطالب(ع) یگانه راه مستقیم است.

انسان براى رسیدن به کمال باید عوالم هفتگانه را طى کند و مراد از صراط مستقیم در قرآن امیرالمؤمنین(علیه السلام) مى‌باشد.

تمام افراد جن و انس که حامل تکلیف الهى هستند باید از صراط عبور کنند، گر چه مستلزم سختى‌ها و مشکلات و امتحانات و ابتلائات و مجاهدات باشد و در آن جهان صراط به صورت پلى به روى جهنم است که تا از آن عبور نشود به درجات علیا و مقامات حسنى نمى‌توان رسید.

میزان در روز قیامت حق و عدل است و کسانى که به درجه‌ى خلوص و طهارت مطلقه رسیده‌اند و از فانیان در ذات احدیت گشته‌اند براى آنان میزانى نخواهد بود.

معیار و میزان انبیاء و اوصیاء هستند و هر امتى با موازین روحى و عملى و سلوکى امامش سنجیده مى‌شود، امیرالمؤمنین(ع) میزان اعمال است چون کردار و صفات و نیات و وجودش براى خداست.

یکى از مراحلى که در قیامت پیش داریم، مرحله‌ى حساب است و چون علم خدا به اشیاء علم حضورى است، لذا «سریع الحساب» است.

آیات در قرآن کریم وارد است که دلالت دارد بر آن که مردم از نقطه‌ى نظر حساب و سختى و آسانى آن در مرتبه‌ى واحد نیستند، بلکه بعضى حسابشان سخت و برخى آسان است، مؤلف در این مجلس درباره‌ى حقیقت زمان بحث کرده و نظریه نسبیت زمان را بر اساس نظریه انیشتین مورد بررسى قرار مى‌دهد.

حساب کسانى که به مقام فناء فى الله نرسیده‌اند، مواخذه و توبیخ و تبکیت و حداقل ملامت و به واسطه‌ى شائبه‌ى دوئیت که در آنان است، مورد باز خواست و در برابر قرار گرفتن تکلیف است؛ ولى حساب اولیاء و انبیاء و مقربان و مخلصان که مقام بقاء بعد از فناء رسیده‌اند، از باب رد و بدل و گفتگوى حبیب با محبوب و کشف اسرار درون حرم بین محرم و صاحب حرم است.

بر اساس آیات قرآنى چون نباتات و جمادات و حیوانات داراى علم و حیات هستند، لذا در قیامت محشور مى‌شوند.

بحث شفاعت از بهترین و عالى‌ترین ابحاث معاد است، چه در آیات قرآنى و چه در روایات معصومین(ع) سخن از این موضوع بسیار به میان آمده است، برخى در این مسأله تا آنجا زیاده روى کرده‌اند که شفاعت را به نصاب و معاندان هم رسانده‌اند و برخى هم آنقدر کوتاه آمده‌اند که شفاعت را به طور کلى انکار کرده‌اند. علامه در بحث شفاعت از تفسیر المیزان و رساله‌ى معاد علامه طباطبائى بهره‌هاى فراوانى برده است.

چون پیامبر اکرم(ص) واسطه‌ى در خلقت عالم تکوین و سبب پیدایش موجودات جهات تجرد و ماده و نشأه ملک و ملکوت مى‌باشد، لذا حائز مقام شفاعت در قیامت مى‌باشد.

در این مجلس درباره‌ى اصناف شفاعت کنندگان بحث به میان مى‌آید.

آنچه از کلیات آیات و روایات استفاده مى‌شود، این است که شرط شفاعت ایمان است. ایمان به خدا و رسول خدا و به اوصیاء و اولیاى رسول خدا.

از پیامبر اکرم(ص) درباره‌ى مقام محمود سؤال مى‌کنند، حضرت مى‌فرماید: مقام محمود مقام شفاعت است.

منبر و لواء در روز قیامت مخصوص رسول اکرم(ص) و اهل‌بیت او مى‌باشد.

حوض کوثر که به على بن ابى‌طالب اختصاص دارد. مقام ظهور و بروز ولایت است و شیعیان او به آن وارد مى‌شوند.

مقام اعراف که مقامى است، بسیار رفیع و منیع اختصاص به کسانى دارد که هم بر بهشت و هم بر دوزخ حاکماند و بر هر دوى آنها مسیطر و مسلط هستند.

بهشت و دوزخ در ملکوت زمین است و در حال حاضر موجودند.

بهشت محل پرهیزکاران و پاکدلان است و در بهشت مومنان به لقاء پروردگارشان نائل مى‌شوند.

بهشت داراى درجات مختلف و متفاوتى است که برخى بر برخى فضیلت دارد.

مشرکان، معاندان، کافران، منافقان در جهنم هستند.

مؤلف در این مجلس درباره‌ى جبر و اختیار بحث مستوفایى به عمل آورده و در نهایت مسأله امر بین الامرین را ثابت مى‌کند.

زقوم درخت جهنمى است و در مقابل درخت طوبى است و اصل بعد از ولایت و سعادت است.

حقیقت جهنم یاس از رحمت خداوند است و انانیت، حجاب و موجب دخول در جهنم است.

آخرین مجلس کتاب معاد شناسى اختصاص به خلود دارد. مؤلف ابتدا آیات خلود بهشتیان و دوزخیان را مطرح کرده، سپس با دلایل عقلى آن را ثابت مى‌کند، سپس به اشکالات وارده جواب مى‌دهد.


منابع :

  • ویکی نور