عرفان شیعی

عرفان اسلامی در بستر تشیع

عرفان شیعی

عرفان اسلامی در بستر تشیع

الفقرة الحادیة و العشرون :

شرح مقدمه قیصرى بر فصوص الحکم (حسن زاده آملی):

تفریع 

و إذا لم یکن للوجود أفراد حقیقیّة1 مغایرة2 لحقیقة الوجود، لا یکون عرضا عامّا لها.3




1 - بل اعتباریة باعتبار إضافتها الإشراقیة إلى الماهیات، بل حکایات و أفعال توجد بتجلّی المفیض
2 - أی بحیث یوجد نفس تلک الحقیقة فیها کالطبائع الممکنة، بل الموجود منها ما یظنّ أفرادا لها لیس إلاّ إشراقها و مراتب ظلّها و فیضها و درجات شؤونها هی معها، کالشیء مع الفیئ، لا الشیء و الشیء أَ وَ لَمْ یَرَوْا أَنَّ اَللّٰهَ اَلَّذِی خَلَقَهُمْ هُوَ أَشَدُّ مِنْهُمْ قُوَّةً (فصلت (41):15).
3 - کالسواد بالنسبة إلى السواد و کالمشی بالنسبة إلى الإنسان؛ فإنّ السواد عرض بالنسبة إلى السواد، و ذاتی بالنسبة إلى السواد.

منبع:

شرح فصوص الحکم داود القیصری - تصحیح آیة الله حسن حسن زاده آملی - جلد اول - ص43-44.



شرح مقدمه قیصرى بر فصوص الحکم (آشتیانی):

تفریع‌

اذا لم یکن للوجود افراد حقیقیة مغایرة لحقیقة الوجود، لا یکون عرضا عاما علیها.

وجود در صورتى که «نظیر ماهیات»، داراى افراد حقیقى متغایر با اصل حقیقت وجود نباشد، بلکه افراد وجود عبارت از ظهور وجود و اضافه اصل حقیقت باعیان ثابته باشد، وجود، عرض عام نسبت بحقایق وجودى نمى‌باشد، بلکه حقیقت وجود، مبدا تعین و تشخص ماهیات و اعیان ثابته و صور کونیه مى‌باشد، که از تجلى وجود با وحدت اطلاقى بصورت نفس رحمانى و وجود منبسط همه حقایق را تعین داده است. لذا افراد وجود، همان اضافات اعتباریه مجازى عرفانى حقیقت وجود بماهیات است. همین اضافه را حکماى الهى اضافه‌ى اشراقیه مى‌نامند.




منبع:

شرح مقدمه فصوص الحکم داود القیصری - سید جلال الدین آشتیانی - ص188-189