الفقرة الخامسة عشر :
شرح مقدمه قیصرى بر فصوص الحکم (حسن زاده آملی):
و أیضا: الوجود لا حقیقة1 له زائدة على نفسه، و إلاّ یکون کباقی الموجودات فی تحقّقه بالوجود و یتسلسل، و کلّ ما هو کذلک فهو واجب بذاته؛ لاستحالة انفکاک ذات الشیء عن نفسه..
1 - أی لا وجود زائدله
شرح فصوص الحکم داود القیصری - تصحیح آیة الله حسن حسن زاده آملی - جلد اول - ص38.
و ایضا الوجود لا حقیقة له زائدة على نفسه، و الّا یکون کباقى الموجودات فی تحققه بالوجود، و یتسلسل، و کل ما هو کذلک، فهو واجب بذاته، لاستحالة انفکاک ذات الشیء عن نفسه.
دلیل دیگر بر اینکه وجود مطلق، حق تعالى و واجب با لذات است؛ این است که حق تعالى «وجود محض»، حقیقتى زائد بر ذات ندارد، نظیر ماهیات موجوده که وجود و تعین زائد بر ذات آنها مىباشد، ولى وجود، حقیقت و امرى وراء ذات خود ندارد. اگر تحقق و خارجیت، امرى زائد بر ذات وجود باشد، نظیر ماهیات امکانیه؛ باید متحقق بوجود باشد، چون عدم، منشاء تحقق نیست و ماهیت، عدم تحقق و تعین و ابهام، ذاتى آن مىباشد. در صورتى که وجود حقیقتى زائد بر ذات داشته باشد، باید نظیر ماهیات بوجود موجود باشد. ملاک تحقق اگر همین وجود زائد باشد، لازم آید تقدم شىء بر نفس و اگر وجود دیگر باشد، مستلزم تسلسل است.
بنا بر این، هر حقیقتى که تحقق و وجود، زائد بر ذات آن نباشد، از سنخ ماهیت نیست و واجب بالذاتست. این استدلال همانطورىکه ذکر شد، ضعیف است، چون وجود خاص امکانى هم تحققى زائد بر ذات خود ندارد، چون بنا بر اصالت وجود، تحقق و اصالت، اختصاص بوجود دارد، و اگر کسى ملاک معلولیّت چنین وجودى را جستجو کند، بعد از تأمل تام خواهد فهمید که ملاک معلولیت وجود امکانى، محض ربط و صرف تعلق بودن وجود است بحق اول که مستقل بالذات است.
از محض ربط و صرف تعلق بودن ذوات وجودات امکانیه صدر الحکماء در اسفار گوید: وجود در نفس حقایق امکانیه هم زائد بر ذات آنها مىباشد باین معنى که بدون لحاظ علت مصداق موجود نمىباشد عرفا چنین وجودى را اضافه و ربط و اعتبارى مىدانند این همان وحدت شخصیه است که عرفا از اقامه برهان بر آن عاجزند و ملاصدرا آن را برهانى کرده است و آخوند ملا على نورى از همین راه استدلال بر وحدت شخصى وجود نموده است. رجوع شود به جلد 4 منتخبات فلسفى، قسمت مربوط به آخوند نورى قده، که بعد از ملاصدرا شخص اول در حکمت الهیّه است.
شرح مقدمه فصوص الحکم داود القیصری - سید جلال الدین آشتیانی - ص171-172