عرفان شیعی

عرفان اسلامی در بستر تشیع

عرفان شیعی

عرفان اسلامی در بستر تشیع

ممد الهمم در شرح فصوص الحکم، شرحى است فارسى بر فصوص الحکم شیخ اکبر، محى‌الدین بن عربى که حضرت استاد حسن‌زاده آملى، آن را در شهرستان آمل، حین تدریس فصوص، بر جمعى از طالبان معرفت و کمال املا نمود و پس از گذشت سالیانى، آن را مرتب و مهیاى طبع و نشر کرد. استاد، در آخر کتاب پس از پایان یافتن ترجمه و شرح همه فصوص، فصى را به نام «فص حکمة عصمتیة فى کلمة فاطمیة» به عنوان مستدرک و متمم کتاب فصوص الحکم، اضافه فرموده است.

 


ساختار

کتاب «فصوص الحکم»، داراى یک مقدمه و بیست و هفت فص است. استاد حسن‌زاده، در شرح خود بر این کتاب، ابتدا، جمله‌اى از متن را ذکر و سپس به ترجمه و شرح آن پرداخته است. فصى که استاد، خود، به عنوان مستدرک و متمم کتاب افزوده است، مشتمل بر بیست و دو موضوع مى‌باشد.

 

گزارش محتوا

هر فص از فصوص بیست و هفت‌گانه فصوص الحکم، به نام یکى از انسان‌هاى کامل است که با لفظ کلمه از وى یاد شده است. در هر فص، محور بحث، یکى از مسائل مهم قرآنى است. نخستین فص، به نام آدم و آخرین فص، به نام حضرت خاتم(صلی الله علیه و آله) است. بیست و هفت انسان کاملى که فص‌ها به نام آنهاست، عبارتند از: آدم، شیث، نوح، ادریس، ابراهیم، اسحاق، اسماعیل، یعقوب، یوسف، هود، صالح، شعیب، لوط، عزیر، عیسى، سلیمان، داوود، یونس، ایوب، یحیى، زکریا، الیاس، لقمان، هارون، موسى، خالد و محمد(صلی الله علیه و آله).

 

پاره‌اى از مطالب کتاب «فصوص الحکم»، با توجه به ترجمه و شرح آن، اجمالا، عبارتند از: 

  • حمد عبدبا اقسام سه‌گانه‌اش(حمد قولى، حمد فعلى و حمد حالى)؛ 
  • حمد خالق با اقسام سه‌گانه‌اش؛ 
  • بیان رؤیاى مؤلف؛ 
  • فص حکمة الهیة فى کلمة آدمیة(اسم در اصطلاح حکما و در اصطلاح عرفا، فیض اقدس و فیض مقدس، طبیعت در اصطلاح حکما، طبیعت در اصطلاح اهل عرفان...)؛ 
  • فص حکمة نفثیة فى کلمة شیثیة(نفث، در لغت، ارسال کردن نفس، انواع دعا و اقسام سائلین، جود خداوند و دعاى بندگان)؛ 
  • فص حکمة سبوحیة فى کلمة نوحیة(بحثى در معانى امکان در فلسفه و عرفان، قلب المؤمن عرش الرحمن، تشبیه و تنزیه)؛ 
  • فص حکمة قدوسیة فى کلمة ادریسیة(العلو نسبتان، و من اسمائه الحسنى العلى، فعالم الطبیعة صور فى مرآة واحدة)؛
  •  فص حکمة مهیمیة فى کلمة ابراهیمیة... 
  • فص حکمة فردیة فى کلمة محمدیة(حکمت فردیة به کلمه محمدیه(صلی الله علیه و آله) اختصاص دارد، محمد(صلی الله علیه و آله) اوضح دلیل بر رب خود است...).

 

دو نمونه از کار مؤلف و شارح:

مؤلف، در فص یکم مى‌گوید:...فاول ما القاه المالک على العبدمن ذلک، فص حکمة الهیة فى کلمة آدمیة...

شارح، مى‌گوید: اول چیزى که مالک، بر این بنده، از آن کتاب، القا فرمود، فص حکمت الهیه درباره کلمه آدمیت است. فص، نگین انگشتر است که نام خود را بر آن حک می‌کردند و گنجینه‌ها و خزاینشان را به آن مهر مى‌زدند، لذا قلب کلمه تامه را که فص حلقه دو قوس نزولى و صعودى است و مجمع نقوش معارف و حقایق که خلاصه و زبده هر چیز در او منتقش است، تعبیر به فص کرده است و چون نگین، زینت است، آن‌گاه قلب انسان مزین مى‌شود که نقوش معارف در آن منتقش شود...

مؤلف، در فص بیست و هفتم مى‌گوید: انما کانت حکمته فردیة لانه اکمل موجود فى هذا النوع الانسانى و لهذا بدء به الامر و ختم فکان نبیا و آدم بین الماء و الطین ثم کان بنشأته العنصریة خاتم النبیین...

شارح، مى‌گوید: حکمت فردیه از آن روى به کلمه محمدیه(صلی الله علیه و آله) اختصاص دارد که در اکملیت متفرد است، چه در نوع انسانى اکمل موجود است، لذا امر وجود به او آغاز شد که در اول، روح او ایجاد شد و نبوت و رسالت بدو پایان یافت که نبى بود و آدم بین ماء و طین بود، سپس به نشئه عنصرى‌اش خاتم نبیین است.

 

از آن‌جا که فصوص کتاب، همگى، به مردان کامل اختصاص یافته، علامه حسن‌زاده، بسیار لازم و مناسب دیده‌اند که از زنان کامل نیز سخن به میان آید، لذا فصى را به نام سرسلسله زنان کامل دوران، مردآفرین روزگار، بدر درخشان محمد مصطفى(صلی الله علیه و آله)، همسر والاى على مرتضى(علیه السلام)؛ یعنى فاطمه زهرا(سلام الله علیها)، اضافه فرموده‌اند و در آن، از مقام والا، پاکى، عصمت، عظمت و... آن حضرت سخن گفته‌اند.

 

منابع :

  • ویکی نور