نکات مهم بحث اعیان ثابته به این قرار است:
- اعیان ثابته، صور و ماهیات همة اشیا در عرصة علم تفصیلی الهی یعنی تعین ثانی میباشد.
- اعیان ثابته، صور و مظاهر اسمای الهی در تعین ثانی است، چراکه وضعیت تشکیکی در اسمای الهی مراتب و تعینهایی را پدید میآورد که از آنها اعیان ثابته انتزاع میگردد.
- نسبت ماهیات و اعیان خارجه با اسمای کونی، همانند نسبت اعیان ثابته با اسمای الهی است.
- اعیان ثابته و خارجه در مقایسه با اسمای الهیه و کونیه، به حیثیت تقییدیه نفادیه تحقق دارند.
- اعیان ثابته گرچه به لحاظ وجود خارج از صقع ربوبی معدوماند اما به وجود علمی که اصطلاحاً از آن به ثبوت یاد میشود، موجود میباشند، چنانچه از وجود خارج از صقع ربوبی با عنوان «وجود» یاد میگردد.
- اعیان ثابته هیچگاه موطن خود را در تعین ثانی رها نکرده و در خارج از صقع ربوبی موجود نمیشوند. بلکه تنها آثار و مظاهر آنها در قالب اعیان خارجه، در خارج از صقع تحقق مییابند.
- اعیان ثابته مجعول نیستند زیرا جعل تنها در مورد اشیایی است که وجود خارجی یافته باشند.
- در تعین ثانی به لحاظ وجود دو جنبة اسمایی و جنبة اعیانی، دو جهت وجوبی و امکانی جمع شدهاند.
- اعیان ثابتهای که مظاهر آنها هرگز در خارج از صقع ربوبی، تحقق نمییابد، اعیان ممتنعه و اعیان ثابتهای که مظاهر آنها در خارج از صقع، تحقق یافته و یا مییابد، اعیان ممکنه نامیده میشوند.
- اعیان ثابته در عرفان ابن عربی، نوعی ساماندهی مبحث ذاتگرایی در دستگاه وجودگرای عرفانی است.
- هر یک از اعیان ثابته که ذوات اشیا در علم حق به شمار میآیند، به حسب ذات خود اقتضاهایی دارد که در کنار «زبان قال» و «زبان حال»، «زبان استعداد» اشیا تلقی میشود.
- استعدادهای اعیان ثابته غیرمجعول، کلی و اصلی هستند برخلاف استعدادهای اعیان خارجه که مجعول، جزئی و غیراصلی میباشند.
- عرفا بر این باورند که علم هر عالمی گرچه حق تعالی باشد، تابع معلوم است و حاکم هر که باشد در حکم خود که تابع علم اوست، محکومِ محکومعلیه خود است.
- ریشة همة تقدیرهای عالم، در عین ثابت هر شیئی نهفته است، لذا استعدادهای ذاتی اعیان ثابته و اقتضاهای آنها، سرّالقدر همة قَدَرهای عالم میباشند.
منابع :
- امینی نژاد – علی، حکمت عرفانی،ص 486